در ادامه شهرام توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت، اما از آنجا که ضربه به سر او باعث شکستگی جمجمه و خونریزی داخلی شده بود، وی به کما رفت و مأموران تحقیقات خود را درخصوص شناسایی ضاربان پی گرفتند.
شاهین برادر شهرام درباره ماجرای درگیری به مأموران گفت: ساعت 11 صبح جلوی مغازه ایستاده بودم که راننده یک خودروی پراید وقتی قصد داشت خودرواش را در جایی که یک موتورسیکلت روی جک بود پارک کند به موتورسیکلت برخورد کرد. من از او خواستم جای پارکش را عوض کند که به یکباره راننده و دو سرنشین آن از خودرو پیاده شدند و به من حمله کردند، در همین حین برادرم شهرام از مغازه بیرون آمد که راننده با دیدن او بلافاصله از صندوق عقب خودرواش میله آهنی درآورد و به سمت شهرام دوید و ضربهای به سرش زد.
3 قاتل امروز پای چوبه دار رفتند
پس از آن هم وقتی دیدند که شهرام روی زمین افتاد، به سرعت سوار خودرویشان شدند و فرار کردند.
پس از اظهارات برادر شهرام، مأموران سراغ بررسی دوربینهای مداربسته محل نزاع رفتند و با بازبینی فیلم دوربین ها شماره پلاک خودرو را پیدا کردند و با استعلام آن مشخص شد که مالک خودرو مردی 37 ساله به نام سیروس است. با شناسایی صاحب خودرو، مأموران به محل سکونت وی رفتند اما مشخص شد که وی پس از درگیری به مکان نامشخصی گریخته است.
در حالی که تحقیقات برای دستگیری متهمان ادامه داشت، حدود دو ماه بعد از بیمارستان خبر رسید شهرام جان باخته است، به این ترتیب با ادامه بررسیها بعد از پنج ماه فرار، ضارب اصلی در یکی از شهرهای غربی کشور شناسایی و بازداشت شد.
وی پس از دستگیری به اداره آگاهی تهران منتقل شد و در همان بازجوییهای اولیه به درگیری و قتل شهرام اعتراف کرد. در پی دستگیری سیروس، برادر و دوستش که در روز درگیری وی را همراهی میکردند نیز به اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل بازداشت شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول به عنوان اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند.
در ادامه متهم به جایگاه رفت و ضمن ابراز ندامت گفت: من کاشیکار هستم. روز درگیری برای خرید وسایل کار با برادر و دوستم به آن خیابان رفته بودیم و میخواستیم پس از خرید دوباره به سر کارمان برگردیم که درگیری پیش آمد. من قصدم کشتن شهرام نبود و هیچ وقت فکر نمیکردم که با یک ضربه قاتل میشوم.
آن روز برادر شهرام با تندی از ما خواست که در آن محل پارک نکنیم و وقتی هم اعتراض کردیم به ما حمله کرد و من برای دفاع از خودمان میله آهنی درآوردم. من شهرام را نمیشناختم که بخواهم با او دشمنی داشته باشم، حالا هم شرمنده پدر و مادرش هستم.
بعد از اظهارات متهم، برادر و دوستش نیز به جایگاه رفتند و اتهامشان را انکار کردند و مدعی شدند برای وساطت از خودرو پیاده شدهاند و دخالتی در درگیری نداشتهاند.
با پایان دفاعیات متهمان، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
حادثه 24