این روزها که ایام جام جهانی را سپری میکنیم و علیرضا بیرانوند دروازهبان تیم ملی کشورمان به دلیل مصدومیت در اولین بازی ایران مقابل تیم انگلیس در مرکز توجهات است، همزمان فیلم «بیرو» با محوریت زندگی این ملیپوش روی پرده سینماها در حال اکران است. این فیلم به کارگردانی مرتضیعلی عباسمیرزایی که از ۱۱ آبان اکران خود را آغاز کرده، مانند دیگر آثار روی پرده به دلیل شرایط جامعه و کمرونقی گیشه، فروش خوبی را تجربه نمیکند. «بیرو» چه بخشهایی از زندگی علیرضا بیرانوند را به تصویر کشیده و تا چه اندازه در روایت قصه زندگی قهرمان خود موفق بوده است؟
هدف ارزشمند و قابل احترام
فارغ از ایرادهایی که به «بیرو» وارد است، فیلم به عنوان اثری که تلاش میکند با روایت فراز و فرودهای زندگی یک چهره ورزشی پیامهایی مانند امید، غلبه بر سختیها و تلاش برای تحقق آرزوها را به مخاطب انتقال و به او انگیزه بدهد، اثر قابل احترامی است و هدف ارزشمندی دارد. مخاطب اصلی «بیرو» کودک و نوجوان نیستند، اما فیلم میتواند برای رده سنی نوجوان الهام بخش باشد و پیامهای آموزندهاش را به او منتقل کند. شاید این فیلم، توقع مخاطب جدی و پیگیر سینما را برآورده نکند، اما تماشای آن برای تماشاگر عام و به ویژه نوجوان تجربه قابل قبولی خواهد بود. «بیرو» پس از ۲۰ روز اکران، دو هزار و ۳۳۰ مخاطب داشته و تنها حدود ۶۸ میلیون تومان فروخته است.
روایتی بدون پیوستگی
قصه فیلم «بیرو» از دوران کودکی علیرضا بیرانوند آغاز میشود. علاقه فراوان او به فوتبال، استعداد کشفنشدهاش و همچنین تلاش او برای کسب درآمد و شرایط سخت زندگیاش در فیلم نمایش داده میشود. در واقع فیلم، همه اتفاقات ویژه و مهمی را که تا به حال از زندگی این دروازهبان شنیدیم و خواندیم روایت میکند، اما حاصل این روایت یک قصه منسجم و پیوسته نیست. «بیرو» به بخشهای مختلف زندگی بیرانوند از کودکی تا ورود به تیم ملی، گریزی میزند و با ریتم تند، شاهد تلاش و رنجهای او برای رسیدن به هدفش و موانع این مسیر هستیم، اما حاصل این روایت، شبیه یک فیلم قصهگو با قهرمانی قوی و جذاب نیست. نبود پیوستگی در قصه «بیرو»، یکی از نقاط ضعف مهم فیلم است. با وجود این که سوژه فیلم قابلیت ایجاد شور و هیجان را در مخاطب دارد و میتواند او را سرگرم کند، اما این اتفاق رخ نداده است. فیلم چیز اضافهای درباره شخصیت علیرضا بیرانوند و زندگی او به مخاطب نمیدهد و فاصلهای میان تماشگر و قهرمان قصه ایجاد میشود، بنابراین آن ارتباط لازم میان «بیرو» و مخاطب شکل نمیگیرد.
تلاش بینتیجه برای خلق قهرمان
همان طور که اشاره کردیم، تلاش «بیرو» برای خلق قهرمانی که تماشاگر را با خود همراه کند به بار ننشسته است. همه اطلاعاتی که درباره زندگی سخت علیرضا بیرانوند و تلاش خستگیناپذیر او داریم، باعث میشود او را تحسین کنیم، اما «بیرو» به عنوان یک فیلم سینمایی چنین حسی را تقویت نمیکند و تماشاگر را تحت تاثیر قرار نمیدهد. فیلم به واقعیت زندگی بیرانوند تا حد زیادی وفادار بوده و اتفاقات آن منطبق بر آن چه در واقعیت رخ داده، است. حسین بیرانوند بازیگر نقش بیرانوند نسبت خانوادگی یا خویشاوندی با او ندارد، اما از لحاظ ظاهری بیشباهت با این دروازهبان نیست و در این نقش باورپذیر است. او که تجربهای در زمینه بازیگری ندارد، بازی قابل توجهی از خود به نمایش نگذاشته است. این فیلم در چهلمین جشنواره فجر رونمایی شد و کار دیگر بازیگران آن مانند رضا داوودنژاد، سعید داخ، صحرا اسداللهی و مهدی زمینپرداز نیز توجه داوران راجلب نکرد.