کد خبر: ۸۴۱۴۶۸
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۱

غافلگیری محمدعلی موحد در تولد صدسالگی

فرهنگستان زبان و ادب فارسی محمدعلی موحد را برای تولد صدسالگی‌اش غافلگیر کرد. او نیز در واکنش شوخ‌طبعانه‌ای به این موضوع گفت: در صدسالگی تازه فهمیدم تئوری توطئه که می‌گویند یعنی چه، کاش به من گفته بودید که قرار است تولد بگیرید. صبح با تاخیر رسیدم و خیال می‌کردم برای کار اداری دیر کرده‌ام، اگر می‌دانستم تولدم است از شب گذشته می‌آمدم این‌جا می‌خوابیدم!
غافلگیری محمدعلی موحد در تولد صدسالگی
آفتاب‌‌نیوز :

محمدعلی موحد، زاده دوم خرداد ۱۳۰۲، امسال صدساله می‌شود و فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این روز برنامه‌ای برای تولد صدسالگی این نویسنده، مترجم، حقوق‌دان، مصحح و عضو پیوسته خود ترتیب داد.

در این مراسم فتح‌الله مجتبایی، حسین معصومی همدانی، محمدسرور مولایی، علی رواقی، محمود عابدی، محمدرضا نصیری، موسی اسوار، مسعود جعفری جزی، محمد دبیرمقدم، خانواده و همکاران محمدعلی موحد در فرهنگستان گرد هم آمدند تا او را غافلگیر کنند.

غلامعلی حداد عادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سخنانی در این مراسم گفت: در کنار جنبه علمی و ذوق ادبی محمدعلی موحد، اعتدال در فکر و توجه به ظرایف در نگارش و ترجمه و سخن گفتن و دقت کلام، برای‌مان درس‌آموز است. 

سپس محمدعلی موحد ابتدا با شوخی گفت: بعد از صد سال می‌بینم بحث تئوری توطئه درست است. من برای مطلب دیگری آمدم و فرمودند فلان روز بیا و خیال کردم بنده قرار است بشینم خدمت ریاست و عرایض داشته باشند. خیلی ممنونم و خیلی لطف دارید.

او سپس پیری و سالخوردگی را به عاشقی مانند کرد و گفت: تا عاشق نشوید نمی‌فهمید عشق چیست و تا پیر نشوید نمی‌دانید پیری چیست.

موحد در ادامه درباره مرثیه‌هایی که شاعران برای خود گفته‌اند، با طرح این پرسش که چرا شاعر برای خود مرثیه می‌گوید گفت: مرثیه نوعی استغاثه و استرحام است که ببینید به این روز افتاده‌ام! چرا عیادت مریض می‌روید؟ عده‌ای برای ثواب اخروی می‌روند، ولی گذشته از این سوابق چه معنا دارد؟ این کار در واقع روحیه دادن به مریض و قوت قلب دادن است. ذات آدمی این‌جور خلق شده که نیاز عاطفی شدیدی دارد، این‌که کسانی دور و برش هستند و هوایش را دارند ولو به لفظ باشد. پیرنوازی برای روحیه دادن به پیرمرد است و به او قوت قلب می‌دهد.

او با لحن شوخ‌طبعانه‌اش ادامه داد: خیلی ممنونم، لطف کردید، اما چرا غافلگیر کردید؟! اگر از قبل می‌دانستم، دلم خوش بود دو روز دیگر تولدم خواهد بود. خیال کردم برای جلسه اداری دیر کرده‌ام، اگر می‌دانستم تولدم است از شب می‌آمدم این‌جا می‌خوابیدم!

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین