سعید پورصمیمی نیز مانند بسیاری از همنسلان خود از دوره نوجوانی و در تئاترهای مدرسه اولین حضور روی صحنه را تجربه کرد.
او نیز با دیدن نمایشهای آن زمان فریفته جادوی صحنه شد و مشتاق روزی که خودش روی صحنه نقشآفرینی کند، اما تحقق این رویا در آن مقطع چندان هم ساده نبود. هرچند در دوران جوانی او مشتاقان بازیگری این چنین پرشمار نبودند، اما به همان میزان نیز امکانات در این حوزه اندک بود. با این حال نسل آنان یاد گرفته بودند برای تحقق رویاهای خویش پایمردی و شکیبایی کنند.
در زمان ورود آنان به عرصه هنری، نه خبری از منابع مکتوب متعدد بود و نه در هر کوی و برزنی، دانشکدهای هنری یا آموزشگاه بازیگری فعالیت میکرد. نه سالنهای تمرین این چنین پرشمار بودند و نه نمایشنامههای رنگ به رنگ دست به دست میشد. با این همه کسانی که از دل آن سالها وارد کار هنر شدند، اغلب جزو چهرههای ماندگار فرهنگی کشورمان محسوب میشوند.
سعید پورصمیمی هم گرچه اهل گفتگوهای مطبوعاتی نیست و تمایل چندانی برای حضور در رسانهها ندارد، با این حال در گفتگوهای دوستانه عنوان کرده است که در سالهای آغازین جوانی او، ورود به حوزه بازیگری با دشواریهای بسیار همراه بوده است.
او که به همراه کسانی، چون رضا بابک، بهرام شاه محمدلو، پرویز پورحسینی، مرضیه برومند، داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی، خسرو شکیبایی، سوسن تسلیمی و ... در دوران پرفروغ دانشکده هنرهای زیبا درس تئاتر آموخته، یادآوری کرده است که شکلگیری رشته تئاتر در این دانشکده چقدر سخت بوده است.
پورصمیمی به واسطه حضور در این دانشکده با حمید سمندریان که آن زمان بعد از تحصیل تئاتر در آلمان تازه به ایران بازگشته بود، آشنا میشود و همواره از او به عنوان استاد خود یاد میکند. سرآغاز فعالیتهای جدی پورصمیمی در تئاتر به دهه درخشان ۴۰ بازمیگردد؛ زمانی که همه شاخههای فرهنگی هنری دوران پرفروغی را تجربه کردند.
سعید پورصمیمی هم در آن مقطع در بخشی از نمایشهای مهم حمید سمندریان روی صحنه رفت و در اجرای بعضی از آنها هم مسئولیتهایی همچون دستیاری کارگردان یا مدیریت صحنه را بر عهده گرفت.
بازی در نمایشهای «آندورا»، «طبیب اجباری»، تئاتر تلویزیونی «خمره» و ... آثار حمید سمندریان»، «شش شخصیت در جستجوی نویسنده» به کارگردانی پری صابری، بخشی از فعالیتهای او در زمینه بازیگری در سالهای پیش از انقلاب است.
او اوایل دهه ۴۰ با همراهی بازیگرانی دیگر، چون پرویز فنیزاده، اسماعیل محرابی، عباس یوسفیانی، محمد حصاری و ... گروهی را با نام گروه «پازارگاد» تشکیل دادند و مدتی بعد از استادشان حمید سمندریان دعوت کردند تا سرپرستی این گروه را بر عهده بگیرد. این گروه به یکی از گروههای جریانساز آن زمان تبدیل شد و در شرایطی که هنوز مجموعه تئاتر شهر افتتاح نشده بود، نمایشهای گوناگونی را در تالارهایی مانند تالار فردوسی دانشگاه تهران، تالار مولوی، موسسه گوته، انجمن فرهنگی ایران و فرانسه و ... اجرا کردند.
این بازیگر که همانند دیگر همکاران پرشور خود در جستجوی فضاهای تازه بوده، با بازی در نمایش «پژوهشی ژرف و سترگ و ...» نوشته عباس نعلبندیان و کار آربی اوانسیان، «استثنا و قاعده»، «خسیس» و «بازرس» سعی کرد به این تجربهها دست یابد.
پورصمیمی که از دهه ۶۰ با بازی در فیلم «ناخدا خورشید» به کارگردانی ناصر تقوایی، حضور جدی خود را در سینما آغاز کرد، نیمه دوم دهه هفتاد که تئاتر بار دیگر جانی تازه گرفته بود، با بازی در نمایش «دایره گچی قفقازی» به کارگردانی حمید سمندریان در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت.
بازی در دو نمایش «ریچارد سوم» و «هنر» به کارگردانی داود رشیدی، بخش دیگری از فعالیتهای او در زمینه بازیگری تئاتر در سالهای بعد از انقلاب است. «ریچارد سوم» از مشهورترین آثار شکسپیر است که در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه رفت و فاطمه معتمد آریا، علی دهکردی و ... دیگر همبازیهای او در این نمایش بودند.
پورصمیمی برخلاف بعضی از همنسالان خود هر زمان که فرصتی دست داده در تئاتر بازی کرده است. گرچه به دلایل گوناگون حضور او روی صحنه، گاه، با فاصلههای زیاد همراه بوده است.
او پاییز سال ۸۵ با بازی در نمایش «یک شب در کتابخانه» به کارگردانی ژیلبرت تسای، کارگردان فرانسوی در کتابخانه ملی تهران روی صحنه رفت. پانته آ بهرام، رحیم نوروزی و سهند عبیدی، دیگر همبازیهای پورصمیمی در این نمایش بودند. این نمایش درباره موضوع کتاب و کتابخوانی و جزو انگشتشمار نمایشهایی بود که در مرکز اسناد کتابخانه ملی روی صحنه رفت.
سعید پورصمیمی سال ۹۸ و بعد از ۱۷ سال دوری از صحنه با بازی در نمایش «آواز قو» به کارگردانی پریزاد سیف، بار دیگر روی صحنه رفت. این نمایش جزو آثار تحسینشده چخوف است و در تماشاخانه ایرانشهر اجرا شد. او که علاوه بر بازیگری دستی هم در کارگردانی و نگارش نمایشنامه دارد، پیشتر نمایش «داستان ضحاک» را نوشته و کارگردانی کرده است.
پورصمیمی هرچند دیر وارد سینما شد، اما با بخشی از فیلمسازان بهنام کشورمان همکاری داشته و جوایز گوناگونی را بابت نقشآفرینیهای خود در سینما به خانه برده است.
بازی در فیلمهایی همچون «ناخدا خورشید» به کارگردانی ناصر تقوایی، «پرده آخر» اثر واروژ کریم مسیحی، «عروس آتش» ساخته خسرو سینایی، «تحفهها» ابراهیم وحیدزاده، «دلشدگان» کار علی حاتمی، «آبادانیها» کار کیانوش عیاری، «عشق طاهر» ساخته محمدعلی نجفی، «زشت و زیبا» به کارگردانی احمدرضا معتمدی، «ایران سرای من است» کار پرویز کیمیاوی، «یه حبه قند» به کارگردانی رضا میرکریمی، «بوسیدن روی ماه» ساخته همایون اسعدیان و ... بخشی از کارنامه هنری اوست.
این بازیگر که اولین حضور خود را در سریالهای تلویزیونی با بازی در «سلطان صاحبقران» ساخته علی حاتمی آغاز کرده است، برای تماشاگران سریالهای تلویزیونی با بازی در مجموعههایی همچون «در پناه تو» ساخته حمید لبخنده، «ماه عسل» کار شاهد احمدلو، «بچههای خیابان» به کارگردانی همایون اسعدیان، «نشانی» و «توطئه فامیلی» هر دو به کارگردانی رامبد جوان و ... خاطره ساز است. حالا این بازیگر که علاوه بر بازیهای به یادماندنیاش در آثار جدی، در ساختههای کمدی هم حضوری درخشان داشته و جایزه گل آقا را هم دریافت کرده است، با بازی در نمایش «خوشدلان» به کارگردانی پریزاد سیف که اثری کمدی به شمار میآید، بار دیگر در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است.