کد خبر: ۸۴۳۹۱
تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۹:۲۳
گزارش یک دیدار با جلال‌الدین فارسی- اختصاصی آفتاب (قسمت دوم)

فارسی: معتقد به فتح قوه مجریه بودم

جلال‌الدین فارسی معتقد است که انقلاب تبلیغ کردنی است نه صادر کردنی.
آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب- گروه سیاسی: روز گذشته که بخش یکم گزارش دیدار خبرنگاران گروه سیاسی آفتاب با جلال‌الدین فارسی، مرد پرهیاهوی سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، منتشر شد، برخی خوانندگان اظهارات او را درباره عبدالکریم سروش برنتابیدند؛ که البته در توضیح باید تاکید نماییم که همه ما خود را موظف به تکریم همه آنان که در راه مبارزه با سلطنت پهلوی و استقلال و آزادی ایران عزیز مجاهدت کرده‌اند دانسته و طرح برخی مسائل تاریخی درباره میزان دخالت افراد در مبارزات منجر به پیروزی انقلاب، نباید به هیچ‌وجه به معنای نادیده انگاشتن تلاش‌های خالصانه آنان برای به ثمر رسیدن نهضت عظیم ملت ایران برای رهایی از استبداد، تلقی شود. بسیاری از خوانندگان نیز دیدگاه‌های فارسی را پس از سی‌سال، همچنان جالب و منحصر به فرد دانسته و تداوم طرح چنین مباحثی را در آفتاب خواستار شدند که برای تحصیل خواسته این عزیزان نیز تلاش مضاعفی خواهیم داشت. ضمن احترام به همه نظرات موافق و مخالف مطرح شده درباره بخش یکم، بخش دوم این گزارش عرضه می‌گردد.

گزارش یک دیدار با جلال‌الدین فارسی-اختصاصی آفتاب (قسمت یکم)

جلال الدین فارسی پس از انقلاب سخنان آتشین بسیار گفت و همین آتشین بودن سخنان از او شخصیتی ساخت که بر آن اساس بسیاری تکرو بخواننداش. همان زمان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری اول، البته او خود در باب وارد کردن نسبت و اتهام تکروی گفته بود که «آن کسانی که اول بار، اتهام تکروی را وارد کردند، دیدند که چیز دیگری نمی‌توانند در مورد من بگویند، این را انتخاب کردند به صورت شایعه طراحی کردند». او امروز نیز طرح چنین اتهامی بر خود را وارد نمی‌داند.

فارسی خاطراتی از سخنرانی‌های اول انقلاب خود را برای ما بازگو کرد: «امام در قم بودند که من طی سخنرانی‌ای در امجدیه بحث «انقلاب و ضد انقلاب» را مطرح کردم و گفتم که ارتش نباید منحل شود و کسانی که می‌گویند ارتش باید منحل شود ضد انقلاب هستند. عرفات به من بعد از انقلاب گفت که مبادا این ارتش را متلاشی کنید که از بین رفتن آن اشتباه است. پس از آن امام نیز از ارتش حمایت کردند و حزب توده را کوبیدند. حزب توده می‌خواست تا ارتش منحل شود و چه بسا مثل 28 مرداد 32 که به انقلابی پس از کودتا می‌اندیشید، این بار هم زمینه انقلاب مطلوب خود را فراهم کند».

وی در ادامه ذکر خاطره‌اش افزود: «من یک سخنرانی دیگر هم کردم و گفتم که اعضای این دولت موقت یاران من در نهضت مقاومت ملی هستند اما اینها باید خودشان را با انقلاب وفق بدهند وضد انقلاب نباید در میان آنها رخنه کند. مهندس بازرگان فردی را به ریاست بنیاد مستضعفان گذاشت و من خدمت امام در قم رفتم و گفتم که آن فرد، شخص متدینی است اما همان کسی است که شاه کارخانجات خود را به او سپرده بود و مگر ما مهندس و آدم کم داریم که آن فرد در آن مقام قرار می‌گیرد. امام هم سریعاً به بازرگان گفتند و بازرگان هم او را کنار گذاشت. من اینگونه در سیر حوادث تاثیر می‌گذاشتم».

او این خطرات را که روایت می‌کند بی‌فاصله و در تداوم سخن درحالیکه به فکر فرو می‌رود می‌گوید: «رابطه من با امام خوب بود اما برخی بدخواهان این رابطه را تضعیف کردند».

جلال الدین فارسی برای آنکه تفاوت نگاه خود با مهدی بازرگان را در طول دوران مبارزه نیز به تصویر کشیده باشد می‌گوید: «من در الفتح بودم و در آنجا جزوه کوچکی نوشتم که مخالف این ایده مهندس بازرگان بود که می‌گفت ما باید برویم و مجلس را بگیریم. نوشته بودم که در اینصورت قوه مجریه با نیروی قهریه و نظامی که دارد ما را از مجلس بیرون می‌اندازد مثل محمدعلی شاه در مشروطه. معتقد بودم که ما باید برویم و قوه مجریه را فتح کنیم و در راس آن قرار بگیریم». 

***
جلال الدین فارسی در بازگویی خاطرات خود از سخنرانی‌های آتشینش، می‌گوید که «طی یک سخنرانی بحث "بین الملل اسلامی" و "انترناسیونال اسلامی" را مطرح کردم» و وقتی از او می‌پرسیم که «آیا در طرح این ایده متاثر از مارکسیسم نبودید»؟ ، چنین پاسخ می‌دهد: «نه، معتقد بودم که کمونیسم و سرمایه داری، انترناسیونال خود را دارند و ما هم باید انترناسونال اسلامی خودمان را داشته باشیم. این اتفاق به حمد خدا در سپاه هم بدون سر و صدا رخ داد و امروز ما به این ایده آل رسیده‌ایم. غربی‌ها می‌گویند که موجی اسلامی از ماورای مرزهای کشورهای عربی در حال برخاستن است. اسمی از ایران نمی‌برند اما این نشانه پیروزی ماست. سیاست خارجی و دفاع ملی ما در سی‌سال گذشته از محدود حوزه‌هایی بوده که عمدتاً منطبق بر ایده دولت وحیانی-نبوی پیاده شده است و کسی نتوانسته در این اراده خللی ایجاد کند. نیروهای مسلح ما با بنیانگذاری امام راحل در مسیر مناسبی حرکت کرده است و من در این زمینه شهادت می‌دهم. اما مجلس و ریاست جمهوری ما در این مسیر وحیانی و نبوی نبوده و یا شرقی و یا غربی بوده، یا متاثر از فرانسه و یا متاثر از روسیه بوده است».

بحث انترناسیونالیسم اسلامی را که مطرح می کند از او درباره محمد منتظری و ایده صدور انقلاب می‌پرسیم. بی‌در نگ از محمد منتظری ستایش می‌کند: «محمد منتظری از شاگردان و اصحاب رسول‌الله بود و می‌دانست که چه می‌کند. طرح "صدور انقلاب" البته درست نبود و نباید این ایده به این صورت اعلام می‌شد. اصلا مارکس به درستی گفته است که انقلاب صادر شدنی نیست و باید شیوه تولید در درون جامعه‌ها تغییر کند تا انقلاب پرولتری رخ دهد. انقلاب تبلیغ کردنی است نه صادر کردنی. ما ادبیات انقلابی خود را تبلیغ می‌کنیم و شیوه سازماندهی اجتماعی‌مان را به دیگر ملل منتقل می‌کنیم».

***
جلال الدین فارسی از معدود انقلابیون ایرانی است که سه دهه پس از انقلاب ایران بی هیچ تغییری در ذهن و فکر، همچنان به همان سیاقی به جهان و سیاست می‌نگرد که سی سال پیش می‌نگریسته است. گویی عقربه‌های زمان نچرخیده است و امروز ما با همان "فارسی" ای روبروییم که سی سال پیش، می‌رفت تا پس از سقوط دولت موقت اولین رئیس جمهور ایران انقلابی باشد. جلال الدین فارسی در همان روزها و لحظات ایستاده است و اندیشه های او تاثیری از گذشت زمان نگرفته‌اند. می‌گوید که پس از ریاست جمهوری بنی صدر، مرحوم بهشتی به او پیشنهاد نخست وزیری بنی صدر را داده و او اما گفته است که «شرم دارم نخست وزیری دولت را در مملکتی بپذیرم که رئیس جمهور آن بنی صدر است».

فارسی پیش از آن از دستیابی به کرسی ریاست جمهوری به واسطه برخی پرونده‌سازی‌ها باز مانده بود و وقتی که به هنگام خروج از خانه‌اش از او درباره علت آن پرونده سازی‌ها پرسیدیم، گویی که به مساله اصلی ذهن او اشاره کرده باشیم، سری چرخاند و گفت:« آن ماجراها شرحی دارد که نمی‌شود گفت. زمان طرح آنها فرا نرسیده است».

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
-
|
۱۲:۴۴ - ۱۳۸۷/۱۱/۲۱
0
0
جناب ايشان ابا دارد كه بپذيرد كه ادمها از فكر عصر خودش تاثير مي پذيرد چنانكه تاثير مي گذارد .
ايشان چه راحت رياست جمهور هارا متهم مي كند
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین