روزنامه فرهیختگان نوشت: افراط تیم رسانهای دولت در تبلیغ علیه دولت قبل، باعث میشود تا افکار عمومی این دولت را فاقد ایدههای اجرایی کارآمد در برابر مشکلات تلقی کند. دولت سیزدهم البته دستاوردهای زیادی داشته است، اما سوال مهم این است که تیم رسانهای دولت تا چه حد توانسته این دستاوردهای ایجابی را به میان افکار عمومی ببرد و برساخت مناسبی از آن تولید کند دستاوردهایی که بخشی از آنها همچون تهیه واکسن و ایدههای موثر و تنشزدا در سیاستخارجی قابلیت کار رسانهای سادهای داشت و کسی نمیتوانست آن را منکر شود.
چرا ایدههای رسانهای روی دور تکرار افتاد؟
اصولا افراد زمانی یک گزاره را چندین بار تکرار میکنند که بهقدر کافی شنیده نشده باشد. در مورد صحبتهای رئیسجمهور نیز اگر چنین برداشتی داشته باشیم علت آن را باید در همین اصل جستوجو کنیم. این امر را با اشاره به مصادیقی از اقدامات دولت سیزدهم میتوان اثبات کرد.
رئیسی در صحبتهای سهشنبه به مواردی اشاره کرد که بعضا برخی موارد آن را یا در گذشته بیان کرده بود یا دیگر اعضای دولت آن را مطرح کرده بودند.
۱- رئیسجمهور در این گفتگو، دستاوردهای دولت درباره موضوع واکسنها، مساله مواجهه با خزانه خالی در آغاز کار و اینکه بدون چاپ پول کسری بودجه تامین شد را دوباره تکرار کرد. در رابطه با این موضوعات، اما همچنان برخی سوالات باقیمانده که پاسخ داده نشده، برای مثال در موضوع واکسنها و وعدهای که دولت برای تولید واکسن داخلی داده بود گفته میشد که صادراتی هم به برخی کشورها انجام شده است، اما میزان دقیق سودی که از این تجارت نصیب کشور شد، دقیق اعلام نشد. بهتر بود رئیسجمهور در گفتوگوی سهشنبهشب خود اطلاعات دقیقتری درباره میزان تولید و صادرات واکسن ارائه میکرد و حالا بعد از گذرکردن از این بحران اعلام میداشت که چه میزان بهره اقتصادی از تولید واکسن نصیب کشور شده است. بیان و یادآوری آنچه دولت از ابتدا انجام داده اگرچه مهم و قابلتوجه است، اما تکرار مکرر این اقدامات توسط رئیسجمهور بدون اینکه ارزشافزوده قابل توجه بر آنچه قبلا مطرح شده بود داشته باشد، وجه تمایز خاصی نسبت به دیگر صحبتها نمیدهد.
۲- رئیسی در بخش دیگری از صحبتها درباره موضوع میانجیگری چین درباره توافق ایران و عربستان پرداخت، تیم رسانهای دولت در این مساله هنوز نتوانسته است بهخوبی تبیین کند که مسیر پرپیچوخمی طی شد تا به این نقطه رسیدیم، و بهخوبی مطرح نشد که دستاورد بزرگ مقاومت چگونه سعودیها را مجبور کرد چندینبار پیشنهاد ارتباط با ایران را از طرق مختلف از عراق و عمان گرفته تا چین مطرح کنند.
۳- رئیسجمهور در بخشی از گفتوگوی سهشنبهشب به این موضوع اشاره کرد که قیمت دلار از شهریور ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ دو هزار تومان افزایش داشت، اما وقتی اغتشاشات شروع شد، وضعیت دلار مشخص است. بعد از اینکه قیمت دلار یکباره صعودی شد، رئیسجمهور، صالح آبادی، رئیس کل بانک مرکزی را برکنار کرد. بعد از برکناری موج صعودی افزایش قیمت دلار اندکی کنترل شد. حالا، اما مطرح کردن این نکته از جانب رئیسجمهور که تنها ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱ باعث افزایش قیمت دلار شده است، گزاره درستی نیست و افکار عمومی را نسبت به علت افزایش قیمت دلار توجیه نمیکند. اگرچه ناآرامیها تاثیرات منفی بر وضعیت اقتصادی کشور داشته، اما اینکه تمام تقصیرها و علت گرانیها را گردن این موضوع بیندازیم، گزاره درستی بهنظر نمیرسد.
۴- رئیس جمهور در سخنرانی سهشنبه درباره موضوع مسکن و وعده ساخت یک میلیون مسکن گفت: «نیاز سالی یک میلیون مسکن را که من قبلا عرض کردم را هم قانون تکلیف کرده هم وعده بنده بوده است. یعنی اگر من هم نمیگفتم برای رفع نیاز کشور باید سالی یک میلیون مسکن ساخته میشد.» بهنظر میرسد اینجا دو مشکل وجود دارد اولا از اقدامات صورت گرفته اطلاعرسانی دقیقی انجام نمیشود، ثانیا بعضا از درون دولت حرفهای ضد و نقیضی در این باره شنیده میشود، مثلا اظهارات برخی مقامات ارشد دولتی مبنیبر اینکه وظیفه دولت ساخت مسکن نیست بر این ابهامات میافزاید.
خردادماه ۱۴۰۱ وزیر راه وقت در مراسم کلنگزنی طرح مسکن ملی اصفهان وعده تحویل ۱۰۰ هزار واحد مسکونی تا شهریورماه را داده بود، وعدهای که البته عملی نشد. مرحوم رستم قاسمی، وزیر وقت راه در یک مراسم کلنگزنی دیگر در چیتگر با اشاره به ثبتنام ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در طرح ملی مسکن پیشبینی کرده بود تا پایان خرداد پالایش همه ثبتنامکنندگان تکمیل شده و ۴ میلیون نفر پالایش شوند. درنهایت آنچه رخ داد تنها یکچهارم پیشبینی وزیر بود. قاسمی ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ در بازدید از طرح ملی مسکن بهارستان اعلام کرد: «در زمان حاضر بالغ بر پنج میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در طرح نهضت مسکن ملی ثبتنام کردهاند و کار پالایش بیش از یک میلیون نفر از این متقاضیان انجام شده است.»
باید واقعیت را پذیرفت
درباره برخی اقدامات و فعالیتها، فقدان این گزاره احساس میشود که تیم رسانهای دولت نسبت به دستاوردها یا حتی ضعف عملکردها به بیان کلیات اکتفا میکند. محدود ماندن در بیان کلیات و وارد نشدن به جزئیات اقدامات و فعالیتهای دولت سبب میشود که نسبت به اتفاقات مثبت نگاه دقیق و درستی در میان مردم شکل نگیرد و بعضا اقدامات مثبت کوچکانگاری شود. این موضوع درباره ضعف عملکردها هم صادق است و بیان نکردن علل واقعی مشکلات سبب میشود که نگاه مردم نسبت به دولت اینگونه باشد که آنطور که باید، اقدام و فعالیت درستی از سوی دولت صورت نمیگیرد.