نویسنده‌ای که با «غرور و تعصب» ماندگار شد
داستان سرگذشت شخصیت‌های کتاب‌های «جین آستن» که در دوره تاریخی دیگری نوشته شده، حتی الهام‌بخش کلاسیک‌های مدرن‌تری مانند فیلم «سرنخ» ۱۹۹۵ (بر اساس داستان «اما» نوشته «آستن») شده است.
نکته قابل توجه درباره آثار ادبی «آستن» این است که کتاب‌های او «دوره نیابت سلطنت» در تاریخ انگلستان (دوره برکناری پادشاه جورج سوم و جانشینی فرزندش) یعنی از ۱۸۱۱ میلادی تا ۱۸۲۰ میلادی را روایت می‌کند. همان‌طور که نام «شکسپیر» تداعی‌کننده سیاست‌ها و جامعه الیزابتی انگلستان است، نام «جین آستن» نیز به نظر می‌رسد که دوره «جورجی» انگلستان را دربرگرفته است.
در ادامه بیشتر با این نویسنده انگلستانی آشنا می‌شوید.
جالب است بدانید که صمیمی‌ترین دوست «جین آستن»، خواهرش «کاساندرا» بود. «کاساندرا» و «جین» هرگز ازدواج نکردند، با این حال گمان می‌رود هر دو آن‌ها یک بار نامزد کرده بودند. این دو خواهر تا پایان عمر ارتباط بسیار نزدیکی با همدیگر داشتند. این دو که در مدرسه شبانه‌روزی تحصیل کرده بودند، ذوق و قریحه هنری داشتند. وقتی «جین» می‌نوشت، «کاساندرا» طراحی می‌کرد و نقاشی می‌کشید. طراحی آبرنگی که «کاساندرا» از چهره «جین» انجام داده، تنها پرتره معتبر به‌جای‌مانده از این نویسنده است.
عنوان «غرور و تعصب»، مشهورترین کتاب «جین آستن» در ابتدا «نخستین تاثیرات» بود. این نویسنده جوان احتمالا مشهورترین اثر ادبی خود درباره داستان «الیزابت بنت»، خواهران ابله و آقای «دارسی» غمگین را در فاصله ۱۷۹۶ تا ۱۷۹۷ میلادی به نگارش درآورده است. در نامه‌ای که «جین» برای خواهرش نوشته است، نام رمان «غرور و تعصب» در ابتدا «نخستین تاثیرات» بود که اتفاقا با توجه به سوءبرداشت‌های شخصیت‌های کتاب، عنوان مناسبی به نظر می‌رسید. البته نسخه اولیه این کتاب در ابتدا منتشر نشد و چندین سال خاک خورد. در سال ۱۸۱۱، «آستن» نسخه اولیه کتاب را تا حد بسیار زیادی ویرایش کرد و آن را به قیمت ۱۱۰ پوند به یک ناشر فروخت. گمان می‌رود، «آستن» با الهام از یکی از فصل‌های کتاب «سیسیلیا» (۱۷۸۲) عنوان نهایی رمان خودش را انتخاب کرده باشد.
«آستن» با نگارش رمان‌هایش پول زیادی درنیاورد و با سرمایه اندکی درگذشت. می‌توان گفت که «آستن» به عنوان یک نویسنده درآمد کمی کسب کرد. او برخی از کتاب‌هایش را به صورت کمیسیونی فروخت و در ازای فروش هر نسخه مبلغی را دریافت می‌کرد. اما او برای برخی دیگر از کتاب‌هایش، حق نشر را به طور مستقیم به ناشران می‌فروخت. او حق نشر «غرور و تعصب» را فقط ۱۱۰ پوند فروخت، اما فروش این کتاب بعد‌ها بیشتر شد. چنین درآمدی برای یک زن جوان تحسین‌برانگیز بود، اما به اندازه‌ای کافی نبود که به عنوان یک زن طبقه متوسط و تحصیل‌کرده به طور مستقل زندگی کند. زمانی که «آستن» درگذشت، سرمایه او کمتر از ۸۰۰ پوند تخمین زده شد.
محبوبیت گسترده‌ای که «آستن» امروزه از آن برخوردار است، سال‌ها پس از درگذشت او شکل گرفت،، اما هنوز کاهش پیدا نکرده است. با این‌که کتاب‌های «آستن» در زمان حیات او نسبتا خوب فروش می‌رفتند، اما شهرت او عمدتا پس از درگذشت این نویسنده شکل گرفت. بسیاری از دست‌نوشته‌ها و نامه‌های او عمدا و یا سهوا نابود شده‌اند. با این حال خوشبختانه اعضای خانواده او یادگاری‌ها و چند نامه مشخص را برای نسل‌های بعدی نگه داشتند. برادرزاده «آستن» نخستین زندگی‌نامه او را در سال ۱۸۶۹ میلادی با عنوان «خاطرات جین آستن» نوشت.
آستن به طرز مرموزی بیمار شد و در سال ۱۸۱۷ در سن ۴۱ سالگی درگذشت. علت درگذشت این نویسنده هنوز مشخص نیست. در سال ۱۸۱۶، حدود یک سال قبل از درگذشت «آستن»، وضعیت سلامت این نویسنده وخیم شد. برخی معتقدند که او به سرطان مبتلا شده بود، و برخی دیگر بیماری «آدیسون» را محتمل می‌دانند.
کتاب‌های «آستن» به زبان‌های مختلفی ترجمه و منتشر شده و تاکنون بار‌ها با اقتباس از آثار ادبی این نویسنده اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی صورت گرفته است.
