با مردم به تکریم سخن بگوئیم. به گواه سخن حضرت روح الله، مردم، ولی نعمت ما هستند. حکومت و همه اجزایش جز تدبیر امور مردم، جز خدمت به خلق خدا، جز تلاش برای تعالی فکری و فرهنگی و اقتصادی مردم، شانی ندارد. این خیلی بد است که ضعف مدیریت و عملکردمان را بخواهیم به حساب مردم بگذاریم. خیلی بدتر است که خود را از مردم بالاتر بدانیم. ما همه وامدار مردم هستیم. بدهکارشان. حق نداریم طلبکارانه حرف بزنیم.
من نمیتوانم این گفته حضرت آقای مصباحی مقدم را چطور بخوانم که به مردم برنخورد. او که در سایت خود، خویش را با عنوانِ "آیت الله" معرفی کرده است به قاعده باید حواسش به این فرمایش رسول اعظم الهی باشد که، " الخَلقُ عِیالُ اللّه، فأحَبُّ الخَلقِ إلى اللّه مَن نَفعَ عِیالَ اللّه، و أدْخَلَ على أهلِ بَیتٍ سُرورا؛ مردم عائله خدا هستند؛ پس محبوبترین کس نزد خدا، آن است که به عائله او سود رساند و خانواده اى را خوشحال کند. " واقعا نمیدانم چطور بخوانم که به خودم برنخورد که گفته است، " مردم ما قانع نیستند. مردم چین به یکی دو وعده غذا در شبانه روز اکتفا میکردند تا به توسعه رسیدند. علت اصلی تورم انتظارات تورمی است. "
خب اولین سئوال از جناب ایشان این است که خود تان چند وعده غذا میخورید؟ وضعیت ظاهری و سرحال شما، محصول چند وعده غذا در روز است؟ یک پرسش دیگر؛ این کشورهای عربیِ حاشیه خلیج فارس، چند وعده غذا میخورند؟ همانها که بعضی هاشان، میادین نفتی و گازی مشترک با مادراند و در برابر دست بسته ما همه آش و جاش را به اختیار گرفته اند.
به منطق اقتصادیِ "استاد تمامِ دانشگاه امام صادق" باشد که آنان باید همه سال را روزه باشند که توانستند در چند دهه از خاک بر خیزند و داعیه افلاک را داشته باشند. اما رصد حال و روز شان میگوید آنان خوب میخورند و خوب میپوشند فقط اقتصاددانانی مثل جناب ایشان ندارند. کشور هم که الان در بیشتر امور در اختیار شاگران ایشان در دانشگاه امام صادق (ع) است. ثمره آن را هم با همه وجود احساس میکنیم.
کاش میشد یک دوره این اقتصاددانها را به کشورهای عربی بفرستیم و همان آدمهای بیعرضه و ناتوان آنان را میآوردیم تا معلوم شود مشکل کار در نگاه و برنامه مدیران است یا در چند وعده غذا خوردن مردم. واقعا از کسی که میخواهد بیشتر اقتصاددان خوانده شود تا چیز دیگر، افاضاتی چنین غیر قابل درک است. شاید میخواهند دفاع پیشگیرانه داشته باشند از عملکردِ شاگردان شان و شاید چیزهای دیگر. مهم نیست. مهم این است که حضرات تا دولت را به دست میگیرند عوض توسعه سفره مردم، لقمه هاشان را میشمارند و به کاهش وعدههای غذایی گیرمی دهند. مهم این است که با مردم به زبان تکریم سخن بگوئیم. بپذیریم که آنان ارباب ما هستند وما رعیت شان هستیم. ما "استخدام" میشویم تا به مردم "خدمت " کنیم. نه این که با مردم بسان ارباب در برابر رعیت صحبت کنیم. همین!
منبع: غلامرضا بنی اسدی/ انتخاب