آفتابنیوز : آفتاب: میرحسین موسوی گفت: «رویکردی که به دنبال ایجاد سدی بزرگ در مقابل سیل تغییرات است، منجر به بسته شدن روزنامهها و رسانهها، از بین بردن آزادیها و قطع کردن نقش مردم در حاکمیت ملی و دینی خود خواهد شد».
به گزارش سرویس سیاسی آفتاب به نقل از پایگاه اطلاع رسانی "کلمه" میرحسین موسوی که در دیدار با جمعی از روزنامه نگاران سابق روزنامه جمهوری اسلامی در سال های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کارکنان نهاد نخست وزیری و اعضای حزب جمهوری اسلامی در موسسه دین و اقتصاد سخن میگفت با بیان این مطلب و تبریک عید نوروز به حاضرین و ملت ایران به بررسی اهمیت تغییرات جهان در سرنوشت کشور پرداخت و گفت: «بخشی از این تغییرات مربوط به منافع ملی، بخشی ناشی از فرآیندهای جهانی شدن و بخشی دیگر ناشی از قدرت یافتن فضای مجازی از جمله اینترنت و ماهواره هاست».
کاندیدای دهمین انتخابات ریاست جمهوری با تحلیل واکنشهای مختلف در برابر تحولات جهانی افزود: «عدهای تسلیم هر نوع تحولی میشوند و عدهای دیگر تلاش میكنند سدی نفوذ ناپذیر در مقابل سیل تغییرات و دگر گونیها بسازند و برای توقف آنها تلاش میکنند، اما در رویکرد سوم تغییرات به رسمیت شناخته شده و برای مدیریت آنها با استفاده از مزیتهای نسبی كشورمان تلاش میشود».
وی ادامه داد: «باید واقع بین باشیم و پس از دستیابی به فهمی درست از واقعیتهای پیش روی کشور، تلاش کنیم با توجه به امتیازات نسبی، توانمندهای کشور، فرهنگ غنی اسلامی و گذشته بسیار عمیق خود، تغییرات را به نفع مصالح ملی کشور مدیریت کنیم».
وی با اشاره به نتایج متفاوت این سه رویکرد، اظهار داشت: «رویکرد دوم، خوشبین است که میتوان جلوی سیل تغییرات را سد کرد و با ایجاد سدی بزرگ، تغییرات را در پشت آن کنترل و به این ترتیب کشور، نظام و ارزش ها را حفظ کرد، اما این رویکرد نمیتواند نتیجه دراز مدتی برای کشور ما داشته باشد؛ چرا که تغییرات را به اندازهای در پشت یک سد بسیار بلند جمع میکند که این سد شکسته شده و به دنبال آن ضایعهای به بزرگی تخریبهای ناشی از جاری شدن سیل تغییرات انباشته شده در پشت آن سد برای کشور به بار خواهد آورد».
موسوی در ادامه توضیح داد: «رویکردی که به دنبال ایجاد سد بزرگ در مقابل سیل تغییرات است، منجر به بسته شدن روزنامهها و رسانهها، از بین بردن آزادیها و قطع کردن نقش مردم در حاکمیت ملی و دینی خود خواهد شد».
وی افزود: «در رویکرد منفعلانه یعنی رویكرد اول نیز باید تسلیم هرنوع اتفاقی شد که در جهان رخ میدهد، نتیجه این رویکرد آمریکایی شدن جامعه ما و تسلیم در مقابل پروژههای "جهانی کردن" و نه "جهانی شدن" است».
میرحسین موسوی نتیجه گرفت: «رویکرد سوم یعنی قبول تغییرات كه به عنوان واقعیت پیش روی کشور و مدیریت آن هاست، تنها راه حل واقعی باقی مانده برای اداره کشور است».
وی با اشاره به این که در رویکرد واقع بینانه ارزشها حفظ میشود، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و استقرار عدالت را از اهداف انقلاب اسلامی خواند و تأکید کرد: «در این رویکرد همه این اهداف را حفظ میکنیم، فرهنگ مان را حفظ میکنیم و از آزادی و باز کردن فضا نمیترسیم، بلکه در مقابل تغییرات پیش روی جامعه ظرفیت سازی میکنیم و در این صورت بی تردید تغییرات را تبدیل به فرصت خواهیم کرد».
میرحسین در ادامه به تحلیل آثار سیاسی داخلی و خارجی متفاوت این دو رویکرد پرداخت و توضیح داد: «در رویکرد ایجاد مانع در مقابل تغییرات نوعی ترس همگانی را گسترش میدهیم و بدلیل این ترس نمیتوانیم با جهان ارتباط منطقی برقرار کنیم، سیاست داخلی و خارجی ما دچار مشکل میشود، وضعیتی انفعالی پیدا میکند، اما در رویکرد واقع بینانه ما با اندیشه "مدیریت تغییرات" مواجه هستیم؛ بی آن که ارزشها و منافع خود را فراموش کنیم، تلاش میکنیم با نگاهی شجاعانه و پر از خلاقیت و جسارت با تغییرات روبه رو بشویم».
نخست وزیر دهه نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی خاطر نشان کرد: «انقلاب اسلامی نشان داد که میتوان چنین نگاهی داشت؛ بر آن دسته از هنجارهای بین المللی که ممکن است بر ضد منافع ملی ما عمل کنند، غلبه کرد؛ به عنوان یک کشور به روز با برخورداری از جامعهای نو و مدرن در جهان ظاهر شد و از این طریق ارزشهای خود را به جهان عرضه کرد و به سامان دادن ارزشهای جهانی متناسب با ارزشهای عمومی و دینی خود پرداخت».
کاندیدای دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران با بیان اینکه انتخاب در میان این سه رویکرد، بزرگترین مساله پیش روی نظام ماست، گفت: «اسلام آن گاه یک اسلام ناب است که بتواند با تحولات جهان امروز روبرو شود و از امتیازات آن استفاده کند و با استفاده از نقاط قوت دینی و ملی در آن تاثیر بگذارد».
موسوی افزود: «اسلامی که شرایط زمان را درک نکند، اسلام تحجری و اسلامی که به منافع مردم پاسخ نمیدهد، طبیعی است جز ابزاری برای عقب ماندگی، استثمار، استحمار و باز هم زنده کردن نفوذ بیگانگان نخواهد بود و چنین اسلامی هرگز نمیتواند در دنیا اثرگذار باشد؛ بلکه به تدریج ما را فرسوده خواهد کرد و ابزارهای تأثیرگذاری را از ما خواهد گرفت».
میرحسین یادآور شد: «باید توجه کنیم که توضیحات حضرت امام درباره اصطلاح اسلام ناب مربوط به دوسال آخر عمر مبارک ایشان است، طرح مکرر ویژگیهای اسلام ناب در این دوران به گونهای است که گویی ایشان زمینه خطر و انحرافی جدی در نوع فهم از اسلام را بسیار جدی میدیدند».
وی تصریح کرد: «من با این تلقی مفهوم "اسلام ناب محمدی" را مطرح کردم و معتقدم هنوز زمینههای این نوع نگاه چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی و همچنین سیاستهای اقتصادی و فرهنگی باقی ست؛ در میان مردم و مسولان چنین نگاهی ریشه دار است و چنین نیست که این نگاه به اسلام به کلی از میان رفته باشد، اما باید قدری درباره این فهم از اسلام اجماع کنیم و این نگاه نو را که خیر و برکات زیادی برای کشور ما به دنبال داشته است، در ابعاد مختلف داخلی و خارجی احیاء کینم و با نگاهی كه رهبر فرزانه انقلاب به مسائل فرهنگی دارند مشكلی برای انتخاب این رویكرد وجود ندارد».
رئیس فرهنگستان هنر در ادامه به طرح برخی از مسائل جوانان پرداخت و گفت: «نسل جدید با مسائل بسیار جدیدی همچون اشتغال، ازدواج، فرهنگ های نو و مسائلی از این دست روبروست که برای رفع هیچ یک از آنها، راه حلهای روشنی ارائه نمیشود».
میرحسین موسوی با تأکید بر این که راه حل برخی از مشكلات فرهنگی جوانان با انتخاب رویكرد واقع بینانه در مقابل تغییرات و تحولات جهانی است گفت: «اگر رویکرد قبول تغییرات در جهان را بپذیریم و مدیریت تغییرات را براساس توانایی ملی و دینی خود پیگیریم، میتوانیم به پرسش های نسل سوم هم پاسخ دهیم، اما اگر همان رویکرد نخست را در سد کردن، بستن و تنگ کردن فضا در پیش بگیریم، باید شاهد از دست رفتن جوانان و بیگانگی آنها با نظام باشیم».
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، با گرامی داشت یاد یاران بزرگ انقلاب چون شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید رجایی و دیگر شهدای انقلاب اسلامی گفت: «همواره برای من این پرسش مطرح است که از راه شهیدان چه چیزی برای ما باقی مانده است؟ و این انگیزه که برخی از دوستان بعد از 30 سال، آن هم در یک روز تعطیل دور هم جمع میشوند نشان میدهد که سرمایههای مشترک عظیم و ارزشمندی میان آن ها وجود دارد. و هنوز راه شهیدان میتواند انگیزشی برای جمع شدن باشد».
وی افزود: «در مواجهه با سختیها و دشواریها و بیراهه رفتنها، واقع بینی و نگاه درست به آن چه که پیش روی داریم به ما میآموزد که باید نگاهی امیدوارانه نسبت به آینده نیز داشته باشیم؛ امیدی که برگرفته از دستآوردهایی است که هنوز با ماست».
میرحسین تصریح کرد: «این دستاوردها همان صلح، صفا، ایمان و اعتقاد به اسلام و حاکمیت ارزشهای دینی و ارزشهای ملی در جامعه ماست».
وی با اشاره به این که این آثار دستآوردها و دگرگونیهایی که انقلاب اسلامی مردم ایران در کشور و در دنیا ایجاد کرد، ادامه دارد، گفت: «در این جمع کسانی هستند که میدانند و خود لمس كردهاند که چه فضای مخوف و غیر انسانی را در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی پشت سر گذاشتیم، گر چه ممکن است نتوانسته باشیم تمام ویژگی های فضای پاکی را که در سالهای دوران اولیه انقلاب حاكم بود تا کنون حفظ کنیم».
وی با اشاره به این که تحولات و دگرگونیهای پیآمد انقلاب اسلامی انطباقی میان فضای کشورمان با فضای رایج در دنیا ایجاد کرد، گفت: «بسیاری از این تحولات برگشت ناپذیر است؛ از جمله آن، فضاهای آزاد و بازی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور ما ایجاد و منجر به توسعه این فضا در جهان اسلام شد».
کاندیدای دهمین دوره انخابات ریاست جمهوری در پاسخ به اظهار نگرانی یکی دیگر از حاضران درباره ممنوعیتهایی که وی درباره چاپ پوستر توسط ستاد وضع کرده است، گفت: «ما دو راه حل در پیش روی خود داشتیم، یا میبایست از سرمایههای چند ده میلیاردتومانی در ستاد استفاده کنیم و وامدار، یا حداقل شرمنده مجموعههایی شویم که هزینه میکنند و آلودگی هایی را میپذیرفتیم که در این رویههای تبلیغاتی خطر آن وجود دارد و یا در راه حل دیگر بر انگیزشهای مردمی که اعتباری به مراتب والاتر دارند تکیه میکردیم که البته ستاد باید در این زمینه بیشتر فعال باشد».
وی افزود: «در این رویکرد، تبلیغات برای بنده نیست، تبلیغات برای ایجاد یک تغییر است».
میرحسین با اشاره به شعاری که ستاد انتخاباتی وی با عنوان «هر شهروند یک ستاد» برگزیده است، گفت: «همه کسانی که دوست دارند در جهت این تغییر حرکتی کنند، با ابتکار خود میتوانند بی آنکه منتظر ستاد باشند در گرداگرد خود زمینهای برای این تغییر ایجاد کنند».
وی با اشاره به این مضمون یکی از جملات بیانیه اعلام کاندیداتوری خود که «متن دست نویس پشت شیشه مغازهای اثرش از یک پلاکارد بیشتر است»، گفت: «میتوان این تمثیل را در عمل عمق بخشید و توسعه داد و از ابداعات و ابتکارات همه کسانی استفاده کرد که در این زمینه برای فعالیت انگیزه دارند».
میرحسین در پاسخ به اظهار نگرانی یکی از حاضران درباره آغاز تخریبهای مخالفان وی تأکید کرد: «آن گاه که فردی مسوولیت حضور در صحنه انتخابات را میپذیرد به این معناست که خود را برای هر اتفاقی آماده کرده است».
وی با هشدار نسبت به پیامدهای توقف در وضعیت کنونی گفت: «همه ما لمس میکنیم وضعیتی که در آن قرار داریم، وضعیت خوبی نیست؛ جهت گیریهای نامناسب در سیاست، فرهنگ، اقتصاد، و قانونشکنی و شکستن ساختارهای تصمیم گیری، اگر ادامه دار باشد، مصالح دینی و مصالح ملی در خطر خواهد بود».
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، با اشاره به گفتمان خود گفت: «بر این باورم كه اهداف اصلاحات از میان همه اقشار بویژه قشرهای مستضعف باید بجوشد و با اعتقاد این اقشار و حمایت آنها میتواند اصلاحات تداوم داشته باشد طبیعی است كه فكر كنیم این اصلاحات با عقاید دینی مردم و اصول بنیادی انقلاب سازگار خواهد بود و یا به عبارتی دیگر مقابل این اصول نخواهد بود».
میرحسین درباره معنای اصلاح طلبی با تکیه بر اصول متذکر شد: «این حرف تازه بنده نیست، من در دوره جنگ و در طول 20 سال گذشته در دیدارهای خصوصی و عمومی بر همان موضعی تکیه کردهام که در اطلاعیه اخیر مطرح شده است».
وی تصریح کرد: «قرار ما این نبود خلاف اعتقادی که دارم با مردم سخن بگویم، این نوعی دغل و دروغ است و امیدوارم تا روز انتخابات با صداقت و صراحت با مردم صحبت كنم».
میرحسین یکی از اصول را بازگشت به قشرهای پایین دست خواند و افزود: «بر این باورم که بازگشت به قشرهای مستضعف یک وظیفه بنیادین حکومت است؛ چنانکه در این باره دستورات دینی بسیاری ارائه شده است؛ حکومت میتواند مقابل اغنیا نباشد، تولید و تجارت را تشویق کند و حكومت می تواند به نقش بیبدیل بخش خصوصی در تحقق رشد و توسعه ایمان داشته باشد. اما حکومت خود باید مشهور به همنشینی با فقرا باشد؛ این ویژگی یک نظام اسلامی است، اگر نظام اسلامی نباشد، ممکن است بتوان این ویژگی را از آن حذف کرد، ولی با ادعای اسلامیت و جمهوریت نمیتوان سر نوشت نظام را جدا از توجه به اقشار مستضعف تصور كرد».
عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس افزود: «بررسیهای جامعه شناختی نیز به خوبی نشان میدهد که بازگشت به اقشار مستضعف از منظر جامعه شناختی اهمیت بالایی برای حکومت برخودار است؛ چرا که اقشار پایین بیشترین آمادگی رابرای ایجاد تحول دارند و بالقوه اصلاح طلبترین قشرها، قشرهای فقیر هستند؛ آن ها چیزی برای از دست دادن ندارند و دائم به دنبال بهتر شدن زندگی و جامعه خود و یافتن راه حلهایی برای بهتر شدن وضعیت خود هستند. آنها مهم ترین سرمایه برای دوام جمهوریت و اسلامیت نظام هستند».
وی ادامه داد: «ورای این نگاه سیاسی، به نظر میرسد در چارچوب یک منطق اخلاقی هر حکومتی در مقابل این قشرها وظایفی دارد، نمیشود که در هنگامه جنگ این طبقات، بچههای خود را قربانی کنند؛ چنانکه زمانی خیابانهای تهران برای تشییع جنازههای شهدای همین قشرها بسته میشد، اما اکنون آن ها را فراموش کنیم و به طبقه دیگری روی بیاوریم؛ پس این حریت و آزادگی و عهد و پیمانی که با این قشرها بستیم کجا رفت؟ آیا فکر نمیکنید که دلیل آن که ما به عنوان یک طبقه جدید نمیتوانیم با قشرهای پایین سخن بگوییم، در گفت و گوی با آن ها لکنت پیدا کردهایم و با اول انقلاب فرق کردهایم، ناشی از آن است که اینان را فراموش کردهایم؟ و این نگاه هیچ تناقضی با فراهم كردن بستر های مناسب برای حضور توانمند بخش خصوصی در اقتصاد ندارد».
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در پاسخ به پرسشی درباره ویژگی های کابینه خود بر اهمیت روش مندی تصمیم گیری و سیاست گذاری در چارچوب های کارشناسی تأکید کرد و گفت: «اگر دولت نتواند از همه نیروهای توانای موجود علیرغم تمایلات سیاسی آنها استفاده كند موفق نخواهد بود. نه عضو كابینه ظاهرا از لحاظ سیاسی مخالف محسوب میشدند اما مانعی برای همكاری نبودند».
میرحسین افزود: «حدود 9 نفر از اعضای دولت وی در دوران جنگ جلساتی با خود داشتند و ظاهرا از نظر سیاسی مخالف بنده محسوب میشدند، اما همه آنها در دولت نقش داشتند و بنده آن را مانعی برای همكاری نمیدانستم، به باور من این تنوع نیروها به ما کمک بسیاری در اداره امور میکرد، مسئله این بود کسی که عهده دار مسوولیتی میشود، صرف نظر از این که از کدام جناح باشد، آیا کارآمدی لازم را برای اداره امور دارد؟ تنها اگر گرایشهای سیاسی به گونه ای غلظت پیدا میکرد که روی کارهای اجرایی و پیشرفت کشور اثر میگذاشت کار به جدایی میرسید».
وی در ادامه تأکید کرد: «هر اندازه که با اعتماد به نفس کار کنیم و بر روشهایی بنیادی که سال به سال عوض نشوند تکیه کنیم، راه حلهای بهتری برای مسائل امروزمان پیدا خواهیم کرد».
موسوی در پایان این نشست درباره کانالهای تلویزیونی خصوصی و واگذاری مسوولیت نیروی انتظامی به دولت سخن گفت و با اشاره به این که تصمیم گیری درباره هر دو مسئله پیش گفته در اختیار مقام معظم رهبری است، توضیح داد: «درباره رسانههای گروهی بحثی در روند مذاکرات بازنگری قانون اساسی در مجلس قانون اساسی سال 68 داشتم، من اعتقاد به آزادی کانالهای تلویزیونی دارم، البته با نظارتی که مشکلات سیاسی یا اخلاقی به بار نیاورد، به باور من این امر یک ضرورت و نیاز توسعه کشور است و این موضوع نه عقیده کنونی، بلکه باور دیرینه من بوده که در سال 68 در مجلس بازبینی قانون اساسی به طور رسمی آن را اعلام کردم».
وی به طنز گفت: «البته برخی از دوستان گفتند که شما همه چیز را میخواهی دولتی کنی اکنون که یک چیز را ما میخواهیم دولتی باشد میگویی خصوصی باشد و بدین ترتیب این پیشنهاد رد شد».
موسوی متذکر شد: «من هنوز بر سر آن عقیده هستم، اما از نظر قانون اساسی محدودیتهایی وجود دارد و تبعیت از قانون اساسی باور بنیادین ماست و هر نوع راه حلی در این زمینه باید با این ملاحظه یافته شود».