شروع تراکتور در فصل نقلوانتقالات تابستانی چنان جسورانه بود که همه علاقهمندان به فوتبال توقع تیمی کوبنده از پاکو خمز داشتند. با شروع لیگ، اما چنان در سراشیبی قرار گرفتند که توانمندیها بهسرعت جای خود را به حواشی سپرد و قبل از همه این خمز بود که با اظهاراتش در کنفرانس خبری بذر حاشیه را پاشید. در ادامه هرچند مدیریت این باشگاه در راستای عادیسازی تلاش کرد، اما حتی شعارهای عیبییوخ هم افاقه نکرد. در ادامه تراکتور با خوددرمانی موفق شد از بحران خارج شود. از این رو در آستانه بازی هوادار و در روزهایی که باز هم تراکتور یک پای حواشی فوتبالی از جمله سقف قراردادهاست با محمد نصرتی صحبت کرده است.
تعطیلات برای تراکتور چطور بود؟
تمرینات خوب و منظمی انجام دادیم. دوست داشتیم بازیهای تدارکاتی خوبی انجام دهیم، اما حریفان یا بازی داشتند یا در شهر خود مشغول تمرین بودند. از این رو موفق نشدیم تدارک خوبی ببینیم. کادر فنی تیم تراکتور خیلی موافق این تعطیلات مکرر در لیگ نیست. تا تیم میخواهد جا بیفتد لیگ دچار سکته میشود و خمز نیز از این بابت شاکی است.
لیگ امسال را چطور ارزیابی کردید؟
برخی مربیان چند هفته اول را فدای آمادهسازی تیمشان میکنند و توقع دارند از هفته پنجم به بعد تیم واقعیشان را ببینیم، اما من قائل به این موضوع نیستم. اگر قرار است تیمی از چند هفته اول در افت باشد خب چرا آمادهسازی پیشفصل را زودتر انجام نمیدهند. تفاوت بین تیمها همیشه وجود دارد. قدرتهای لیگ، اما امسال خوب نشان دادند. تیم ما متاسفانه به قرعه بدی خورد، تغییرات زیادی داشت و لیگ را با بدشانسی شروع کرد. با این حال هماهنگی به وجود آمده و ما از این پس بهتر میشویم.
از ابتدا خوب نتیجه نگرفتید و در همان ابتدا صدای اعتراض خمز بلند شد. در اختلاف بین خمز و باشگاه حقیقت ماجرا چه بود؟
اختلاف زیادی نبود. البته من در نقلوانتقالات دخالتی نداشتم از این رو جزئیات را نمیدانم. شاید جواب این پرسش پیش من نباشد، اما چیز مهمی که وجود دارد تغییرات ۸۰ درصدی تیممان بود. این تغییر زیاد در کنار قرعه نامناسبی که در لیگ به ما خورد باعث شد روزهای سختی را سپری کنیم. از طرفی خیلی زود به مصاف شارجهای رفتیم که بیشترین لژیونر را داشت و تیم خوبی بود. بهخاطر از دست دادن آسیا خیلی ناراحتیم. حیف که تیم تراکتور و تماشاگرانش در آسیا نیستند. جایمان خالی است!
این موانع قابل پیشبینی بود، چرا تدارک بهتری ندید تا زودتر از آنچه توقع میرفت به هماهنگی برسید و مشکلاتی که اشاره کردید واقعا مشکل نباشند؟
ما دوست داشتیم این اتفاق رخ دهد و در ترکیه هم بازیهای تدارکاتی خوبی انجام دادیم. در ایران هم یکی از هدفها بازی تدارکاتی خوب بود، اما تیمهایی که دعوت کردیم به تبریز نیامدند. حتی حاضر بودیم هزینه پرواز و اسکان رقبا را فراهم کنیم. کادرفنی به این نتیجه رسیده بود که باید بیشتر بازی تدارکاتی انجام دهیم. تیمها، اما از قبل بازیهای تدارکاتی خود را برنامهریزی کرده بودند. از طرفی سامان لیگ برنامه دقیق مسابقات را مشخص نمیکرد و همه با هم مشکل ما شد. برخی بازیکنان تاثیرگذار ما مثل رضا اسدی، هادی محمدی و رزاقپور نخواستند بمانند و پر کردن جای خالیشان خیلی سخت بود. از طرفی بازیکنان خوبی گرفتیم مثل عبدی که شاید زیاد بازی نکردند، اما باکیفیت هستند و اگر عبدی خود را باور کند گل میزند.
تیم شما هم هزینه زیادی در نقلوانتقالات انجام داد. آیا اسدی ارزش نداشت تا کادر فنی از باشگاه بخواهد کمی سرکیسه را شل کند؟
من با خود بازیکن نه، ولی با مدیربرنامه او به شکل خاص سه چهار باری صحبت کردم، ولی آنقدر پیشنهاد این بازیکن از سپاهان بالا بود که حاضر به مذاکره با ما نشدند. اسدی ادعا میکند با او صحبتی نشده شاید با او صحبت نکردیم، اما با مدیربرنامهاش بارها صحبت کردیم. حتی خمز مدعی است با او صحبت کرده است. ما معقول هزینه کردیم. تا جایی که میدانم سقف را رعایت کرده و هنوز هم تا جایی که میدانم جا داریم و میتوانیم بازیکن جذب کنیم. میبینید که سختگیریهای زیادی هم برای رعایت فیرپلی مالی انجام میشود. امیدوارم این سختگیریها تداوم داشته باشد. اگر قرار باشد در ادامه باز هم باشگاهها را رها کنند فایدهای ندارد.
در بحث تخلف سپاهان دو دیدگاه وجود دارد. برخی میگویند این جریمه در راستای صدرنشینی پرسپولیس بود و برخی معتقدند سپاهان واقعا به درستی جریمه شد. نظر شما بهعنوان یکی از باشگاههای شاکی چیست؟
قانون باید برای همه یکسان باشد چه ربطی به پرسپولیس و دیگر باشگاهها دارد؟ در فوتبال اروپا هم منچسترسیتی بهشدت مورد بازرسی مالی قرار گرفت و حتی در کالچو ایتالیا از یوونتوس کسر امتیاز شد. قانون باید برای همه یکسان باشد و کسی نتواند قانون را دور بزند. من کارشناس نیستم، ولی امیدوارم آنهایی که تخصص دارند همه باشگاهها را بررسی کنند تا اتفاق ناجوانمردانهای رخ ندهد. یکی از موضوعات مورد بحث درباره سپاهان این است که همه مهاجمان بازار را جذب کرد و شبهه به وجود آورد.
درست است که خمز مربی خوبی است، اما در یارگیری نابلد و به همین دلیل با تیم بردیف موفق بود، اما با تیم خودش نه؟
من اصلا در یارگیری دخالت نکردم، اما بردیف از گوستاوو در چه پستی بازی میگرفت؟ او بازدهی خوبی نداشت و وینگر بود و خمز با تغییر پست او را شکوفا کرد. یا صفا هادی با بردیف فرصت بازی پیدا نکرد، اما با خمز به ستاره تبدیل شد. رضا اسدی را نیز خمز مهاجم و دگرگون کرد. از طرفی از هواداران توقع دارم تیم را حمایت کنند. آنها احساسی هستند و بازیکنان را واقعا دوست دارند، اما اولویت باید با تیم باشد. بازیکنان زیادی آمدند و رفتند. نباید اجازه دهیم برخی خود را پشت هوادار پنهان کنند.