پرویز بیگی حبیبآبادی مورد احترام اهل شعر و ادبیات است. چه کسانی که از طیف شاعران حوزه برخاستهاند و چه کسانی که مستقلاند و چه کسانی که به هر روی دیدگاههای منتقدانه و اصلاحجویانه در زمینه ادبیات دارند. آلبوم «غریبانه» غلامعلی کویتیپور، اما از شاخصترین آلبومهای این حماسهخوان است. گفتم حماسهخوان، چون کویتیپور کارش و هنرش را با این نام میخواند: حماسهخوانی، که همانا فتح خرمشهر و پیروزی در دفاع مقدس حماسهای بود مانند حماسه کربلا.
یک دهه پیش، وقتی در وزارت ارشاد مشغول به فعالیت خبرنگاری بودم، از دوستان دور و نزدیک میشنیدم که شعر «غریبانه» داستانی جذاب و شنیدنی دارد. این شعر از چنان قوت و استحامی نزد مخاطبان برخوردار است که در زمانهای مختلف به آن رجوع کردهاند. حتی در زمان شیوع ویروس کرونا و از بین رفتن کادر پزشکی برای شهدای سلامت بارها در شبکههای مجازی وایرال شد. بازگردم به قصه دلنشین سرودن غریبانه که آلبوم کویتیپور با همین نام به اصطلاح گُل کرد و سر زبانها افتاد. بگذریم که در این آلبوم از شاعران متبحری، چون محمدعلی مجاهدی، یوسفعلی میرشکاک و دیگران ترانههایی ماندگار خوانده شده است.
اما داستان سرودن غریبانه چه بود؟ از چند نفر شنیدم که در فتح خرمشهر وقتی پرویز بیگیحبیبآبادی با جمعی از شاعران به جنوب سفر کرد، روی دیوارها و خرابههای خرمشهر جملهای دید که ترغیب شد تا شعر غریبانه را بنویسد. ابتدا به گمانم رسید که شاید بیگی مصراع نخست این شعر را در جایی دیده و بقیه را خود انگیخته سروده است. اما پرویز بیگی در گفتوگویی که چند سال پیش با واحد چندرسانهای موسسه همشهری با من داشت اصل موضوع را بازگو کرد. گفت که با شاعران راهی خرمشهر شده بود. آذر ۱۳۶۰. روی تل و خرابههی خرمشهر جملهای میبیند و ترغیب میشود تا شعر ماندگار «غریبانه» را بسراید: «یاران چه غریبانه/ رفتند از این خانه// هم سوخته شمع ما/ هم سوخته پروانه» به واقع که شعر غریبانه یکی از ماندگارترین شعرهای دوران دفاع مقدس است که تا سالها و دههها کهنه نمیشود. حتی جوانهایی که جبهههای نبرد را ندیدهاند با شنیدن این حماسهسرایی مشعوف میشوند. بیگی میگوید: «شعر غریبانه را در واقع عاشقان حسین (ع) در جبهه نبرد سرودند. من فقط آن را به رشته تحریر در آوردم.»