دکتر پریسا ارجمندی عنوان کرد: یکی از مهم ترین سؤالاتی که برای هر پدر و مادری پیش میآید این است که چه فاصله سنی بین تولد فرزندان مناسب تر است و چه زمانی بهتر است تا برای تولد فرزند دوم اقدام شود، در مورد این موضوع با توجه به شرایط مختلفی که خانوادهها دارند، اختلاف نظرها زیاد است.
وی افزود: واقعیت امر این است که خانوادهها و زوجین با توجه به امکانات، توانمندیها و شرایط خود نسبت به این موضوع نظرات کاملاً متفاوتی داشته و تصمیمات متنوعی میگیرند، زوجهایی هستند که معتقدند فاصله سنی بین تولد دو فرزند اگر خیلی کم یا خیلی زیاد باشد زمینه ساز مشکلات بسیاری خواهد شد، این در حالی است که برخی دیگر فاصله سنی کم را مناسبتر میدانند و دلیل آنها این است که معتقدند با فاصله کم نیازهای فرزندان به هم نزدیکتر بوده و خود آنها هم میتوانند به رشد همدیگر کمک کنند.
این روانشناس حوزه کودک و نوجوان گفت: این والدین میگویند که فاصله سنی بین تولد فرزندان بهتر است که کم باشد تا آنها با هم بزرگ شوند، در کنار این دو گروه، گروه دیگری هم وجود دارند که فاصله سنی زیاد بین فرزندان را مفیدتر میدانند زیرا فرزند بزرگتر حامی و الگویی برای خواهر یا برادر کوچکتر خود میشود، به اعتقاد این عده رعایت فاصله بیشتر بین تولد فرزندان باعث میشود که مشکلات و تنشهای میان آنها به حداقل برسد.
ارجمندی تصریح کرد: نظر کلی کارشناسان این است که فاصله سنی بین ۳ تا ۵ سال میتواند مناسب باشد؛ زیرا از نظر آنها در این فاصله بدن مادر میتواند آمادگی لازم از نظر جسمی، روحی و روانی را برای فرزند دوم به دست آورد و همچنین کودک اول نیز به سطح نسبی از رشد جسمانی، روحی، شناختی و استقلال میرسد.
این روانشناس حوزه کودک و نوجوان بیان کرد: در رابطه با تأثیر اختلاف سنی با فرزندان تحقیقات نشان می دهد که داشتن فرزند در دورههای سنی مختلف زندگی، فواید و همچنین معایبی دارد مطالعهای در سال ۲۰۰۹ نشان داد که داشتن پدر با سن بیشتر با اختلالات ظریف در پیامدهای عصبی شناختی در دوران نوزادی و کودکی مرتبط است، کودکانی که پدرانشان سن بیشتری دارند در همه مهارتهای استدلال، حافظه، یادگیری، تمرکز، درک، صحبت کردن و خواندن به جزء مهارتهای حرکتی، نمرات پایین تری دارند.
ارجمندی گفت: هر چه پدر بزرگتر باشد، ارتباط بین سن پدر و میزان پایین مهارت شناختی قوی تر است، در مقابل کودکانی که مادران بزرگ تری دارند، احتمال بیشتری دارد که عملکرد بهتری در توانایی شناختی داشته باشند، در حالی که مدتها اعتقاد بر این بود که مردان میتوانند تا سنین بالا بدون عواقب واقعی بر سلامت فرزندان خود به فرزندآوری ادامه دهند، تحقیقات جدیدتر نشان میدهد که این ممکن است درست نباشد.
این روانشناس حوزه کودک و نوجوان عنوان کرد: مطالعه دیگری نشان داده که درصد مشخصی از افزایش اتیسم به پدران مسن تر مربوط میشود، بنابراین سن بالاتر پدر با اثرات سلامتی در کودکان مرتبط است در حالی که سن پدر در دهههای اخیر افزایش یافته است.
وی در رابطه با تأثیر اختلاف سنی مادر با فرزند، گفت: بارزترین نگرانی بیولوژیکی این است که افزایش سن مادر با نقایص مادرزادی، افزایش خطر زایمان زودرس و وزن کم نوزاد هنگام تولد همراه خواهد بود، با این حال مطالعات همچنین نشان میدهد که ممکن است سایر نگرانیهای سلامتی مرتبط با مادر شدن در سن پایین نیز وجود داشته باشد.
این روانشناس حوزه کودک و نوجوان تصریح کرد: یک مطالعه در مقیاس بزرگ نشان داد که مادران جوانی که زیر ۲۵ سال بودند فرزندانی با پیامدهای سلامت بدتر از نظر قد، چاقی و شرایط سلامتی عمومی تشخیص داده شدهاند.
ارجمندی گفت: امروزه تک فرزندی بسیار زیاد شده است و خانوادهها به این مسئله تمایل بیشتری دارند و اغلب دلیل این کار خود را برطرف کردن بیشتر نیاز عاطفی و مالی فرزند خود میدانند.
وی اضافه کرد: البته برخی هم عقیده دارند به جای اینکه امکانات بیش از حد در اختیار فرزند خود قرار دهند با چند فرزندی در واقع همبازی برای فرزند خود بیاورند که تعامل و بازیهای بیشتری در خانه برای آنها فراهم شود.
این روانشناس حوزه کودک و نوجوان تاکید کرد: شرایط زندگی، وراثت و محیط در نوع این تصمیم گیریها در خانواده موثر است، اما در رابطه با تفاوت سنی میان فرزندان باید گفت بهترین فاصله سنی ۳ تا ۵ سال است، کم تر و بیشتر از این محدوده معایب بیشتری از مزایای آن خواهد داشت.
وی تاکید کرد: در بسیاری از موارد مشاهده میکنیم افزایش فاصله سنی میان دو فرزند به دلیل اینکه هر یک از این فرزندان در دنیای جداگانه خود یعنی یک فرزند در دنیای نوجوانی و دیگری در دنیای کودکی خود به سر میبرد موجب افزایش تنش میان آنان میشود.