کد خبر: ۸۹۰۰۵
تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۱۴:۵۱
طلايي‌ترين دوران استقلال با اوليايي بود

عباس ترابيان: بن‌همام منتظر بازنشستگي‌ من است!

آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب: رئیس کمیته فوتسال ایران را فردی باسیاست می‌یابید که تا ویرگول‌های جملاتش را هم در مصاحبه رعایت می‌کند تا هرگز نتوانی از حرف‌هایش برداشت آزاد کنی. شاید مدیر بازاریابی و مشاور بین‌الملل بودن در وزارت نفت اینطور می‌طلبد که عباس ترابیان اینگونه صحبت کند. 

به بهانه اتفاقات این روزهای باشگاه استقلال تهران و موضوعاتی دیگری چون فوتسال خبرنگار آفتای گفتگویی متفاوت را با معاون سابق باشگاه استقلال تهران و رئیس کمیته فوتسال انجام داده که در عین سادگی حاوی نکاتی استنباطی است. ماحصل گپ و گفت ما با عباس ترابیان در ذیل آمده است؛ 

- همه اولین‌ بار شما را با استقلال‌تهران شناختند، چطور شد سر از این باشگاه درآوردید؟ 

درست زمانی که پس از اتمام ماموریت نفتی‌ام از لندن به ایران بازگشتم حاج کاظم اولیایی بهترین دوست دوران زندگی‌ام از من خواست به عنوان معاون بین‌الملل باشگاه کارم را در استقلال شروع کنم که بی‌درنگ قبول کردم. 

- اشتباه نکنم آن زمان مدیر بازاریابی وزارت نفت بودید... 

بله من کارمند شرکت نفت بودم و در برهه‌ای هم رئیس عملیات فرآورده‌های نفتی وزارتخانه بودم. پس از قبول پیشنهاد اولیایی زمان‌هایی را نیز به استقلال تهران اختصاص دادم و وارد گود فوتبال شدم.
 
- اما نفت و فوتبال اصلا جور در نمی‌آیند.. 

خب من تخصصم ایجاد و تحکیم بخشیدن به روابط بین‌المللی بود و این موضوع می‌توانست فوق‌العاده به درد فوتبال بخورد. کما اینکه علاقه خاصی به استقلال داشتم و این موضوع فکر می‌کنم پاسخ لازمی به سئوال شما باشد. عشق به یک تیم هم که ربطی به شغل آدم ندارد.
 
- نکند شما هم مثل بازیکنانی که به استقلال و پرسپولیس می‌آیند می‌خواهید بگویید از بچگی طرفدار این تیم‌ بوده‌اید؟ 

واقعیت این است که من و خانواده‌ام استقلالی دوآتشه بودیم و هستیم. اتفاقا در تیم‌های اروپایی نیز طرفدار اینترمیلان در ایتالیا، چلسی در انگلستان و بارسلونا در اسپانیا هستیم. البته وقتی هم که معاون باشگاه شدم یک عرق جدیدتری پیدا کردم و با تعصب بیشتری به استقلال کارم را دنبال کردم.
 
- فکر می‌کنید دوران موفقی را در استقلال پشت‌سر گذاشتید؟
چراکه نه، اول از همه که طلایی‌ترین دوران استقلال زمانی بود که حاج کاظم اولیایی مدیرعاملش بود. بدهی‌های استقلال در زمان مدیریت ایشان به حداقل ممکن رسید و حتی دیدید که ما جشن نیم‌فصل اول هم گرفتیم. ایشان کارش را بلد بود و تنها سالی بود که استقلال همزمان سه اسپانسر داشت و دغدغه مالی را حس نمی‌کرد. من هم تلاش خودم را می‌کردم و فکر می‌کنم بد عمل نکردم.
 
- اما جریان عدم ارسال لیست استقلال به AFC در زمان شما اتفاق افتاد ... 

این اتفاق که واقعا یکی از ناگوارترین خاطراتم در استقلال است در زمان مدیریت آقای مقداد نجف‌نژاد رخ داد. بله همه انگشتشان را رو به من گرفته بودند در حالی هرگز مقصر نبودم. 

- با اینکه از آن ماجرا زمان زیادی می‌گذرد اما مگر ارسال لیست وظیفه کس دیگری غیر از شما بود؟

من با 25سال سابقه کار امور بین‌المللی محال بود که چنین اشتباهی بکنم. مهمتر اینکه خودم این مورد را هم مثل سایر موارد کاری‌ام پیگیری کردم و وقتی مطمئن شدم خانم محمدی از باشگاه لیست را به فدراسیون فرستاده با خیال راحت عازم خارج شدم. کارم را درست انجام دادم اما گویا برخی دوستان دوست داشتند تغییراتی را در لیست نهایی انجام دهند که منجر به تاخیر شد و کار از کار گذشت. 

- از تیترهایی هم که علیه شما می‌زدند نیز یادتان می‌آید؟ 

بله اما کد اشتباه به آنها داده بودند. از آن ماجرا گذشت اما یادم می‌آید از ماجرای لیست ارسالی لطیفه درست کرده بودند و می‌گفتند استقلالی‌ها لیست 30 بازیکن را به جای AFCبه KFC ارسال کرده‌اند و برایشان30 مرغ کنتاکی ارسال شده که هر وقت به آن فکر می‌کنم به این نبوغ سرشار لطیفه‌سازی می‌خندم. 

- الان هم پیگیر اخبار استقلال هستید؟ 

مگر می‌شود پیگیری نکنیم. فعلا که آقای قلعه‌نوعی و واعظ آشتیانی به مشکل با هم برخورد کرده‌اند و می‌گویند پرونده همکاری این دو بسته شده است. 

- شما به عنوان یک مدیر پیشکسوت باشگاه حق را به کدامیک می‌دهید؟

من قلعه‌نوعی را دوست دارم و با توجه به اینکه ایشان زمان آقای اولیایی هم سرمربی بود روابط‌مان از قدیم خیلی نزدیک است. آقای واعظ را هم مدیری کاربلد می‌دانم که شیوه مدیریتی‌اش شبیه به صفایی فراهانی‌ای است که خیلی می‌پسندم. معتقدم اگر یک سرمربی می‌خواهد موفق باشد باید تابع مدیریت مجموعه بالای سر خود باشد. چون به لحاظ حرفه‌ای قرارداد دارد. سرمربی یک تیم و یک لیست نیست و باید پیرو خواسته‌های باشگاهش باشد. من اگر می‌خواهم تعصبم را ثابت کنم باید عرق و تعصبم بر خواسته‌های فردی‌ام غالب کنم و برای خدا کار کنم، نباید بگویم نمی‌توانم بسازم.
 
- یعنی حق را به واعظ آشتیانی می‌دهید... 

نه هرکس جایگاه خودش را دارد اما ای کاش دوستان ابتدا منافع باشگاه را در نظر می‌گرفتند بعد منافع شخصی خود را که کار به اینجا کشیده نمی‌شد.
 
- قبول دارید شما هم پس از جام‌جهانی چنین اختلافی را با حسین شمس پیدا کردید؟

آن اتفاقاتی که رخ داد شاید به‌خاطر این بود که برخی شرح وظایف‌ها دارای شک ‌و تردید شده بود. پس از بازگشت از برزیل حضور برخی مدیران دیگر رابطه ما را دچار مشکل کرد و توسط مطبوعات هم به شدت دامن زده شد. اما من به لحاظ روانی خرج رفاقت دیرینه‌ام با حسین شمس کردم. در جلسه‌ای رودر رو نیز تمام این موضوعات را به شمس گفتم و درنهایت هم گذشتم، همانطور که ایشان هم گذشت. 

- اما با حرف‌هایی که در زمان مجادله‌هایتان زدید این شائبه بوجود آمد که اعتقاد چندانی به شمس ندارید... 

این‌طور نیست. من همان ابتدا هم که هدایت تیم‌ملی را به ایشان سپردم به کارش ایمان داشتم. مربیگری دو وجه دارد یکی بعد کارهای فنی و یکی هم بحث ظهور و وجود که ایشان در هر دوی این موارد قدرتمند است. اطمینان داشتم می‌توانیم با هم مکمل خوبی باشیم و دیدید که موفق هم بودیم. شمس شخصیت جدیدی به فوتسال ایران داده و نه‌تنها در آسیا بلکه در جهان یکی از انگشت‌شمارهای مربیگری حرفه‌ای است.
 
- بگذریم، می‌گویند شما رفیق صمیمی ماسیموموراتی مالک باشگاه اینترمیلان ایتالیا هستید! 

حتما دروغ نمی‌گویند. من و ایشان رفاقتی 17ساله داریم.
 
- چطور؟

حقیقت اینکه رفاقت من با موراتی از مذاکرات نفتی و روابط بین‌المللی نفت شروع شد و تا به امروز به شکل صمیمانه‌ای ادامه داشته است. ما در برخی زمان‌ها تلفنی جویای حال هم می‌شویم و تا بحال نشده که مثلا تاریخ تولد یکدیگر را برای تبریک گفتن فراموش کنیم.
 
- تاکنون توانسته‌اید از امکانات اینترمیلان چیزی برای ایران بگیرید؟ 

بیشتر از چهار بار کمپ اختصاصی این باشگاه را در ایتالیا برای تیم‌های ایرانی گرفتم و روابط تنگاتنگی میان فوتبال ایران و ایتالیا ایجاد کردم. 

- بخواهیم تلخ‌ترین اتفاق فوتسالی‌تان را بگویید چه خاطره‌ای به ذهنتان می‌رسد؟ 

طبیعتا همان 50ثانیه لعنتی که در عین تلخی خاطره شیرینی هم داشت. وقتی ما پس از حذف از جام‌جهانی در حال جمع کردن بازیکنانمان از وسط زمین بودیم چشمم به دو هوادار برزیلی افتاد که با وجود در دست داشتن پرچم کشورشان برای ما گریه می‌کردند که واقعا روی من تاثیر گذاشت.
 
- به عنوان سئوال آخر‌، گفته می‌شود در آستانه بازنشستگی از وزارت نفت قرار دارید با توجه به این همه ارتباط و کرسی در AFC و فیفا در ایران خواهید ماند؟

صدرصد. اصلا به خارج رفتن فکر نمی‌کنم همانطور که هرسه فرزندم نیز چنین نظری دارند. فکر می‌کنم با این بازنشستگی مجال بهتری هم برای خدمت به فوتبال خواهم داشت. این را هم بگویم که بن‌همام در سفر اخیری که به ایران داشت از من پرسید :«چه زمانی بازنشست می‌شوی، کارت دارم»

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین