حسین شریعتمداری هرازگاهی جملههایی را درباره رقبای سیاسی خود بیان میکند که از دل این جملهها، ادعایی بزرگ و مهم درباره اصلاحطلبان و چهرههای شاخص آنها به چشم میخورد.
به گزارش هم میهن، بارها شنیده و خواندهایم که شریعتمداری از سال ۱۳۸۸ و پس از انتخابات ریاستجمهوری، درباره جلسه جورج سوروس و خاتمی با حضور صادق خرازی سخن گفته است و مدعی شده آنها با یکدیگر دیدار داشتهاند و یا درباره حساب ویژه اسرائیل روی اصلاحطلبان حرف زده است؛ همان موضوعی که اخیرا راستیآزمایی و فکتچک دربارهاش صورت گرفته و مشخص شده، صحت نداشته است.
چندی پیش، محمدجواد ظریف در مصاحبهای که با ماهنامه گفتوگوی اجتماعی داشت، از تذکر مقام رهبری به حسین شریعتمداری بابت یک ادعا درباره خودش سخن گفت. ظریف در بخشی از این مصاحبه درباره انتشار یادداشتی از حسین شریعتمداری در زمان حضورش در سازمان ملل میگوید: «آن یادداشت را اصلاح کردند؛ ولی از شخص من بهخاطر آن یادداشت عذرخواهی نکردند. یادم هست که در آن یادداشت مدعی شده بودند که انتصاب من از طریق روشهای دبیرخانهای و بدون نظر مقامات عالی نظام انجام شده است که اتفاقاً من همان روزی که این یادداشت منتشر شد، با آقا ملاقات داشتم و لذا به آقای شریعتمداری تذکر دادند که این ادعای مطرحشده در یادداشت کذب بوده است و ایشان بعد از تذکر اصلاح کردند.»
به همین بهانه در این شماره چهار ادعای مهم حسین شریعتمداری درباره اصلاحطلبان، سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی را مورد بررسی قرار دادهایم و آنها را صحتسنجی کردیم که چقدر حقیقی و چقدر خیالی است.
۱. دیدار خاتمی و سوروس
یکی از اتهاماتی که از سال ۱۳۸۸ و پس از انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری علیه سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور دوره اصلاحات از سوی حسین شریعتمداری مطرح شده و تا به امروز بارها این ادعا توسط مدیرمسئول روزنامه کیهان تکرار شده است، ادعایی مبنی بر این است که خاتمی با جورج سوروس، سرمایهدار آمریکایی دیدار کرده است. شریعتمداری بارها این ادعا را مطرح کرده و از وجود اسناد این دیدار خبر داده است.
برای مثال او ۲۵ شهریور ۱۳۹۵ در سرمقاله روزنامه کیهان نوشته بود: «آقای خاتمی حداقل ۲ بار با جورج سوروس، سرمایهدار صهیونیست آمریکایی ملاقات پنهانی داشته است. جورج سوروس دشمن تابلودار اسلام و انقلاب اسلامی است که دشمنی و کینه خود علیه ایران اسلامی را بارها به صراحت اعلام کرده است. آقای خاتمی باید برای ملت توضیح بدهد که در ملاقات پنهانی با جورج سوروس در پی چه بوده است؟ و یا جورج سوروس از ملاقات با آقای خاتمی چه انتظاری داشته است؟ آنچه مشخص است اینکه، اولاً؛ ملاقات یادشده قبل از فتنه ۸۸ صورت پذیرفته و ثانیاً؛ جورج سوروس حمایت و دخالت خود را در فتنه نفی نمیکند.».
اما در سال ۱۴۰۰، دو اتفاق و ادعای مهم درباره این دیدار مطرح میشود. عبدالرضا داوری، مشاور سابق محمود احمدینژاد ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ در مصاحبهای که با سایت روزگار انجام داده بود، ریشه ماجرای خبر دیدار سوروس و خاتمی را معرفی کرد و گفته بود که خبر این دیدار را خودش ساخته بود.
او در این مصاحبه گفته بود: «یادم رفته بود که مدتی سرمقالهنویس کیهان بودم کنار دست آقای حسین شریعتمداری. در آن دوره غالباً یادداشتهایم را بهخصوص در سرمقاله کیهان با نام اصلیام یعنی عبدالرضا داوری منتشر میکردند، اما گاهی که یادداشتم حاوی کدهای امنیتی بود آقای شریعتمداری یک اسم مستعار برایم انتخاب کرده بود: «دکتر علیرضا حیدری». مانند سایر دوستان یادداشتنویس که هر یک نام مستعاری داشتند که داستان مفصلی دارد و اگر عمری بود در آینده بازگویش میکنم.»
اتفاق بعد در دیماه همان سال رخ میدهد؛ جایی که حبیب ترکاشوند، مدیرکل سیاسی خبرگزاری فارس عکسی را در توئیتر منتشر میکند و مینویسد: «تصویر کمتر دیدهشده از دیدار خاتمی و صادق خرازی در سال ۱۳۸۵ با «جورج سوروس یهودی و رهبر کودتاهای مخملی! خاتمی پس از فتنه ۸۸ ادعا کرد: من در عمرم نه سوروس را دیدهام و نه با او صحبت کردهام.»، اما یک روز بعد همین فرد در توئیتر ادعا درباره این عکس را تکذیب کرد و نوشت: «در زمان انتشار یقین داشتم که نامبرده جورج سوروس است، اما طبق اطلاع دوستان این فرد جورج سوروس نیست. از همگی مخاطبان عذرخواهی میکنم.» این عکس متعلق به دیدار خاتمی با گرگوری ناگی، استاد ادبیات یونان باستان دانشگاه هاروارد با حضور صادق خرازی بود.
صادق خرازی، دیپلمات سابق که مشاور سیدمحمد خاتمی بوده است، پس از یکی از دفعاتی که شریعتمداری ادعایش را مطرح کرد، در یادداشتی طولانی به او پاسخ داد که در بخشی از آن نوشته بود: «جناب آقای شریعتمداری! شما بارها به کذب و دروغ مدعی شدید جناب آقای خاتمی با سوروس دیدار داشتهاند.
با وجود تکذیب رسمی ایشان و همه افرادی که در جریان هستند از جمله بنده کمترین که مستشار موتمن و مشاور ارشد سیاسی ایشان بودهام و کاملاً آن را رد کردهاند و کردهام، مجدداً بر این خلافگویی پافشاری کردهاید. پرسش اصلی اینجانب این است؛ این دیدار در کجا و در چه زمانی با حضور چه افرادی انجام شده است که هیچ نهاد امنیتی و مسئولی جز شما از آن خبر ندارد.»
چند روز بعد و در ۲۱ دی ۱۴۰۰ حسین شریعتمداری باز هم ادعای پیشین خود را تکرار میکند. او در نشست مدیران رسانهها با رئیس سازمان بسیج گفته بود: «آقای خاتمی دو بار با جورج سوروس (سرمایهدار صهیونیست آمریکایی و پشتیبان و تامینکننده مالی فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸) ملاقات داشته است. ایشان از ما شکایت کرده که وانمود کند خبر کیهان بیاساس است، ولی شکایت خود را پیگیری نمیکند، چون میداند که ما یک زونکن سند مستحکم از این ملاقات داریم.».
اما این آخرین ادعای شریعتمداری در این ارتباط نبود، او ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ در سرمقاله روزنامه کیهان برای اینکه ادعای خود را درباره دیدار خاتمی و سوروس مستند کند، دو دلیل آورد.
در بند «ب» سرمقاله خود نوشته بود: «کنت تیمرمن، رئیس میز امور خاورمیانه و مسئول میز ایران در پنتاگون، رئیس میز ایران در سازمان جاسوسی «سیا»، نویسنده کتاب معروف «معمای ایران»، مدیر اجرایی بنیاد دموکراسی برای ایران، نظریهپرداز مؤسسات «امریکن اینترپرایز» و «قرن جدید آمریکا» و همکار مایکل لدین و... یک روز پس از ملاقات شما با جورج سوروس در یادداشتی برای نشریه نیوزمکس (NEWSMAX) از انجام این ملاقات خبر میدهد. او درباره یک معامله بزرگ! که قرار است از طریق خاتمی با ایران انجام بپذیرد خبر میدهد و مینویسد؛ سوروس در همین هفته و در یک مراسم خصوصی صرف شام در بوستون درباره این «معامله بزرگ» با محمد خاتمی، رئیسجمهور سابق ایران گفتگو کرد. یک ایرانی که در آن مراسم شام حضور داشت اظهار داشت خاتمی به ما گفت که آمریکا باید مذاکره با ایران را آغاز کند.
تیمرمن مینویسد: استیون کلمنز، مدیر برنامه راهبرد آمریکا در «بنیاد آمریکای نوین» هم در مراسم شام خاتمی با سوروس شرکت داشت و سخنان مقام ایرانی را تصدیق کرد. هومن مجد، روزنامهنگار آزاد هم که در طول اقامت خاتمی در آمریکا، مشاور و مترجم او بود، گفت، سفر خاتمی به آمریکا از چند ماه قبل برنامهریزی شده بود.»
برای راستیآزمایی و بررسی این موضوع، ابتدا به سراغ سایت NEWSMAX رفتیم. نتیجه بررسی در این سایت به اینجا منتهی شد که در هیچیک از یادداشتها، گزارشها و مقالههایی که درباره جورج سوروس نوشته شده، نامی از کنت تیمرمن بهعنوان نویسنده وجود ندارد.
برای بررسی بیشتر به سراغ سایت تیمرمن رفتیم که آرشیو تمام یادداشتها و مقالههای او از ابتدا در آن وجود دارد. او در تمام یادداشتهایی که نوشته، ۵ بار نام سیدمحمد خاتمی دیده میشود، وارد این یادداشتها شدیم، اما در هیچکدام از آنها نامی از جورج سوروس و دیدار مورد ادعای حسین شریعتمداری نیامده است. به عبارتی، ظاهراً چنین یادداشتی از سوی کنت تیمرمن نوشته نشده و یا اگر هم نوشته شده، هیچ رد و نشانی از چنین سندی وجود ندارد و یا شاید از بین رفته است!
۲. ماجرای یک شعار
در روزهایی که حسن روحانی چند ماه بود دولت را در اختیار گرفته بود و تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در حال مذاکره پیرامون پرونده هستهای بودند، توافقنامه ژنو در ابتدای آذر ۱۳۹۲ به امضا میرسد. در بازگشت تیم مذاکرهکننده هستهای، این شعار توسط برخی مطرح میشود: «کیهان، اسرائیل، پیوندتان مبارک».
چندی پس از این شعار، در یازدهم اسفندماه ۱۳۹۲، حسین شریعتمداری در سرمقاله روزنامه کیهان با عنوان «حمایت است نه تضعیف» ادعایی بزرگ را درباره این شعار مطرح میکند و مینویسد: «وقتی برای اولینبار، بعد از انتشار متن توافقنامه ژنو به تحلیل محتوای آن پرداختیم و به اسناد و شواهدی اشاره کردیم که نشان میداد امتیاز دادهایم و حتی وعده نسیه هم نگرفتهایم، برخی از مسئولان محترم و شماری از جریانات سیاسی - تقریباً همه - با سلیقههای متفاوت و حتی متضاد به کیهان حمله کردند که چرا ساز مخالف کوک میکند و تلاش بیوقفه و پیگیر تیم هستهای کشورمان و دستاورد بزرگی را که بعد از چالش دهساله به دست آمده، نادیده میگیرد؟!
و این در حالی بود که کیهان تلاش و زحمات تیم مذاکرهکننده را شایسته تقدیر میدانست، ولی اسنادی را ارائه میکرد که نشان میداد، حریف از خوشبینی و صداقت آنان سوءاستفاده کرده و آرزوهای برزمینمانده خود درباره فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران را با بهرهگیری از لبخندهای فریبکارانه در توافقنامه ژنو گنجانده است. آنان که توافقنامه را مثبت و برخوردار از دستاوردهای بیسابقه ارزیابی میکردند، به جای پاسخ در مقابل استدلالهای متکی بر اسنادی که کیهان ارائه کرده بود، به مخالفت اسرائیل با توافقنامه استناد میکردند! و حتی برخی از مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه، به توصیه روزنامه انگلیسی گاردین، شعار «کیهان، اسرائیل پیوندتانمبارک»! سردادند!»
نکته مهم این ادعا، پیرامون روزنامه گاردین است. برای راستیآزمایی این ادعا، آرشیو روزنامه گاردین را در تمام مدت مذاکرات ژنو، پیش و پس از آن مورد بررسی قرار دادیم و به یک پاسخ مشخص رسیدیم، در هیچکدام از گزارشها، خبرها، مقالهها و به صورت خلاصه بخشهای این روزنامه، خبری از چنین شعاری نیست. نکته دیگر اینکه، علاوه بر گاردین، جستوجو درباره ریشه داشتن این شعار در منابع غیرفارسیزبان به بنبست میخورد، به عبارت دیگر، ردی از این شعار در زبانهای غیرفارسی نیز وجود ندارد.
۳. سرمایههای اسرائیل در ایران
یکی دیگر از ادعاهایی که توسط حسین شریعتمداری در فضای پس از سال ۱۳۸۸ مطرح شده، مبنی بر ارتباط اصلاحطلبان و اسرائیل است. او از آن سال تاکنون بارها یک ادعایی را از طرق مختلف مطرح کرده است.
برای مثال در ۷ آذر ۱۳۹۱ او در سرمقاله روزنامهاش مینویسد: «در جریان فتنه ۸۸، نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی با صراحت اعلام کرد که «اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند»! و شیمون پرز، رئیسجمهور رژیم کودککش اسرائیل گفت: «اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم اسلامی ایران میجنگند»
این ادعا در تریبون رسمی صداوسیما هم مطرح شد، او ۹ دی ۱۳۹۹ در شبکه افق همین ادعا را تکرار کرد و گفت: «من معتقدم کسانی که در رأس این جریان بودند وطنفروشی کردند و برای همه آنها هم سند دارم، علتش هم این است که بهمجرد اینکه برخی از حقایق روشن شد بهتدریج عقب نشستند و شما با حماسه ۹ دی روبهرو هستید، حماسهای که چنددهمیلیون جمعیت در سراسر کشور به میدان آمدند، فتنه ۸۸ یک رخداد سپردهشده به تاریخ نیست، یک واقعه تاریخی است که باید از آنها اندرز بگیریم، چون همان آدمها هنوز هستند، حتی نتانیاهو صراحتاً گفت که «اصلاحطلبها بزرگترین سرمایه اسرائیل در داخل ایران هستند.»
در راستای راستیآزمایی این ادعا، سایت آنتیفکت این موضوع را بررسی کرد و در توضیح آن آورده است که بررسی و جستوجو برای یافتن چنین جمله مهمی از سوی دو سیاستمدار اسرائیلی بیان شده باشد، بدون نتیجه ماند و حتی رسانههای اسرائیلی نیز چنین جملهای را به نقل از نتانیاهو و یا شیمونپرز بیان نکردهاند.
البته در همین گزارش به این اشاره شده که مدعی این موضوع بر این استناد کرده است که سندی از ویکیلیکس وجود دارد. این سایت در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ در یکی از اسناد خود جمله «اصلاحطلبان سرمایه اسرائیل در ایران هستند» را بیان کرده است، اما نکته اینجاست که ویکیلیکس مطلب و جمله منتشرشده را به نقل از روزنامه کیهان میداند. به عبارت دیگر، بازگشت سندی که میتواند مورد ادعای شریعتمداری و حامیان او باشد، به نوشتههای مدیرمسئول کیهان برمیگردد و ردی از چنین جملهای در سندی دیده نمیشود.
۴. روحانی و رفع حصر
تقریباً ۱۸ ماه پس از اینکه حسن روحانی کار خود را در دولت آغاز میکند، حسین شریعتمداری برای سخنرانی در ایام دهه فجر سال ۱۳۹۳ به قم میرود و ادعایی را درباره حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی مطرح میکند و میگوید: «به جرأت میگویم که آقای روحانی موافق رفع حصر نیست و بهعنوان رئیسجمهور میداند که حصر سران فتنه کمترین مجازات وطنفروشی آنهاست. روحانی خودش از کسانی بوده که به آن حکم داده، برخی این ماجرا را مطرح میکنند تا مسئله اصلی فراموش شود.»
راستیآزمایی این موضوع کار چندان سختی نیست و نیازی به جستوجو در منابع خارجی ندارد. با توجه به اینکه جمله حسین شریعتمداری به زمان حال (سال ۱۳۹۳) مربوط است و جمله «به جرأت میگویم که آقای روحانی موافق رفع حصر نیست» را بیان کرده و ارتباطی به سال ۱۳۸۹ و آغاز دوره حصر ندارد، نتیجه صحتسنجی به اینجا منتهی میشود که اصولاً از سال ۱۳۹۲ و زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آن سال، حسن روحانی هیچگاه در موافقت با حصر کلامی نگفته و همچنین مخالف ادامه حصر بوده است.
حسن روحانی پیش از انتخابات آن سال، در یکی از سخنرانیهای خود حرفی را زده بود که کاملاً برخلاف ادعای شریعتمداری است. او گفته بود: «ادامه این شکاف به نفع ما نیست، باید این شکاف که الان هم دارد روزبهروز عمیقتر میشود، از بین برود. من امیدوارم خود انتخابات بتواند فاصلهها را کم کند و دولت آینده بتواند یک فضای غیرامنیتی را در کشور به وجود بیاورد. به نظر من مشکل نیست، شرایطی را در یکسال آینده فراهم کرد که نهتنها آنها که در حصر هستند آزاد شوند، بلکه حتی آنها که به خاطر سال ۸۸ در زندان هستند، آنها هم آزاد شوند.»
حسن روحانی، چهار سال بعد و در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶، هرچند مانند سال ۱۳۹۲ وعده رفع حصر را نداد، اما باز هم کلمهای را نگفت که تاییدی ناچیز بر ادعای حسین شریعتمداری باشد.
او ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ در تبریز زمانی که با شعار رفع حصر مواجه شد، گفته بود: «من در خرداد ۱۳۹۲ به مردم قول دادم و گفتم که گره پرونده هستهای را باز و دیوار تحریمهای آن را خراب و روابط و تعامل با جهان را بهتر خواهم کرد. من گفتم گامهایی در اقتصاد، کشاورزی و بهداشت و درمان برخواهم داشت و شرایط بهتری ایجاد خواهم کرد، اما بازوی من قدرت بعضی چیزها را نداشت.» به عبارتی او میگوید تلاش کرده، اما تلاشهایش برای پایان حصر نتیجه نداده است.