تروفو که از منتقدِ پرشور مجله سینمایی «کایه دو سینما» به یکی از کارگردانان برجسته موج نو سینمای فرانسه بدل شده بود، وقتی در سال ۱۹۶۲ برای نمایش «ژول و ژیم» به امریکا رفته بود، مدام با این سؤال مواجه میشد چرا منتقدان «کایه دو سینما» هیچکاک را اینقدر جدی میگیرند؟ همین هم شد که در بازگشت به پاریس تصمیم گرفت نشان دهد که هیچکاک صرفا فیلمسازی سرگرمیساز نیست، بلکه مؤلفی حقیقی است که فیلمهایش همچون آثار هر هنرمند خلاق و صاحبسبک دیگری باید جدی گرفته شود. وقتی کتاب در سال ۱۹۶۶ منتشر شد، تروفو به هدفش رسید و منتقدان، فیلمسازان و تماشاگران به لطف کتاب او ابعاد جدیدی از هیچکاک را کشف کردند. به همین دلیل هم هست که «هیچکاک/ تروفو» یکی از مهمترین کتابهای تاریخ سینما به شمار میرود.
پسرکی که کارگردانی در تقدیرش بود
تقریبا حولوحوش سال ۱۹۶۹ دیوید فینچر ۷ ساله کتاب «هیچکاک/ تروفو» را روی میز پدرش میبیند و فورا شروع به ورق زدنش میکند. فینچر تاثیر این کتاب را بر خودش اینطور شرح داده است: «این کتاب بخشی از آموزش سینمایی من در خانه بود. قبلاً هرگز به نوعی ماتریس زبان فیلم فکر نکرده بودم.» برای بچهای که از ۷ سالگی «هیچکاک/ تروفو» تروفو میخوانده، از ۸ سالگی دوربین به دست گرفته و با آن بازی میکرده و از ۱۱ سالگی در همسایگیشان جورج لوکاس را هر روز صبح با لباسخواب در حال برداشتن روزنامهاش از دم در خانه میدیده، عجیب نیست سرنوشت طوری رقم بخورد که او بخواهد فیلمی از استاد بزرگ تعلیق در سینما را بازسازی کند.
«ورلد آف ریل» خبر داده که فیلم بعدی دیوید فینچر بازسازی «بیگانگان در قطار» (۱۹۵۱) هیچکاک است. این در حالی است که قبلا خبرهایی درباره بازسازی سریال «بازی ماهی مرکب» برای نتفلیکس به دست فینچر منتشر شده بود؛ اما گویا حالا باید فیلم بعدی فینچر را تریلر جنایی «بیگانگان» دانست. فینچر یکبار در سال ۲۰۱۵ برای بازسازی این فیلم دورخیز کرده بود، اما این پروژه دو سال بعد متوقف شد.
«بیگانگان در قطار» داستان دو مرد غریبه به نامهای گای و برونو است که در قطار با هم برخورد میکنند. برونو به گای پیشنهاد میدهد که او همسر گای را که راضی به طلاق نیست بُکشد تا گای بتواند به دختر مورد علاقهاش برسد و در عوض گای هم کلک پدر برونو را بِکند. گای وانمود میکند ایده خوبی است، اما فقط میخواهد از شر برونو خلاص شود. ولی برونو معتقد است بین او و گای توافقی انجام شده که هر دو طرف باید به آن پایبند بمانند.
فینچر قبلا قصد داشت که لوکیشن اصلی فیلم را از قطار به هواپیما تغییر دهد، اما گویا حالا باز به ایده هیچکاک برگشته و دوباره ماجرا در قطار میگذرد. احتمالا بن افلک در بازسازی «بیگانگان» حضور خواهد داشت، شاید هم تداخل سایر پروژههای او با فیلم جدید فینچر باعث شود که بازیگر جدیدی جای او را بگیرد. در «بیگانگان در قطار» هیچکاک انتخاب بازیگران بسیار مهم بود و بخشی از معنای اسطورهای فیلم که اشارهای به انسانی است که میخواهد آتش را از خدایان برباید و سرنوشتش را در دست بگیرد، در سایه انتخاب درست بازیگران حاصلشده بود. در ابتدا قرار بود ویلیام هلدن در فیلم هیچکاک نقش گای را بازی کند که این نقش را نپذیرفت و در نهایت فارلی گرنجر در نقش گای ظاهر شد که به نظر راجر ایبرت، منتقد فقید، انتخاب معقولتری بود. مسلما بازیگران فیلم جدید فینچر هم در شکل دادن به جانمایه فیلم حائز اهمیت هستند.
فیلم قبلی فینچر، «آدمکش»، هم تا حدودی ادای دینی به «سامورایی» ژان پیر ملویل، کارگردان فقید فرانسوی، بود. اینطور که پیداست فینچر ۶۱ ساله در کارهای متأخرش تمایل زیادی به ادای احترام به کارگردانانی دارد که در تمام حرفهاش تحت تاثیر آنها بوده است.
این مقایسه ناگزیر
فینچر که بارها با هیچکاک مقایسه شده، خود درباره این قیاس چه فکر میکند؟ آیا او خودش را شبیه هیچکاک میداند؟ فینچر این سوال را چنین جواب داده: «عنصر اصلی سینمای هیچکاک کنایه دراماتیک است. ایجاد تعلیق در فیلم مستلزم آن است که مخاطب بیشتر از بازیگران بداند. معمولا داستانهایی را که انتخاب میکنم با آنچه مخاطب حدس میزند متفاوت است. ضد هیچکاک نیستم، اما احساس شباهت با او نمیکنم.» البته این اولین بار نیست که فینچر سراغ هیچکاک میرود. برخی منتقدان بر این باورند، همیشه حسی از تعلیق و مایههای هیچکاکی را میتوان در فیلمهای فینچر یافت، چه فینچر خوشش بیاید یا نیاید. فینچر خودش درباره «اتاق امن» که سال ۲۰۰۲ ساخته، گفته بود این فیلم ترکیب دو فیلم «پنجره عقبی» هیچکاک و «سگهای پوشالی» سام پکینپا است.