استیفن ادوین کینگ، نویسنده مشهور داستانهای ترسناک، فراطبیعی، علمیتخیلی و فانتری که استاد تعلیق در آثار داستانی است و او را پادشاه آثار ترسناک و فراطبیعی میشناسند، در اوایل نویسندگی هرگز تصور هم نمیکرد که روزی به یکی از پرکارترین نویسندگان جهان تبدیل شود و بیش از ۲۰۰ اثر داستانی موفق و اغلب پرفروش به قلم او نوشته و منتشر شود. بر اساس آمارهای رسمی و منتشر شده، تا سال ۲۰۱۸، مجموع آثار کینگ بیش از سیصد و پنجاه میلیون نسخه فروش داشته است که از این میان بسیاری از آثارش به فیلم سینمایی، فیلم کوتاه، سریال تلویزیونی و کتابهای کمیک اقتباس شده است.
او پنجاه و هشت رمان، شش کتاب غیر داستانی و تقریبا دویست داستان کوتاه در کارنامه نویسندگی خود دارد. او برای آثار ارزنده خود، پانزده بار جایزه برم استوکر، شش بار جایزه انجمن فانتزی بریتانیا، یک بار جایزه هوگو، پنج بار جایزه لوکس و چهار بار جایزه جهان فانتزی و دهها جایزه دیگر را به دست آورده است. حالا با این توضیح، شنیدن ماجراها و سرگذشت اولین کتاب استیفن کینگ خالی از لطف نیست. او وقتی اولین داستان خود را نوشت و آن را به اولین ناشر ارائه کرد پاسخ مثبتی نگرفت، اما به عنوان یک نویسنده نوقلم که به استعداد خودش ایمان داشت، سماجت کرد و به سراغ ناشران دیگری هم رفت و باز هم با پاسخ منفی ناشران مواجه شد.
استیفن کینگ در آن زمان و اکثر مواقع چنین پاسخی را از ناشران دریافت میکرد: «ما هیچ علاقهای به انتشار داستانهای علمی تخیلی که آرمانشهرهای منفی را به تصویر میکشند نداریم.» با این حال، کینگ به پیگیریها و سماجتهای خود ادامه داد و سرانجام اولین کتاب او با عنوان «کری» منتشر شد و توانست بیش از یک میلیون نسخه بفروشد. کتاب «کری» استیفن کینگ یک رمان ترسناک است در ۵ آوریل ۱۹۷۴ منتشر شد. داستان رمان که بیشتر در سال ۱۹۷۹ جریان دارد، روایتکننده داستان یک دختر دبیرستانی گوشه گیر، مظلوم و البته عجیب و غریب به نام «کری وایت» است که با به دست آوردن قدرتهای فراطبیعی، تصمیم میگیرد از تمام کسانی که به او اهانت کرده و او را آزرده اند، به سختی انتقام بگیرد. از همین رو، خیلی زود یکی از بدترین اتفاقات شهر، رقم میخورد.
این رمان یکی از معدود کتابهایی است که در مدارس ایالات متحده آمریکا ممنوع شد. برای نشان دادن و به تصویر کشیدن تخریب و نابودی شهر خیالی «چمبرلین» توسط «کری» و همچنین انتقام از همکلاسیهای بد ذات و مادرش، در سرتاسر کتاب از تکههای روزنامه، مقالات مجلات گوناگون، نامهها و گزیده کتابهای مختلف استفاده شده است. این تکنیک، وقایع داستان را به شدت رمزآلود و پیچیده ساخته است. اقتباسهای بسیاری از این رمان صورت گرفته است که برای نمونه میتوان به یک فیلم موفق و برجسته در سال ۱۹۷۶، یک نمایش موزیکال در سال ۱۹۸۸، یک فیلم تلویزیونی در سال ۲۰۰۲ و یک فیلم سینمایی دیگر در سال ۲۰۱۳ اشاره کرد.