شب عجیبی بود در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان که آتیلا پسیانی بعد از مدتی در جمع همکارانش ظاهر شد. خانهنشینیهای دوران کرونا و بیماریاش، سبب شده بود تا کمتر فرصت دیداری با همکارانش رخ بدهد.
هرچند رد بیماری بر چهره او نشسته بود و قامت بلندش در زیر بار بیرحمی آن خمیده شده بود، اما او همان روحیه همیشگی را داشت؛ صریح و طناز و خوش خنده.
بعد از همه سخنرانها روی صحنه رفت و از لطف همه آنان تشکر کرد و با همان طنازیاش گفت: با وجود تمام سخنان دوستان که خیلی صادقانه و دوستانه، درباره من گفتند، مرا عمیقا به فکر فرو برد که انگار یک جای کار میلنگد!
او شاید به این گونه مراسمها عادت نداشت؛ به تجلیل و تقدیر و بزرگداشت، چون به گفته دوست همقطارش، رضا کیانیان عادت کرده بود که به دلیل انتخاب شیوه کاری خود، فحش بخورد!
آتیلا پسیانی، اما از ناسزاها دلسرد نشده بود، او در تمام سالهایی که به عنوان یکی از سردرمداران تئاتر تجربی شناخته میشد، تلاش کرد به جای گوش سپردن به ناسزاها، کار خودش را بکند. او عاشق جوانها بود و دور و برش همیشه پر از جوانانی بود که از حمایت او برخوردار میشدند. شاید او نخستین کسی بود که آنان را جدی میگرفت و این چنین است که همواره از عشق و علاقه این جوانان بهرهمند بود و این عشق هنوز هم جاری است.
و این گونه بود که در همان مراسم هم از دوران دشوار فعالیت خود گفت و از مهری که به جوانترها داشت: «اتفاقی که در این ۵ دهه افتاد، خیلی عجیب و مختلف بود که میتوانست برای دیگران هم رخ بدهد. ما خیلی دوست داشتیم جوانانی مانند خودمان پرورش بدهیم و گروههایی مانند گروه تئاتر بازی ایجاد کنیم. وقتی گروه تئاتر «بازی» در سال ۶۸ کار تجربی انجام دادیم، خیلی فحش خوردیم، ولی ما پای آن ایستادیم. خوشحالم الان بیش از ۲۰ گروه تجربی داریم که فعالیت میکنند.»
آتیلا پسیانی زاده ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۳۶ به دلیل شغل مادرش، جمیله شیخی، از کودکی در پشت صحنههای تئاتر قد کشید. از سالهای آغازین نوجوانی به کارگاه نمایش راه پیدا کرد و سبک و سیاق کارگاه آنچنان بر او اثرگذار بود که همواره به تئاتر تجربی وفادار ماند.
در دوران طلایی دانشکده هنرهای زیبا به این دانشکده را پیدا کرد و در رشته تئاتر فارغالتحصیل شد.
در اواخر دهه ۶۰ با همراهی همسرش فاطمه نقوی و محمد چرمشیر گروه تئاتر «بازی» را پایهگذاری کرد که هنوز هم سرپاست.
او در این گروه نمایشهای بسیاری را روی صحنه برد. «قهوه قجری»، «درد دل با سگ»، «واقعهخوانی جهار جادو»، «گنگ خوابدیده»، «بحرالغرایب»، «کالیگولا شاعر خشونت»، «پرفسور بوبوس»، «باغ آلبالو»، «متابولیک»، «عرق خورشید، اشک ماه»، «دیابولیک رومئو و ژولیت»، «زمین صفر»، «تیکی تاکا» و ... تنها بخشی از نمایشهایی است که او کارگردانی کرده و در بسیاری از آنها خودش نیز به ایفای نقش پرداخته. هرچند تئاتر برای پسیانی مشغولیتی جدی و همیشگی بود، اما او در کنار آن از بازی در سینما و تلویزیون نیز غافل نمیشد. بازی در فیلمهایی مانند «خاکستر سبز»، «نیمه پنهان»، «دو زن»، «مسافران»، «آتش بس»، «سرخپوست»، «نسل سوخته»، «شام آخر»، «جاده قدیم»، «سیانور»، «تختی»، «کارگر ساده نیازمندیم»، «چه کسی امیر را کشت»، «اسپاگتی در هشت دقیقه»، «کارگردان مشغول کارند»، «آب و آتش» و ... در کنار مجموعههای تلویزیونی «محله بهداشت»، «محله برو بیا»، «زیر تیغ»، «گلهای گرمسیری»، «خانواده رضایت»، «اولین شب آرامش»، «گمگشته»، «مدینه»، «راه بیپایان»، «آپارتمان» و ... تنها بخش کوچکی از فعالیتهای او در این دو رسانه است.
او البته فقط به جهان نمایش قانع نبود و اگر فرصتی دست میداد، دست به ساخت مجسمه و عکاسی هم میبرد.
حالا بیش از ۶ ماه است که او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفته است، هنرمندی که کارنامه هنریاش بسیاری طولانیتر از سالهای زندگیاش بود.
آتیلا پسیانی فردا، دهم اردیبهشت ماه ۶۷ ساله میشود. او آخرین بار سال ۹۸ برای بار دوم نمایش «قهوه قجری» را روی صحنه برد که به دلیل همهگیری کرونا، اجرای آن در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر ناتمام ماند.