چرا طرفداران «دونگ‌یی» باید «ایلجیما» را ببینند؟
بر خلاف بسیاری از سریال‌های تاریخی کره‌ای مثل «جواهری در قصر»، «جومونگ» و «دونگ‌یی» که بر محور شخصیت‌های واقعی تاریخی می‌چرخند، سریال «ایلجیما» بر اساس یک افسانۀ عامیانۀ چینی ساخته شده است و شخصیت‌های آن ارتباط کمتری با واقعیات تاریخی دارند.
داستان این سریال دربارۀ شخصیتی شبیه به رابین‌هود است؛ مردی که از اشراف و طبقۀ حاکم دزدی می‌کند و در عین حال برای مردم عادی و ستمدیده حکم یک قهرمان را دارد.
داستان در حدود سال ۱۶۳۳ در دورهٔ جوسئون و دوران حکومت پادشاه اینجو رخ می‌دهد. لی گیوم (با بازی لی جون گی) پسر یک نجیب‌زاده درستکار به نام لی وون هو است که پشتیبان و برادر وفادار پادشاه و عضو کلیدی یک سازمان مخفی به نام، چون ووهو است.
اما زمانی که یک فالگیر نابینا به خانه لی وون هو نگاه می‌کند و به پادشاه می‌گوید فردی به درخشانی خورشید می‌بیند که مردم او را دوست خواهند داشت، پادشاه با این باور که «دو خورشید نمی‌توانند در یک آسمان وجود داشته باشند» لی وون هو را به قتل می‌رساند. گیوم از داخل گاوصندوق ماجرا را می‌بیند، اما خودش جان سالم به در می‌برد. بعداً او به خاطر یک شوک حافظه‌اش را از دست می‌دهد و توسط یک مرد عادی به فرزندی پذیرفته می‌شود و نامش را «یونگ-یی» می‌گذارند.
سیزده سال بعد، یونگ-یی حافظه خود را به دست می‌آورد و با به خاطر آوردن نشان روی شمشیر قاتل، قسم می‌خورد که با همین یک سرنخ قاتلین خانواده‌اش را پیدا کند و از آن‌ها انتقام بگیرد. او برای پیدا کردن شمشیر و صاحبش، خود را به شکل یک دزد مرموز سیاه‌پوش در می‌آورد که به املاک اشراف و اعضای سازمان مخفی، چون ووهو دستبرد می‌زند. در عین حال، او به مردم در برابر بی‌عدالتی‌ها کمک می‌کند و به یک قهرمان تبدیل می‌شود. او در محل هر دزدی، یک دستمال با نقش شاخه‌ای از شکوفه‌های قرمز آلو (نماد خانه‌ای که در آن زندگی می‌کرد) به جا می‌گذارد و به همین دلیل به «ایلجیما» به معنی شکوفه آلو معروف می‌شود.
پادشاه و اشراف سعی می‌کنند ایلجیما را به دام بیندازند و هویت او را کشف کنند، به ویژه افسری به اسم بیون سی-هو که این را فرصتی برای رهایی خود از زندگی فلاکت‌بار و تبدیل شدن به یک نجیب‌زاده می‌بیند. در همین حال، یونگ-یی عاشق یون‌چائه، دختر نجیب‌زاده بیون شیک و خواهر ناتنی سی-هو می‌شود.
با وجود اینکه این سریال بر اساس واقعیات مستند تاریخی ساخته نشده، اما دورانی که برای روایت ماجراهایش انتخاب کرده، تقریبا نزدیک به همان دورانی است که داستان سریال‌هایی مثل «جواهری در قصر» و «دونگ‌یی» در آن جریان داشتند. از این جهت حال و هوای تاریخی سریال و فضای بصری آن شبیه به همان سریال‌هاست.
اما نکتۀ دیگری که ایلجیما را به برخی از سریال‌های محبوب دیگر مثل «دونگ‌یی» مرتبط می‌کند بازیگرانی است که در آن حضور دارند. شخصیت زن اصلی در این سریال دختری به نام یون‌چائه است که نقش او را «هان هیو جو» بازیگر نقش دونگ‌یی ایفا می‌کند. البته این سریال دو سال قبل از «دونگ‌یی» ساخته شده و بنابراین هان هیو جو هنوز در اینجا هنوز به شهرتی که بعد از «دونگ‌یی» پیدا کرد نرسیده بود.
نکتۀ جالب اینکه نقش کودکی یون‌چائه را نیز در این سریال کیم یو جونگ ایفا می‌کند که دو سال بعد نقش کودکی «دونگ‌یی» را نیز ایفا کرد؛ کیم یو جونگ در حال حاضر ۲۴ ساله است و یکی از بازیگران بسیار معروف و محبوب کره‌ای به شمار می‌آید.
اما چهره‌های آشنای دیگری نیز در این سریال حضور دارند؛ برای مثال بازی در نقش کودکی ایلجیما را در این سریال یئو جین گو به عهده دارد که یک سال بعد در سال ۲۰۰۹ در سریال «پرنسس جامیونگ» (جومونگ ۳) نقش کودکی شاهزاده هودونگ را ایفا کرد. همچنین کیم سونگ ریونگ که در سریال «پرنسس جامیونگ» نقش ملکه موهاسو را ایفا می‌کرد در این سریال نقش مادرخواندۀ لی گئوم یا ایلجیما را بازی کرده است.
اما گذشته از این‌ها، «ایلجیما» به خاطر داستان گیرا و نسبتا متفاوتی که دارد و ترکیبی که از عشق، اکشن و معما ارائه می‌دهد، می‌تواند برای دوستداران سریال‌های کره‌ای که تا به حال آن را ندیده‌اند، یک ماجراجویی تازه همراه با چهره‌های آشنا باشد.
