فلسطین به رهبری حماس در سپیدهدم هفتم اکتبر عملیات منحصر به فردی را با حمله به شهرکهای صهیونیستنشین منطقه «غلاف غزه» آغاز کرد و دهها صهیونیست را به اسارت گرفت. کارشناسان این عملیات را یک شکست راهبردی برای رژیم صهیونیستی و ارتش «افسانهای» ادعایی آن ارزیابی میکنند.
طی این مدت و بهرغم تمامی حملات وحشیانه و غیرانسانی علیه غیرنظامیان و بهویژه زنان و کودکان در نوار غزه، اما ارتش به اصطلاح افسانهای رژیم صهیونیستی متحمل خسارات و ضربات بیسابقهای شده است، تا جایی که خود صهیونیستها ناگزیر به اعتراف به شکست در مقابل مقاومت فلسطین شدهاند.
بهرغم سانسور شدید نظامی، رسانههای عبری هر از چند گاهی گزارشهایی درباره میزان تلفات ارتش اسرائیل منتشر میکنند که با آمار و ارقام رسمی مغایرت دارد.
رون بن یشای، کارشناس نظامی روزنامه عبریزبان «یدیعوت آحارونوت» اعلام کرد درگیریهای ۲ هفته اخیر در اردوگاه آوارگان «جبالیا» نمونه کوچکشده جنگ علیه حماس است به طوریکه دربرگیرنده تمام پیچیدگیهای این جنگ است و میتوان از آن درسهایی گرفت که به اشغالگران اجازه میدهد اسیران را بازگردانند. البته آن پرسهای چند مرحلهای خواهد بود که زمان بر است چراکه شلیک اخیر موشکها از رفح به تلآویو منجر به بدتر شدن اوضاع خواهد شد و شهروندان ساکن اراضی اشغالی باید متوجه شوند که این جنگ متفاوت از جنگهایی است که ارتش از زمان تشکیل خود تاکنون وارد آن شده است.
این تحلیلگر که به دستگاه نظامی اشغالگران نزدیک است توضیح داد: تئوری مراحل مستلزم هدف قرار دادن شبکه تونلهای زیرزمینی کشیده شده از شهر غزه به شمال آن تا رفح در جنوب است، زیرا تا زمانی که حدود هزار مبارز در در تونلهای زیرزمینی و مجهز به سلاحهای تقریباً نامحدود حضور دارند امنیت برای شهرک نشینان نقب وجود ندارد. تونلهایی که مجهز به سلاحهایی نظیر پرتابکنندههای راکت هستند و این مساله میطلبد یک طرح اقدام نظامی جدید بر اساس درسهای آموختهشده از نبردهای طولانی، خشن و شدید در غزه، جبالیا و رفح تدوین شود.
این تحلیلگر به نقل از منابعی تاکید کرد گردانهای القسام به خوبی آماده شدند، مواد منفجره کار گذاشتند، دیوارهای کوچههای شلوغ را منفجر کردند، دروازهها را تصرف و دهها موشک ضد تانک شلیک کردند و ارتش بسیاری از نیروهای خود را از دست داد.
وی فاش کرد مشکل اصلی که ارتش در نوار غزه با آن مواجه است و هنوز هم تا حدودی این مشکل را دارد این است که نبرد و پیشروی در بالای زمین بسیار سریعتر از سیستم تونل زیرزمینی است و سیستم تونلها باعث کندی و تاخیر تحرکات میشود.
این تحلیلگر صهیونیست تاکید کرد: «تنها راه سرنگونی حماس، انهدام بیشتر سیستمهای استحکامات زیرزمینی در نوار غزه است، زیرا تونلهای چند شاخه به نیروهای حماس اجازه میدهند تا بمانند و آزادانه در زیر زمین حرکت کنند و از آنجا برای مدت کوتاهی به بالای زمین بروند سپس به جاهای دیگری برسند که ارتش در آنجا حضور ندارد.»
وی علاوه بر آنچه در بالا ذکر شد، خاطرنشان کرد: «برای رسیدن به این هدف، ارتش باید با چند موضوع برخورد کند: اول آزاد کردن اسیران از تونلها، زیرا ممکن است در معرض آسیب قرار گیرند. دوم نیاز به دادههای اطلاعاتی باکیفیت و دقیق است و سوم این است که سربازان تمام درسهایی را که در خان یونس آموختهاند به کار ببرند: نحوه تشخیص بمبهای دست ساز، نحوه نزدیک شدن به ستونها و نحوه حرکت در کوچهها بدون هدف قرار گرفتن توسط بمبهای دست ساز و تلههای آرپیجی که منطقه با آن شلوغ شده است.»
به گفته وی، چهارمین نکته این است که از درسهای گرفته شده برای اصلاح و تغییر طرح جنگ استفاده کرد، زیرا هدف نظامی اصلی ارتش تخریب ۶۵ تا ۷۰ درصد از تونلهای استراتژیک است که به حماس اجازه میدهد در آنها باقی بماند و در سرتاسر نوار غزه حرکت کند و پنجمین نکته لزوم بستن تونلها در زیر محور فیلادلفیا در منطقه رفح، برای دور کردن حماس از جهان خارج و محروم کردن آن از اموالی است به زعم او به دستش میرسد.
امروز پس از گذشت حدود هشت ماه از شروع جنگ، طولانیترین جنگ تاریخ رژیم صهیونیستی، ارتش رژیم اشغالگر به هیچ هدف مهمی، نه از نظر تاکتیکی و نه از نظر استراتژیک دست نیافته است. این جنگ به همه کسانی که عاقل هستند ثابت کرد عزم مقاومت نقشهها و توطئهها را دفع و ثابت میکند که ارتش اشغالگر ضعیفتر از آن است که در جنگ چریکی پیروز شود، اگرچه در همه زمینهها برتری دارد.