آفتابنیوز : آفتاب: روز گذشته محمد عباسی وزیر تعاون اعلام کرد: «با تمام تلاشهایی که توسط دولتها در سالهای اخیر صورت گرفته هنوز حدود چهار میلیون بیکار در کشور داریم».
عباسی که در همایش بنیادهای توسعه تعاون و کارآفرینی استانها سخن می گفت، خاطرنشان کرد: «متاسفانه در شرایط فعلی کارکردن و ایجاد فعالیتهای خصوصی در کشور ما مورد توجه نیست و این موضوعات به کاهش بهرهوری دامن زده است. به لحاظ قانونی وزارت کار و امور اجتماعی میتواند برای اشتغال کشور ساختار ایجاد کند ولی تاکنون به این مساله پاسخ داده نشده است که اگر بانکها تسهیلات نپردازند و اگر نتوانیم بین کارگر و کارفرما ارتباط برقرار کنیم چه دستگاهی پاسخگو خواهد بود» ؟
اشاره صریح وزیر تعاون به تعداد بیکاران نشان از افزایش بیکاری در کشور دارد به طوری که اگر چهار میلیون بیکار در کشور وجود داشته باشد نرخ بیکاری چیزی حدود 72/17 درصد خواهد بود زیرا جمعیت فعال طبق آخرین آمار 6/22 میلیون نفر اعلام شده است.
مرکز آمار ایران نرخ بیکاری در زمستان 87 را حدود 5/12 درصد اعلام کرده است. همچنین در زمستان 87 نرخ مشارکت اقتصادی با حدود 6/22 میلیون نفر جمعیت فعال به 2/37 درصد رسیده است. البته نرخ مشارکت اقتصادی در پاییز87 حدود 9/36 درصد با نرخ بیکاری 5/9 درصد بوده است. مرکز آمار ایران هنوز در مورد نرخ مشارکت اقتصادی بهار 88 که نرخ بیکاری آن به 1/11 درصد رسیده است، رقم مشخصی را اعلام نکرده است. نرخ بیکاری در زمستان 86 نیز حدود 9/11 درصد با نرخ مشارکت 8/37 درصد بوده است. این امر نشان می دهد نرخ بیکاری از زمستان 86 تا زمستان 87 حدود 6/0 درصد افزایش پیدا کرده است.
اگر چه آمار مرکز آمار ایران نشان از کاهش حدود 4/1 درصدی نرخ بیکاری دارد اما به نظر می رسد آینده چندان روشنی برای کاهش نرخ بیکاری رقم نخواهد خورد زیرا برخی کارشناسان معتقدند با وجود رکود نسبی در بخش ساخت و ساز و مسکن در سال 88 باید در انتظار نرخ بالای بیکاری و احتمالاً بیکاری چهار میلیون نفری باشیم که این امر نیز مورد توجه وزیر تعاون قرار گرفته است. پیش از این نیز در خرداد ماه امسال یعنی درست پیش از انتخابات (11 خرداد 88) نامه ای به منتخب دولت دهم نوشتند.
در این نامه که به امضای حداقل 80 استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد رسیده بود عنوان شد با توجه به شرایط موجود، اقتصاد کشور مهمترین معضل دولت دهم و نرخ بیکاری بالاست که چشم انداز فضای اقتصادی و تولید کشور را تحت الشعاع قرار می دهد. همچنین در این نامه عنوان شد: «اقتصاددانان به صورت جمعی و فردی تاکنون نظرات اصلاحی خویش را به اشکال مختلف بیان کردهاند، اکنون که دوران فرصتهای طلایی سپری شده و به رغم هزینه کردن درآمدهای هنگفت نفتی وعدههای کاهش تورم، بیکاری و فقر و محرومیت تحقق نیافته و اقتصاد ایران با رکود تورمی مزمنی دست به گریبان است... سکان قوه مجریه کشور باید در دستان کسانی قرار گیرد که در عمل و نظر رشد و شکوفایی اقتصاد کشور را پیشه کنند و مردم ایران را از بلایای بیکاری و تورم برهانند...».
به هر حال با توجه به شرایط موجود، چهار میلیون بیکار و نرخ بیکاری 17 درصدی چندان دور از واقعیت پیش رو نیست چراکه به غیر از شرایط موجود در اقتصاد ایران، باید توجه داشت اقتصاد جهانی و بازار کار دنیا با رکود مواجه است.