حجتالاسلام و المسلمین سید عبدالواحد موسوی لاری را در ادامه میخوانید:
نظر شما در خصوص لیست کاندیداهای اعلام شده توسط شورای نگهبان و وزارت کشور برای چهاردهمین انتخابات رئیس جمهوری چیست؟
شورای نگهبان کاملا در مسیر گذشته حرکت کرده و چهرههایی که میتوانستند با کاندیداهای مورد قبول آقایان رقابت کنند، مثل آقایان جهانگیری، آخوندی و حتی لاریجانی را از گردونه خارج کردند. من فکر میکنم آنچه اتفاق افتاده دور از انتظار نبود، ولی ما فکر میکردیم که شورای نگهبان با توجه به دو انتخابات گذشته که مردم کمترین حضور را در این انتخاباتها داشتند، تجدیدنظری میکند و نگاه واقعبینانهتری خواهد داشت؛ ولی متأسفانه نشد.
البته من احترام میگذارم به کسانی که تأیید شدهاند. بالأخره اینها از افراد همین کشور هستند و ما از رد صلاحیت کسی استقبال نمیکنیم، تأیید شدهها هم ولو اینکه با ما اختلاف نظر داشته باشند، به آنها حق میدهیم که در این مسابقه شرکت کنند. اما حیف شد، شورای نگهبان یک فرصت خوبی را از مردم گرفت؛ مردمی که تا حدودی آمادگی داشتند در انتخابات شرکت کنند، با این کار شورای نگهبان ممکن است دلخور شوند و مشارکت آنها کمتر شود.
گرچه توصیه من به همه کسانی که دل در گرو آینده کشور دارند این است که حتما پای صندوق رأی بروند، و حتما به کاندیدایی رأی بدهند که عرق ملی و نگاه ملی دارد، عدالتخواه است، دنبال رفع مشکلات مردم هست، به سیاست خارجی نگاه واقعبینانه دارد و در مسائل داخلی با همه سلایق میتواند کار کند. نگذارند در بر همان پاشنه سه سال پیش و چهار سال پیش بچرخد و کشور همچنان در باتلاق مشکلات دست و پا بزند.
در انتخابات ۱۴۰۰ اصلاحطلبان تأکید کردند که ما کاندیدایی نداریم، ولی به نظر میرسد تفاوتی که این انتخابات تا امروز نسبت به سه سال پیش دارد این است که یکی از سه کاندیدای اعلام شده توسط جبهه اصلاحات در شش کاندیدای نهایی حضور دارد. این قضیه را چطور ارزیابی میکنید؟
حتما این یک نکته مثبت است؛ بالأخره آقای پزشکیان انسان شریف، حقیقتطلب و عدالتخواه است و درد جامعه را درک میکند. من با ایشان کار کردهام؛ چهار سال در دولت اصلاحات حضور داشته است. ممکن است دیدگاههایی هم داشته باشد و در پارهای موارد بنده و ایشان همنظر نباشیم، ولی فکر میکنم نیروی ارزشمندی است که اگر مردم همتی کنند و حضور پیدا کنند و به ایشان رأی بدهند، قطعا پازلی که چیدهاند به هم میریزد و امیدی هست که یک تغییری در مناسبات اجتماعی و مسائل داخلی و خارجی اتفاق میافتد.
همین طور که گفتید، بالأخره یک کاندیدای اجماعی اصلاحطلبان هست و قاعدتا اصلاحطلبان هم باید از ایشان حمایت کنند.
نظر برخی کارشناسان این است که اگر پنج کاندیدای اصولگرا با توجه به اختلاف نظر و اختلاف سلیقهای که دارند، بخواهند تا آخر در رقابت باقی بمانند، شانس آقای پزشکیان بیشتر خواهد بود؛ چون رأی اصولگرایان شکسته خواهد شد، ولی اصولگرایان به یک اتحاد قابل قبول دست پیدا کردهاند. نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظر من حداقل این است که دو کاندیدای جریان مقابل، یعنی آقای جلیلی و آقای قالیباف، به راحتی نمیتوانند با همدیگر کنار بیایند. بعضی از این کاندیداها که بازار گرمکن هستند؛ نیامدهاند که رئیس جمهور شوند و آمدهاند که بالأخره در صحنه حضور داشته باشند.
یعنی میتوان به آنها «کاندیدای پوششی» گفت؟
میشود همین عنوان را هم گفت؛ در هر حال برای گرمی بازار آمدهاند و خودشان هم میدانند که کسی به آن معنا روی آنها حسابی باز نمیکند. ولی به نظر من الآن انتخابات سه ضلعی بین آقایان پزشکیان، قالیباف و جلیلی است و در این صحنه من فکر میکنم آقای پزشکیان با توجه به ظرفیتهای جامعه بتواند یک رقیب جدی برای آن دو نفر تلقی شود و از نظر من شاید آقای پزشکیان پدیده این انتخابات تلقی شود و بتواند به گونهای عمل کند که نظر اکثریت خاموش را جلب کند و به او رأی بدهند.
همیشه تأکید اصلاحطلبان این بوده و هست که رقیب اصلی آنها «مشارکت مردم» است. یعنی هرقدر میزان مشارکت مردم پایین باشد، شانس اصلاحطلبان برای برنده شدن در هر انتخاباتی کمتر میشود. آیا در این انتخابات هم این قضیه مصداق پیدا میکند؟
تحلیل من این است که قهر سفت و سخت مردم با صندوق رأی، در این انتخابات با قوت خودش باقی نمانده است. یعنی در گروههای مختلفی که من نگاه میکنم، نوعی علاقه به حضور دیده میشود؛ و اگر آقای پزشکیان و تیم همراه او بتوانند با زبان مردم و آن گونه که مردم میخواهند، صحبت کنند، احساس من این است که مشارکت بالا میرود و آقای پزشکیان هم این ظرفیت را دارد که به عنوان پدیده انتخابات این دوره خودش را نشان بدهد.