به عقیده یک کارشناس اقتصادی، سوالات و پاسخهای کاندیداها در اولین مناظره تلویزیونی برای متقاعد کردن مخاطبان به رای دادن به هر یک از کاندیداها کافی نبود.
اولین مناظره بین کاندیداهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در شب ۲۸ خردادماه برگزار شد. مناظرهای که محور اصلی آن، اقتصاد بود و در آن، نامزدهای انتخاباتی، در پاسخ به سوالات کارشناسان، برنامهها و تفکر خود پیرامون مسائل مهم اقتصاد کشور را ارائه کردند.
مرتضی افقه، کارشناس اقتصادی و استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز، با بررسی این مناظره، عملکرد نامزدهای انتخاباتی در مناظره شب گذشته را بررسی کرد و اظهارات را زیر ذرهبین برد.
افقه در ابتدا گفت: «برنامه دیشب را نمیتوان یک مناظره نامید، بلکه این برنامه بیشتر به یک مصاحبه جمعی شبیه بود. یکی از دلایل این موضوع آن است که صداوسیما از قبل، محدودیتهایی را برای کاندیداها لحاظ کرده بود. به علاوه، در این برنامه، خود سوالکنندهها برای مدتها یا مجری بودهاند و یا نمایندگان مجلس؛ درنتیجه خود این افراد نیز مخاطب سوالهایی بودند که مطرح شد.»
وی ادامه داد: «همچنین، سولاتی که در این برنامه تلویزیونی پرسیده شدند، چندان حرفهای نبوده و بسیار خستهکننده و کسلکننده بودند. به علاوه، پاسخ کاندیداها نیز ریشهای نبود. در واقع، نه سوالات مطرح شده به اندازه کافی فنی بودند که پاسخدهنده را به چالش بکشند و نه پاسخها در حدی بودند که مخاطبین را در جهت رای دادن به هر یک از کاندیداها متقاعد کنند.»
وی افزود: «بیشتر نامزدهای انتخابات، پیش از این هم در نهادهای مختلف مسئولیت داشتهاند و میتوانستند برنامههای خود را، حداقل در بخشی که مسئول آنجا بودهاند، پیاده کنند.»
این کارشناس اقتصادی در ادامه توضیح داد: «در راستای بررسی نتایج مناظره اخیر، چند سوال پیش میآید. باید پرسید که آیا آنهایی که تصمیم به رای دادن ندارند، با دیدن این برنامه تغییری در تصمیم خود ایجاد کردهاند؟ آیا آنهایی که قصد رای دادن دارند، اما کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب نکردهاند با دیدن این برنامه، کاندیدای مورد تایید خود را یافتهاند؟ آیا کسانی که میخواهند به شخص خاصی رای بدهند، در تصمیمشان تجدید نظر خواهند کرد یا تغییری در نگاهشان ایجاد خواهد شد؟»
وی اظهار کرد: «میتوان گفت که این مناظره هیچ تاثیری در تصمیم مردم نداشته است. دلیل این امر میتواند این باشد که کاندیداها یا در پاسخهای خود جانب احتیاط را نگه داشتهاند و یا توان پاسخگویی آنها تا این حد بوده و بیشتر از این چیزی نمیدانستند. در کل، پاسخ نامزدها طوری نبود که عدهای متقاعد به رای دادن شوند یا بتوانند نامزد مورد علاقه خود را انتخاب کند.»
افقه در ادامه به بررسی عملکرد و برنامههای هر یک از نامزدهای انتخابات پرداخت. وی تصریح کرد: «پورمحمدی و پزشکیان، نسبت به سایر کاندیداها، بحثهای عمیقتری را مطرح کردند و بیشتر به موانع ساختاری و تاثیر عوامل خارجی، پرداختند. اما سایر کاندیداها راه حلهای کلیشهای، تکراری و سطحی ارائه کردند. به نظر میرسد که پزشکیان و پورمحمدی به دلیل تاکیدی که بر روی موانع ساختاری داخلی و روابط خارجی به ویژه مسئله تحریم داشتند، واقعبینانهتر با مسائل برخورد میکنند و شناخت واقعیتری از مسائل کشور دارند. ضمن اینکه تاکید پزشکیان بر نیروی انسانی یک تاکید محوری بود.»
این کارشناس در مورد عملکرد سعید جلیلی در مناظره گفت: «جلیلی ادعاهای زیادی دارد که، اما بسیاری از راهحلهای او عملیاتی نیستند. با این نگرشی که جلیلی نسبت به سیاست خارجی دارد، بعید است که برنامههایش قابل اجرا باشند. به نظر میرسد که این کاندیدا با موانع ساختاری داخلی نیز آشنایی ندارد و در نگاهش بسیاری از مسائل روی کاغذ سهلالوصول به نظر میآید، اما عملیاتی نمیشوند.»
وی ادامه داد: «نگاه جلیلی به خارج نیز تنشزا است. باید خاطرنشان کرد که نبود آرامش و ثبات در روابط بینالمل، سم مهلکی برای پیشرفت، تولید و سرمایهگذاری در کشور محسوب میشود. تجربه مذاکرات او نشان میدهد که او نخواهد توانست این تنشی را که در حال حاضر یکی از مسببهای اصلی مشکلات اقتصادی کشور است، حل کند.»
افقه اظهار کرد: «در مورد محمدباقر قالیباف نیز باید گفت که تجارب مدیریتی او در شهرداری تهران میتواند به موفقیت او کمک کند. اما اداره کردن تهران که مرکز پولدارها و سرمایهدارهاست، با اداره یک کشور که در حال حاضر با مشکلات بسیار زیادی مواجه است، متفاوت است. اینکه قالیباف در تهران، با درآمدهای کافی، موفق به اداره شهر شده، لزوما دلیل نمیشود که بتواند در کشوری که با تحریم مواجه است و مشکلات فراوان دارد، عملکرد خوبی داشته باشد.»
وی ادامه داد: «به نظر نمیرسد که این کاندیدا در اداره کشور موفق شود. چراکه نگاهش به رفع تحریم شبیه به نگاه جلیلی و دیگر اصولگراهاست. اگر رئیس جمهور بعدی نتواند تحریم را برطرف کند یا اعتقادی به لزوم رفع تحریم نداشته باشد، قادر نخواهد بود که مشکلات کشور را حل کند.»
وی توضیح داد: «ظاهرا دیدگاه گرایش به شرق در ذهن قالیباف حاکم است و معتقد است که بدون حل مشکلات تحریم میتواند مشکلات دیگر را حل کند. باید گفت که افرادی با تجربهتر از قالیباف نیز بدون حل مشکلات تحریم، قادر به حل مشکلات کشور نیستند. راه حلهای مطرح شده از سوی این نامزد نیز، همگی کلیشهای بودند.»
افقه در مورد عملکرد دو نامزد دیگر توضیح داد: «در مورد علیرضا زاکانی باید گفت که ادبیات و جایگاه برای ریاست جمهوری مناسب نیست. تقریبا میتوان گفت که زاکانی نیز هیچ برنامهای برای معضلات پیچیده کشور ندارد. امیرحسین قاضیزاده هاشمی نیز در توانش نیست که مسئولیت ریاست جمهوری را به عهده بگیرد. اداره کردن بنیاد شهید توسط قاضیزاده، قابل مقایسه با اداره کردن یک کشور ۸۰ میلیون نفری با این همه مشکلات نیست.»