انتخابهای نادرست، تصمیمگیریهای اشتباه و تبعات آن کمتر خانوادهای را مصون نگه داشته است. حقیر ریشه بسیاری از طلاقها، اختلافات خانوادگی و فامیلی، چشم و هم چشمیهای ناهنجار، ورود پرستوها با منظورهای سیاسی، اخلاقی و اقتصادی را ناشی از حکمرانی غلط میبینم.
نیاز نیست همدیگر را مقصر بدانیم و یکدیگر را سرزنش کنیم. کسی که باید سرزنش شود ما نیستیم بلکه حکمرانی اشتباه است. از ناهنجاریهای عمده اجتماعی مثل فساد، اختلاف عمیق طبقاتی، خودکشی، قتل و مانند اینها بگذریم، حتی دختر و پسر ما بواسطه مشکلات اجتماعی و با وجودی که هنوز استعداد اقتصادی و حتی روانی کافی ندارد تن به ازدواج زودرس و بیدلیل میدهد و پس از چند ماه پشیمان میشود، پدر و مادرها میخواهند به هر قیمتی شده عقدههای ناکامیهای خود در زندگی را در آینده فرزندانشان ببینند. اصرار احمقانهای دارند تا فرزندشان فلان آلت موسیقی را یاد بگیرد، حتما دکتر و مهندس شود، حتما ویلا و باغ داشته باشد، خارج کشور برود، اتومبیل فلان داشته باشد و ... آنها دیگر نه تنها خود بلکه نسل بعد را هم بخاطر بیکاری و درآمد ناکافی باید ارتزاق کنند، به زمین و زمان میزنند تا بیشتر درآمد کسب کنند، جوانان که دیگر مثل قبل دستشان توی جیب خودشان نیست و به پدر و مادرها وابسته شدهاند، نمیتوانند نقش طبیعی خود را بازی کنند و اغلب قدرت و استقلال رای ندارند. یا میخواهند خود را آوار خانواده همسر کنند یا بندنافشان همچنان به پدر و مادر وصل باشد.
لطفا همدیگر را بخاطر مشکلات شخصی، خانوادگی و فامیلیتان سرزنش نکنید، همه ما قربانی هستیم.