روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: بیش از یک هفته است که وقتی تلویزیون را روشن میکنی تمام شبکههایش افرادی را نشان میدهند که بدون استثنا میگویند باید جواب کوبنده به ترور اسماعیل هنیه داد، باید محکمتر از گذشته زد، باید آنچنان بزنیم که دیگر تکرار نکنند، باید فلان شهر اسرائیل را با خاک یکسان کنیم و...
در اینکه ترور اسماعیل هنیه، اهانت بزرگی به ایران بود تردیدی نیست و در اینکه باید انتقام این جنایت گرفته شود نیز تردیدی وجود ندارد، اما مهمتر از اینها اینست که چگونه این انتقام گرفته شود که اولاً واقعاً انتقام باشد و ثانیاً در دامی که برای ما پهن کردهاند نیفتیم.
از قاب تلویزیون که بیرون بیائید و با مردم کوچه و خیابان صحبت کنید، عموماً میگویند نتانیاهو با ترور اسماعیل هنیه چند هدف شیطانی را دنبال میکرد که یکی از آنها کشاندن ایران به یک جنگ است. جلوگیری از به ثمر رسیدن مذاکرات آتشبس غزه، بستن دهان رقبا در تلآویو، ادامه اجرای طرح نابود کردن سران و فرماندهان جبهه مقاومت، ضربه کاری زدن به حماس، دهنکجی کردن به جمهوری اسلامی ایران با انجام ترور در امنیتیترین نقطه تهران، وادار کردن ایران به یک جنگ و کشاندن پای آمریکا به جنگ با ایران، از دیگر اهداف این ترور میتوانند باشند.
اینها نکاتی هستند که علاوه بر مردم، صاحبنظران، فعالان سیاسی، اصحاب رسانه و افراد باتجربه نیز به زبان و قلم میآورند و هشدار میدهند مبادا مسئولان ایرانی کاری کنند پرهزینه، اما فاقد نتیجه عملی و ملموس.
درباره اینکه «نتیجه عملی و ملموس» چیست، مبحث گستردهای وجود دارد، ولی اولین و روشنترین نکته اینست که ضربهای معادل آنچه دشمن انجام داده را بتوانیم به او بزنیم و او را از ادامه دادن به جنایت بازداریم.
متأسفانه اقدامات قبلی دارای چنین ویژگیهائی نبودند. در تمجید از عملیات «وعده صادق» مسئولان و اقدامکنندگان، مطالب زیادی گفتهاند، ولی هیچیک از این دو ویژگی در این عملیات وجود نداشتند. این عملیات، به عنوان انتقام به شهادت رسیدن ۷ تن از برجستهترین نیروهای ما در حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق صورت گرفت، ولی حتی یکی از افراد دشمن در این عملیات به قتل نرسید و صهیونیستها نیز پشیمان نشدند و جنایاتشان را تکرار کردند و حتی با ترور اسماعیل هنیه در تهران، چنگ و دندان بیشتری به ما نشان دادند.
بنابراین، بپذیریم که آنچه انجام دادهایم انتقام نبوده و در آینده نیز نباید به این قبیل اقدامات که فاقد «نتیجه عملی و ملموس» هستند متوسل شویم. روی آوردن به اقداماتی از قبیل آنچه ما را وارد یک جنگ کند یا منطقه را درگیر یک جنگ نماید نیز نمیتواند نتیجه مطلوب را به بار بیاورد. منظور این نیست که ما از جنگ میترسیم و در مقابل تهدید دشمن باید کوتاه بیائیم.
مردم ایران بارها به اثبات رساندهاند که مرد جنگ هستند و پشت دشمن را در میدان جنگ به خاک میمالند. این، مربوط به زمانی است که کشور مورد حمله قرار بگیرد و ما به حکم وظیفه اقدام به دفاع کنیم همانطور که در جنگ تحمیلی انجام دادیم. در جائی که دشمن برای کشاندن ما به یک جنگ برنامهریزی کرده باشد، تکلیف ما چیز دیگری است. در وضعیت کنونی روشن است که نتانیاهو برای ما یک دام پهن کرده و ما باید با هوشیاری تمام، این توطئه را خنثی کنیم.
انتقام واقعی، آنست که مقابله به مثل کنیم. اگر از خودمان بپرسیم در همین ۱۰ ماه گذشته که رژیم صهیونیستی دهها نفر از فرماندهان جبهه مقاومت که چندین نفر از آنان ایرانی هستند را به شهادت رسانده، ما چند نفر از فرماندهان و رهبران این رژیم را به هلاکت رساندهایم، چه جوابی داریم؟ به رخ کشیدن قدرت نظامی، خوبست، اما تاکنون بازدارندگی نداشته است. به سراغ انتقام واقعی رفتن، البته به زمان نیاز دارد، ولی قطعاً مؤثر است. ما باید با تقویت نیروهای اطلاعاتی و امنیتی خود و با برنامهریزی دقیق، درصدد انجام کاری برآئیم که هم مؤثر باشد و هم کمهزینه. با چنین اقدامی، این ما هستیم که برای دشمن دام پهن میکنیم و به دام دشمن هم نمیافتیم.