حتماً همه در جریان خبر جدید قرار گرفتهاید. «المدین زیلیکیچ» وینگری که دو ماه تمام، تمام اخبار باشگاه بزرگ استقلال را تحت شعاع خود قرار داده بود، به باشگاه سابقش در لیگ صربستان برگشت تا در ظاهر غائله تمام شده باشد. اما در اصل این اتفاق اگر در هر کجای دنیا رخ داده بود یک پرونده جدید برای مسئولان باز میکرد.
زیلیکیچ از تیم سیزدهم لیگ صربستان برای قهرمان آسیا و نایب قهرمان لیگ برتر ایران خریداری شد! از همین شروع داستان خود گواه یک فاجعه است. اینجا هیچکس با شأن انسانی و شخصیت آدمها کاری ندارد که همه یکسان ارزش دارند، اینجا صحبت از تخصص و بحث فوتبال است. وقتی آدمهایی که در زندگی خود حتی یک مسابقه فوتبال را از نزدیک تماشا نکردهاند را بر منصب مدیریت بزرگترین باشگاهها میگذارید، نتیجه همین میشود آنها به خود اجازه میدهند برای تیم بزرگ استقلال بازیکن بخرند! بیایید و خوشبین باشیم و به شایعاتی که پشت این خریدها و پورسانت دلاری آنها وجود دارد توجه نکنیم!
اینجا فقط بحث مدیریت و فوتبال است و یک گاف بسیار بزرگ برای مدیران باشگاه استقلال که متاسفانه داعیه تخصص در فوتبال را هم دارند و هیچکس نمیپرسد این سند قبلی تخصص شما حالا کجاست؟ باشگاه صبا باتری با آن همه امکانات و پول کجای فوتبال را گرفت؟ در مورد آن شاهکار دیگر آقایان صحبت نمیکنیم. استقلال که سنگربان فیکس تیم ملی امید به عنوان پشتوانه فردای مملکت و گلر دوم ایران در جام جهانی را به عنوان کاپیتان در اختیار دارد، دو دروازهبان جوان که در هر تیم لیگ برتری فیکس بازی میکنند (یعنی رضایی و سعیدیفر) را هم داشت و آقایان رفتند و کیوسفسکی را خریدند! او هم به باشگاه سابق خود برگشت، اما با یک تفاوت بزرگ، یاد شاهکار حاتمی کیا در فیلم آژانس شیشهای و آن دیالوگ مشهور بیفتید که عباس میگفت: «جنگ که شروع شد من سر زمین بودم با تراکتور، جنگ که تمام شد برگشتم سر همان زمین بدون تراکتور، من نه یخچال گرفتم نه تلویزیون و حالا برایم زور دارد این شایعات و تهمتها را بشنوم...»
دو بازیکن اهل بوسنی که همه میدانیم شرایط کشورشان چگونه است -مثل بازیکنان کروات قبلی در پرسپولیس- قراردادی نهایتاً ۲ تا ۳ هزار یورو در ماه داشتند و حالا با پز لژیونر شدن به کشور خود برگشتند. اما آنجا مدیران فوتبالی بر سر کار هستند و نهایتاً یکی دو هزار یورو به قراردادشان اضافه شده است! این وسط برای راضی کردن آنها چه غرامتی پرداخت شده است؟ با آبرو و حرفه آنها بازی شد و البته باید پول خوبی کاسب شده باشند! سوال اینجاست که این پول از جیب مدیران استقلال رفت یا از سرمایه بیت المال در هلدینگ خلیج فارس؟ چرا باید هزینه کسب تجربه توسط آقایان را مردم ایران بدهند؟ چقدر دیگر از این پولها باید برود؟ با آبروی فوتبال ایران و ایرانی در دنیا بازی شود تا ما بالاخره همت کنیم و یقه این عزیزان را بگیریم؟ مگر جرم در همه جای دنیا چه تعریفی دارد؟ هم ضرر مالی به دولت و بیت المال زدهاند و هم ضرر معنوی به آبروی ایران و باشگاه استقلال...
چرا هیچکس نمیگوید برای راضی کردن این دو نفر به فسخ قرارداد چه مبلغی از کیسه بیت المال هزینه شد؟ چرا مشخص نمیشود چه کسانی به خود اجازه دادند به جای سرمربی تیم بازیکن بخرند؟ هیچ اشکالی ندارد اگر آقایان داعیه فنی دارند، خود سرمربی شوند! آن وقت بهتر میتوانیم روی کیفیت کارشان درون زمین نظر بدهیم! درد اینجاست که این اتفاقات همیشه در فوتبال ما افتاده و با پاک کردن صورت مسئله همه چیز فراموش میشود. نه خانی آمده و نه خانی رفته، کسی هم که مدعی پول بیت المال نیست! کاش روزی را ببینیم که در این مملکت یقه چنین آدمهایی را بگیرند و از آنها بپرسند چرا؟ و البته که غرامت این بازی با آبرو و بیت المال را هم از آنها بگیرند...