روزنامه جوان از سخنان عباس عبدی درباره رویکرد صداوسیما و پیشنهادش به پزشیکان انتقاد کرده است. این روزنامه اصولگرا در یادداشتی با عنوان «عباس عبدی با پیشنهاد کودتا به رئیسجمهور به تنظیمات کارخانه بازمیگردد!» نوشته: «عباس عبدی به رئیسجمهور پیشنهاد داده است که صداوسیما را تحریم کند! چرا؟ گفته است که بهانهاش این نیست که در یک برنامه تلویزیونی کسی حرفی به پزشکیان زده است، بلکه کلاً عرض میکند!
او در دولت روحانی هم همین کار را میکرد. تازه در دولت روحانی معتقد بود که «جمهوری اسلامی شورهزاری بیحاصل است و هر رئیسجمهور نیز در این شورهزار، نهالی بیحاصل خواهد بود». در این دولت، اما فرقی که کار دارد این است که او خود آستین بالا زد و در این شورهزار در کاشتن یک نهال مشارکت کرد و اکنون هم بهگونهای بر تخت و بارگاه جدیدش جلوس کرده است که گویا هرکس میخواهد درباره دولت چیزی بگوید یا کاری بکند ابتدای به ساکن باید از او استمزاج کند!
با اینحال مجموع نظریات او برای دوره جدید این بوده است که باید با نظام ساخت و کمتر غرزنی کرد. حالا چرا غرزنی میکند؟ یادش رفته که چه گفته است؟ یا در وجنات کار صندلی جدیدش خوب نگریسته و دیده مالهکشی دولت (دولتی در یک شورهزار) به او نمیآید و باید به همان تنظیمات سابق بازگردد و مدام غر بزند که چرا همهچیز آنطور که من میخواهم پیش نمیرود؟! این است دیکتاتوری نخبگانی!»
یادداشت نویس «جوان» در ادامه قدری از صداوسیما دفاع کرده و قدری هم حساب پزشکیان را از اصلاحطلبان جدا کرده و نوشته: «رئیسجمهوری که حتی حاضر نیست برای «اون یکی» بیشتر چونه بزند و میگوید «نباید خودمان را با نظام درگیر کنیم»، حالا شما از او میخواهید که در جلسات و کارهایش به دوربین صداوسیما راه ندهد؟! این عین کودتا است.
خودت رسانهای هستی و میدانی از چهچیز حرف میزنی. پیشنهاد کودتا به رئیسجمهور میدهی و بعد خودت را هم عاقل و متعادل معرفی میکنی؟! یا صرفاً گمان میکنی که اگر نظام را با این تهدیدها بترسانی، کار را آنطور که شماها میخواهید جلو میبرد؟! نظامی که آن شخص را ۱۱ روز در خانه تحمل کرد و باج نداد حالا به تهدید عباس عبدی جا بزند؟!»
روزنامه اصولگرای جوان در پایان نوشته: «عبدی سوراخ دعا را گم کرده است. آنکس که به اشاره و حمایت شما رخت اپوزیسیونی تن میکرد، اسمش حسن روحانی بود که حالا دیگر فقط میتوانید چهره اخمو و عبوسش را در دیدارهای نظام ببینید و دیگر هیچ! آقای دکتر پزشکیان با تجربهای که از کار شما و روحانی دارد به میدان آمده است و این لبخندها را هم حفظ میکند. او آنطور که خود میگوید برای دوستی و وفاق و مهربانی آمده است، نه برای پنجاه، شصت کودتای ریز و درشت که در این چهار سال رفقای نازیآبادی اصلاحطلبان برایش فهرست کنند!»