روزنامه هم میهن با اشاره به اظهارات اخیر حسن روحانی در دیدار با استانداران سابق نوشت:
در پی سخنان اخیر حسن روحانی در دیدار با استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم، روزنامه هممیهن گفتگوهایی با حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم، محمود واعظی، قائممقام حزب اعتدال و توسعه و جهانبخش خانجانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی داشته است که در ادامه میآید.
*حسن روحانی در سخنرانی با توجه به وضعیت پیش آمده، شروع دولت چهاردهم را سختتر از زمان شروع به کار خودش در ۹۲ میداند؟ آیا وضعیت ایران سختتر و بحرانیتر شده است؟
محمود واعظی: نمیتوان گفت وضعیت سخت و بحرانی شده است، اما مشکلاتی که از نظر اقتصادی، در گذشته و در سال ۹۲ بوده الان هم وجود دارد و شاید بیشتر هم شده باشد؛ اما دو اتفاق بسیار مهم در این بین وجود دارد؛ اول اینکه جنگ غزه را شاهد هستیم و منطقه را با شرایط بیثبات و بحرانی مواجه کرده است، حمله به لبنان نیز همینطور و درگیریهایی که بین ایران و رژیم صهیونیستی است نیز مزید بر شرایط است.
این درگیریها به این شکل در سال ۹۲ وجود نداشت و همین مسائل تاثیراتی از نظر روانی روی مردم گذاشته است. از طرفی با سر کار آمدن ترامپ نیز شرایط جدیدی ایجاد شده است؛ لذا از نظر مسائل سیاست خارجی، وضعیت منطقه و مسئله اقتصادی شرایط سختتر است.
جهانبخش خانجانی: قطعاً اینگونه است. اگرچه در دولت آقای احمدینژاد خطاهای استراتژیک مهمی وجود داشت، اما اثرات تحریم هنوز نقش اساسی را ایفا نکرده بود و کشور دچار این فروپاشی عظیم نشده بود.
متاسفانه به دلیل عملکرد دولتهای قبل، با شرایطی روبهرو هستیم که بسیاری از شاخصها دچار اختلال و اغتشاش است و دولت چهاردهم باید تمام این معضلات و بحرانها را به نوعی حل کند و بتواند از عهده آن بربیاد و به خاطر همین، در ابتدای دولت چهاردهم شما میبینید بهرغم همه همدلیها و وفاقی که بین دولت بهویژه با تدبیر ریاستجمهوری وجود دارد، هنوز در بسیاری از مسائل دچار مشکل هستیم و ما باید منتظر معضلات اقتصادی و اجتماعی بیشتری در آینده باشیم؛ آنهم به دلیل کسری بودجهای که وجود دارد. در حال حاضر کشور با کسری بودجهای بالغ بر بیش از ۷۰۰ هزار میلیارد تومان روبهروست و طبیعی است که نتوان آینده را خیلی موفق ارزیابی کرد.
حشمتالله فلاحتپیشه: زمانی که احمدینژاد دولت را تحویل داد، وضعیت خزانه کشور خیلی بهتر از روزی بود که پزشکیان دولت را تحویل گرفت و از طرفی هم آقای روحانی با شعار تازه روی کار آمده بود که این شعار دلخواه دموکراتهای آمریکا و اوباما بود. اوباما واقعاً هدفش این بود که با ایران به یک توافق برسد و البته انتخاباتی که روحانی داشت، حاصل یک انتخاب جدی در داخل بود که یک انرژی مردمی عمده را پشت سر داشت و تیم روحانی سعی کرد که این انرژی را هدر ندهد و راهبرد تغییر در سیاست خارجی را مطرح کرد و برجام حاصل این راهبرد بود.
ولی شروع دوران آقای پزشکیان علاوه بر اینکه پشتوانههای اقتصادی دولت خیلی کم بود، بحرانهای منطقهای جدی هم وجود داشت که در دوران روحانی نبود و مهمتر اینکه دست بسته پزشکیان در شکلدهی به کابینه هم به این موضوع کمک کرد. من معتقدم پزشکیان پس از دوران انتخابات، یکباره خودش را در فضای فکری جدید دید که با فضای ذهنی دوران انتخابات متفاوت بود و وارد فضای ذهنی محافظهکارانه شد؛ در صورتی که فضای انتخاباتی ایران باعث شد که پزشکیان رئیسجمهور شود.
فضای محافظهکارانهای که پزشکیان با آن دولتش را شروع کرد، فضای دلخواه شکستخوردگان در انتخابات و کاسبان تنش و تحریم بود. من معتقدم ضربه اول را اطرافیان پزشکیان به او زدند که انرژی انتخابات او را در سالنی دیگر تخلیه کردند؛ چانچه دیدیم در مجلس، ایشان و آقای عراقچی ادبیات خودشان را به ادبیات جبهه پایداری نزدیک کردند و این چیزی بود که ضرر آن در درجه اول به کل کشور رسید.
*وضعیت کشور در آستانه شروع به کار دولت چهاردهم همزمان شده با بازگشت ترامپ و جنگ گسترده اسرائیل با فلسطین و لبنان. تحلیلتان درباره وضعیت امروز و آنچه پیش روی پزشکیان است؛ چیست؟
محمود واعظی: کشور به دلیل درگیریهای خاورمیانه، غزه، لبنان و اتفاقاتی که در وعده صادق ۱ و ۲ رخ داد امنیتیتر شده است. در همان روز تحلیف که با ترور شهید هنیه مواجه بودیم، وضعیت به سمتی رفت که دولت از مسیری که در رابطه با برنامههای خود در نظر گرفته بود، کمی فاصله گرفته و عملاً باعث شد مسائل امنیتی تاثیرگذار باشد. چند بار دلار تحت تاثیر همین اتفاقات غیراقتصادی قرار گرفت و به دلیل مسائل امنیتی افزایش قیمت داشت. این موضوعات یکی از فشارهایی بود که دولت پزشکیان در ماههای اول روی کار آمدن تحمل کرد و دوران سختی هم هست و طبیعی است که اداره کشور در این شرایط سختتر از وضعیت دولت در سال ۹۲ بود.
جهانبخش خانجانی: بنا نداشتم در رابطه با این موضوع صحبت کنم چراکه به بعضی از تصمیمگیریها و تصمیمسازیها نقد دارم و در عین حال بعضی از کارها را مثبت و مفید میدانم. در شرایط مختلف باید تصمیمهای متفاوتی گرفته شود. در عرصه سیاسی حرف مرد یکی نیست، اتفاقاً در عرصه سیاسی و تصمیمسازی حکومتی، باید به فراخور شرایط و مسائلی که در منطقه و جهان وجود دارد تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای متعددی گرفته شود. آقای پزشکیان یک انتخاب مناسب برای حکومت و مردم بود.
هم حاکمیت از انتخاب آقای پزشکیان متنعم شد، چون فضای کشور به سمتی میرفت که مقبولیت حکومت در بخشهای مختلف زیر سوال رفته بود و مردم به شدت ناراحت بودند. تایید آقای پزشکیان و انتخاب آقای پزشکیان برای حکومت یک انتخاب عاقلانه و خردمندانه بود و به نظر من هر کسی در هر سطحی در این تصمیمسازی نقش داشته، باید به او آفرین گفت. دولت آقای پزشکیان برعکس شعاری که «اسب زینشده» را تحویل آقای پزشکیان دادیم یک جامعه و اقتصاد مخروبه و ویران را تحویل آقای پزشکیان دادند.
نمونه آن مشکلی است که در نیروی برق و خاموشیها وجود دارد و حاصل بیتدبیری وزارت نفت است که به راحتی سوخت گازوئیل ذخیره پالایشگاهها و نیروگاهها را فروختهاند. اخباری مبنی بر این است که مازوت کافی هم در اختیار نیروگاهها نیست. با این وجود در حال حاضر در مخازن دچار کمبود سوخت نیروگاه هستیم و مجبوریم برای نسوزاندن مازوت به قطعی برق تن بدهیم.
این شرایط حاکی از آن است که دولت آقای پزشکیان با یک بحران فزاینده اقتصادی مواجه است و اگر بخواهد مشکلات کشور را حل کند، باید تصمیم جدیدی بگیرد و آن تصمیم جدید در ارتباط با انتخابات آمریکا و یا رفتارهای جهانی نیست. به نظر من ما باید در حوزه مسائل بینالمللی یک مقدار تجدیدنظر کنیم. به هر حال ما نمیتوانیم تا ابد در منطقه در ستیز با برخی از حکومتها باشیم. ما باید به سمت یک صلح آبرومند و در عین حال حافظ منافع ملی کشور پیش برویم. ضمن آنکه باید عزت و مصلحت کشور نیز حفظ بشود.
به نظرم، ما در مواجهه با موضوع اسرائیل نیاز داریم که بر اساس رویکردهایی که وجود دارد و شرایط منطقی و رفتارهایی که رژیم اشغالگر انجام میدهد تصمیمگیری کنیم، اما مبتنی بر منافع ملی. ما باید از نگرش احساسی به مقوله فلسطین و اسرائیل دور شویم و به نوعی بر مبنای منافع ملی و مصلحت عمومی کشور موضوع فلسطین و اسرائیل را دنبال کنیم و به سمتی برویم که جامعه جهانی و جامعه مسلمان آن را میپسندند. از سوی دیگر از جهتی میشود بهتر با ترامپ وارد مذاکره شد.
تاکنون این روابط با واسطه میانجی برقرار شده و در جاهایی به نفع ما بوده است، اما هیچ ضرورتی ندارد و برای حفظ امنیت کشور، منافع ملی و اقتصاد کشور ضرورت دارد که ما پارادایم جدیدی را در روابطمان با جهان شروع کنیم. اما این به معنای شکست در اندیشه نیست. تمام دولتها و کشورها مانند چین، آلمان، ژاپن و کشورهای اروپایی در سده اخیر در مقاطعی وارد یک پارادایم جدید گفتگو و ارتباط با جهان شدند و منافع این رویکرد و پارادایم جدید در آینده کشورشان مشخص است. به نظر من باید در مواجهه با دولت آمریکا و به ویژه آقای ترامپ بر مبنای عقلانیت و حفظ منافع ملی حرکت کنیم.
حشمتالله فلاحتپیشه: من معتقدم ویرانهای که آقای پزشکیان در سیاست خارجی تحویل گرفت، کمتر از ویرانی غزه نبود و مردم ایران هم از سیاست خارجی کشور ناراضی بودند و به همین دلیل یک ضلع مثلث انتخاباتی پزشکیان تنشزدایی در سیاست خارجی بود که در کنار دو ضلع دیگر یعنی اصلاحات اقتصادی و دفاع از آزادیهای مدنی، قرار گرفته بود.
آقای پزشکیان که روی کار آمد، عملاً ایران و اسرائیل در شرایط پیشاجنگی به سر میبردند و بسیاری از مؤلفههای سیاست خارجی ایران که سالها برای آن هزینه شده بود، وارد فضای درگیری شده بود و هیچ میانجیای در این جنگ وجود نداشت. تنها کانال ارتباطی محدود بین ایران و آمریکا تحت عنوان ابتکار عمان هم تعطیل شده بود. در عین حال ایران با برخی از کشورهای همسایه هم دچار تنش شده بود و معدود کشورهای عربی که به ظاهر لبخند میزدند، در چالش بین ایران و اسرائیل در عمل به تعهدات امنیتی خودشان به آمریکا و از آن طریق به اسرائیل عمل میکردند.
دیگر اینکه روابط ایران با اتحادیه اروپا هم در یکی از بدترین شرایط خودش بعد از انقلاب به سر میبرد؛ طوری که الان اگر ترامپ بخواهد از کارت مکانیسم ماشه اروپاییها استفاده کند، حتماً دشواریهای دوره اول خودش را ندارد. در چنین شرایطی، سرمایهگذاری خارجی در کشور به حداقل رسیده بود؛ بهطوریکه کشورهایی مثل چین و روسیه که به عنوان متحد ایران معرفی شده بودند، بارها به خاطر منافع سیاسی و اقتصادی خودشان، ایران را دور زده بودند.
این وضعیتی بود که پزشکیان تحویل گرفت. من اعتقاد دارم ایشان و تیمش دچار یک اشتباه استراتژیک شدند و اشتباه این بود که برای اینکه بتوانند کابینه خود را تشکیل دهند، به جای پایبند بودن به عهدی که با مردم بسته بودند (یعنی تغییر در سیاست خارجی)، آمدند ادبیات تداوم در سیاست خارجی را تکرار کردند. درحالیکه ایشان میتوانست با یک طرح جامع به سیاست خارجی ورود کند. البته بخشی از این به ساختار سیاسی در ایران برمیگردد.
*تحلیلتان از آینده رویکرد دولت نسبت به این حجم از مشکلات چیست؟
محمود واعظی: مهمترین موضوع این است که باید برای اینکه منطقه آرام شود تلاش شود. دوم اینکه زندگی مردم از این حالت مسائل امنیتی که الان وجود دارد خارج شود و از طرف دیگر بتوانیم تحریمها را برداریم.
باید از وضعیتی که روابط بانکی ما دارد خارج شویم و بتوانیم به یک روابط بانکی معمولی برسیم. روابط ما با کشورهای مختلف دنیا باید عادی باشد که بتوانیم نفت را به قیمت روز بفروشیم و از هر نقطهای از دنیا که میخواهیم کالاهای مورد نیاز را وارد و کالاهای خودمان را به بازارهای دنیا صادر کنیم. اینها میتواند شرایط رفاه و معیشت مردم را تغییر دهد. امیدوارم آقای دکتر پزشکیان همان برنامههایی که برای برداشتن تحریم و حل مسائل بانکی و FATF وعده داده است را با کمک مجلس و مسئولین به پیش ببرد و موفق باشد.
جهانبخش خانجانی: دولت باید از شعار دادن و رفتارهای پوپولیستی دوری کند و اقتصاددانان و تکنوکراتهایی که مسلط به حل مشکل هستند را به خدمت بگیرد. در انتخاب اعضای کابینه گاهی احساس میشود که آقای پزشکیان باید تصمیمات سختی را بگیرد و از رودربایستی و نگرش به هر حال خاص به افراد خاص دوری کند. بعد از رئیسجمهور، باید بخشهای دیگر دولت از دفترشان، گرفته تا معاون اول، معاون اجرایی، کابینه و بخشهای دیگر باید در یک راه حرکت کنند. اما متاسفانه در وجود این تمامکننده خلأ وجود دارد.
اعضای کابینه و وزارتخانهها همسو با یکدیگر نیستند. این میتواند پاشنه آشیل دولت باشد. اگر رئیسجمهور در حوزه اقتصاد موضعی میگیرد، باید تمام وزارتخانهها همسو با ایشان حرکت کنند و وزرا در راستای تعهدی که رئیسجمهور به حامیانش و به مردم داده، حرکت کنند. به نوعی در جهت سرمایههای اجتماعی و سیاسی همراه رئیسجمهور حرکت کنند، اما این ضعف وجود دارد که بعضی از اعضای کابینه، بیشتر برای ماندن خود یا برای به دست آوردن دل بخشی از مجلس و یا ارکان حکومتی تلاش میکنند. این روند میتواند به ضرر دولت باشد.
حشمتالله فلاحتپیشه: آقای پزشکیان باید یک برنامه سیاست خارجی را تعریف کند که اساس آن برنامه واکنشی به روی کار آمدن ترامپ نباشد، بلکه برنامهای با اهداف فعال برای شکلدهی شرایط جدید باشد و مهمترین هدفش هم باید این باشد که نوعی از تعامل با دنیای غرب را تعریف کند که نتیجه آن جلوگیری از گشادهدستی نتانیاهو در تحولات منطقه باشد.
نتانیاهو سعی میکند تحولات منطقه را به مسیری کاذب ببرد و سعی میکند جبهه لبنان را گرم نگه دارد، اما من معتقدم جهان و هم ارتدوکسهای صهیونیسم، به گونهای نیست که در بلندمدت پشتیبان نتانیاهو باشند. ایران در گام اول باید یک برنامه فعال داشته و در این برنامه میتوان حتی در عملکرد سیاست خارجی ترامپ هم نقش داشت. ترامپ تلاش خواهد کرد که بحران خاورمیانه را برونسپاری کند و به تحولات منطقه بکشاند.
چون در این برونسپاری، نتانیاهو مجبور است به کشورهای عربی نزدیک شود و آنها را برای انزوای ایران ترغیب کند. برای پرهیز از انزوا، ایران نباید محدود به مسئله روابط ایران و اسرائیل شود، بلکه باید به یک چالش جهانی و منطقهای تبدیل شود. گام دیگر ترمیم مناسبات با اروپاست. به میزانی که ترامپ با سیاست جدیدش با اروپا دچار مشکل میشود، ایران میتواند از فضای ذهنی جنگ اوکراین خارج شده و مانع از اجماع علیه ایران شود.
منبع: روزنامه هم میهن