آفتاب: جوانی که به اتهام قتل همسر سابقش دستگیر شده است در اعترافات جدیدی عنوان کرد که پدرم جسد همسرسابقم را به آتش کشیده است.
در پی کشف جسد سوخته زن جوانی داخل کال روستای رودخین، کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی پس از بررسی سوابق افراد گم شده، موفق شدند پس از انجام آزمایش DNA و دیگر مشخصات ظاهری که خانواده مقتول در اختیار کارآگاهان گذاشتند هویت مقتول را شناسایی کنند.
با شناسایی هویت مقتول چند مظنون که روز قبل از قتل، با وی در ارتباط بودند دستگیر شدند اما مدرکی علیه آنان به دست نیامد. کارآگاه حسننژاد که مسئولیت رسیدگی به این پرونده جنایی را به عهده داشت پس از بررسی شمارههای تماس تلفن همراه مقتول، به شمارهای برخورد کرد که چندین بار با آن تماس برقرار شده بود.
تحقیق روی این شماره مشخص کرد که شماره تلفن مذکور مربوط به همسر سابق مقتول میباشد بنابراین او با شگردی خاص دستگیر شد اما خود را بیخبر از ماجرای قتل نشان داد و گفت: ما به دلیل اختلافاتی که با یکدیگر داشتیم از حدود ۳ ماه قبل از هم جدا شدیم و دیگر از او اطلاعی ندارم اما وقتی متوجه شد که کارآگاهان ساعات تماس او با مقتول را در دست دارند به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: با آن که او را طلاق داده بودم اما هنوز هم او را دوست داشتم چند بار با او تماس گرفتم و از او خواستم تا دوباره به زندگیام بازگردد که در یکی از تماسها او قبول کرد تا در این باره با هم صحبت کنیم من هم با او قرار گذاشتم و شب حادثه (دهم مرداد ماه) با موتورسیکلت به محل قرار در بولوار هدایت رفتم. او را سوار موتورسیکلت کردم و با هم به مغازه آبمیوهفروشی رفتیم.
متهم این پرونده ادامه داد: در حالی که من از بازگشت به زندگی صحبت میکردم او هم چنان به من کممحلی می کرد و مدام با تلفن همراهش مشغول بود دیگر داشتم عصبانی میشدم که با فریاد او را خطاب قرار دادم و از بیمحلیهایش گلایه کردم.
وی اضافه کرد: او نیز که توقع چنین برخوردی را نداشت عصبانی شد و با من به مشاجره پرداخت در همین حال من شال او را از روی سرش کشیدم و به دور گردنش انداختم. آن قدر فشار دادم تاچهرهاش کبود شد و دیگر نبضش نمیزد. ترسیده بودم، به همین دلیل هم با پدرم تماس گرفتم و ماجرا را به او گفتم، دقایقی بعد پدرم با موتور سهچرخهاش که با آن کارتن جمع میکند نزدم آمد و جسد را در قسمت بار موتور سهچرخهای قرار دادیم تا آن را در محلی پنهان کنیم. پدرم گفت تو هم سوار شو! اما من به این بهانه که موتورسیکلتم را نمیتوانم این جا رها کنم با او نرفتم. پدرم جسد را با خود برد و من دیگر نمیدانم آن را چکار کرد.
در پی اعترافات این جوان ۲۵ ساله پدر ۴۵ ساله او نیز در منطقه بازه شیخ مشهد و در منزل مسکونیاش دستگیر شد. اما از همان ابتدا طوری وانمود کرد که از هیچ چیز اطلاعی ندارد حتی وقتی فرزندش را در پلیس آگاهی دید گفت: امید تو هستی؟
گزارش خراسان حاکی است: این مرد ۴۵ ساله در ادامه بازجوییها نیز منکر ارتکاب هرگونه جرمی شد اما شواهد و دلایل مستند حاکی از آن است که او جسد را با ریختن کارتن، چوب و خار و خاشاک و با استفاده از بنزین به آتش کشیده است. بازجویی از متهمان دستگیر شده برای کشف زوایای پنهان این پرونده همچنان ادامه دارد.