کد خبر: ۱۷۳۰۸۷
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۹

"مرسی" پروژه "اردوغان" را تکرار می کند؟

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: باز هم روزگاری رسیده که مردی با ویترینی از جنس مسلمانان. ندای اسلامخواهی سر داده است.

چه ندای زیبا و روح نوازیست ندای الله و اکبر. به هر مسلمانی حس غرور دست میدهد زمانی که ببینیم عالی ترین مقام یک کشور مهم در اجلاسهای بین المللی سخنرانیش را با آیات قران و یاد خدا آغاز می کند . وقتی نظاره گر باشیم یک رئیس جمهور خارجی در سخنرانی خود با تکیه بر غیرت اسلامی و در حمایت از آرمان فلسطین فریاد محکومیت اسرائیل سر دهد و رژیم صهیونیستی را غاصب خطاب کند.

و ملت ایران هم مانند هر ملت دیگری وقتی ببیند روسای دولتهای دیگر خصوصا کشورهای اسلامی در مجامع بین المللی از حقوق کشورمان حمایت می کنند خرسند می شوند.

با گفتن این مقدمه چهره اسلامگرای! رجب طیب اردوغان در سالهای اخیر در ذهن ما نقش می بندد!

اردوغانی که با به قدرت رسیدنش در ترکیه و شعارهای زیبای اسلامگرایانه اش خود را در جهان اسلام برجسته کرد و در برخی مواقع همچون اجلاس داووس سوئیس، در برابر رجز خوانی های مقامات صهیونیستی با آن نطق آتشین و سپس ترک اجلاس، جهان اسلام را متوجه خود ساخت و در ماجراهایی چون حمله ناجوانمردانه صهیونیست ها به کشتی حامل کمک های مردمی ترکیه به غزه بار دیگر با لحنی تند به مصاف صهیونیست ها رفت و خواستار عذرخواهی رسمی آنها شد.

اردوغان در ماجرای بحران قحطی در سومالی، به همراه هیئتی بلندپایه از مقامات ترک خود را به موگادیشو پایتخت سومالی رساند و در جمع مسلمانان قحطی زده با آنان ابراز همدردی کرد و خود را پیشتاز کشورهای اسلامی معرفی کرد.

مجموعه این اقدامات و موضع گیری ها، به تناسب زمان و ابعادشان در سطح و نوع رابطه ما با ترکها تاثیرات بسزایی داشت و گاها میزان واکنشها و ابراز هیجانات مسئولین ایرانی با این اتفاقات همخوانی نداشت.

تا جایی که در سالها و ایام نه چندان دور دستگاه دیپلماسی کشورمان با ذوق زدگی و شتابزدگی فراوان مدام رپورتاژ برادران استانبولی! خود را می رفت و رسانه ملی پا به پای اخبار مربوط به احمدی نژاد، تحرکات دولت اردوغان را با آب و تاب فراوان گزارش میداد و از حق نگذریم برای محبوبیت ترکها از جان و دل مایه گذاشت!

چیزی نگذشت که روابط گرم تهران با شریک ترک خود پا به سردی گذاشت، چرا که مقامات استانبول قند در دلشان آب می شود که به اتحادیه اروپا بپیوندند. حتی اگر بهای آن تن دادن به تحریم های آمریکا علیه ایران برای کاهش خرید نفت از کشورمان یا هزینه آن استقرار سپر موشکی آمریکا در خاک ترکیه باشد. در شرایطی که ایران رسما به برادران ترک خود اعلام کرد این سامانه را تهدیدی برای خود می داند.

شاید مقامات استانبول در دل گفته باشند مگر برادری برای ما نان و آب میشود؟!

نتیجه این است که آنها حاضرند هر بهایی را برای رسیدن به منافعشان بدهند. دیروز استقرار سپر موشکی و تحریم نفتی را عملی کردند و امروز با پر رویی تمام آستین هایشان را بالا زده اند تا با سقوط بشار اسد کمر محور مقاومت رابشکنند. اینکه دمشق یکی از ارکان مهم در مقابل رژیم صهیونیستیست یا اینکه سوریه یکی از شرکای استراتژیک ایران به حساب می آید و تضعیف آن با منافع ایران در تضاد است. اصلا اهمیتی ندارد. مقامات استانبول براحتی خاک خود را در اختیار مخالفان تروریست سوری قرار می دهند. امکانات لجستیکی می دهند ، با صهیونیست ها و آمریکایی ها بر سر یک میز فالوده میخورند و در آخر اغلو! را پشت تریبون میفرستند و رسما سقوط اسد را خواستار میشوند.

و در ادامه در روابطشان با کشورمان کار را به آنجا می رسانند که در پاسخ به دعوت رسمی جمهوری اسلامی ایران از رئیس جمهور ترکیه برای حضور در اجلاس غیر متعهدها. نه تنها رئیس جمهورشان بلکه وزیر خارجه شان را هم به اجلاس نمی فرستند. پیش بینی اینکه اگر ملت ایران در آینده روزی درموضع ضعف قرار بگیرد و ترکیه چه واکنشهای بدتری را داشته باشد را به مخاطبان می سپاریم.

* حالا دوباره نام یک اسلامگرا بر سر زبانها افتاده.

نام او محمد محمد مرسی العیاط است. وی 61 سال قبل در مصر بدنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در قاهره به اتمام رساند و برای تحصیلات تکمیلی راه آمریکا را در پیش گرفت! و دکترای خود را از یک دانشگاه در کالیفرنیای جنوبی دریافت کرد و سپس در همانجا مشغول به تدریس شد . دو فرزند او متولد کالیفرنیا و شهروند آمریکا هستند!

بعدها او به مصر بازگشت و در دوران مبارک ازسال 2000 تا 2005 نماینده پارلمان مبارک بود!
بعد از انقلاب ملت مصر، او ریاست حزب آزادی و عدالت که یکی از زیر شاخه های اخوان المسلمین است را عهده دار شد و در انتخابات بعنوان کاندیدای حزب متبوعش وارد صحنه شده و در رقابت نزدیکی با ژنرال احمدشفیق بعنوان اولین رییس جمهور مصر بعد از دوران دیکتاتوری مبارک انتخاب شد.
با انتخاب مرسی نام اخوان المسلمین در کنار اسم او در رسانه های جهان بازتاب های گوناگون و متفاوتی داشت.

همه منتظر بودند دیدگاه های مرسی را در خصوص منطقه و جهان بشنوند. چرا که مواضع اکنون او دیگر موضع رسمی قاهره خواهد بود. صهیونیست ها دلشان برای هوا شدن کمپ دیوید به شور افتاده بود و یکی پس از دیگری با دستپاچگی سراغ تریبون را میگرفتند تا پابرجا بودن کمپ دیوید را به مصری های انقلابی یادآوری کنند. سخنگویان کاخ سفید هم که خود را پدرخواندگان عالم می دانند سربسته به دولت جدید قاهره تذکر میدادند که با خویشتنداری بر تعهدات کشورشان پایبند باشند.

و اما ایران که حالا از تعلیق روابطش با مصر حدود سی سال میگذرد. منتظر است درخت بیداری اسلامی که سالها برایش خون و دلها خورده به بار بنشیند.

ولی اخوانیها بسیار زرنگ و محتاط اند، آنها بنا دارند به اهدافشان با کمترین هزینه دست پیدا کنند. عربستان و قطر رقم های قابل توجهی را به قاهره پیشکش کردند. عربها بی دلیل پولها را روانه جیب مقامات مصری نکردند و این هزینه ها را نوعی سرمایه گذاری قلمداد میکنند. آمریکا هم پشت پرده از ارتشیهای وابسته و بازماندگان سیستم مبارک حمایت می کند و گزینه کودتا در صورت تصیمات شتابزده مرسی احمقانه به نظر نمیرسد.

حالا مرسی مانده با یک ملت انقلابی و وضعیت نابسامان مصر، پولهای کشورهای عربی و دیکتاتور، چشم های خیره مقامات واشنگتن، ماجرای فلسطین، شیطنتهای اسرائیل و دست بر هوا مانده‌ی دوستی ایران به سمتش.

اما نکته ای که عامل نگاشتن این دستنوشته شد . نگرانی از اجرای پروژه تکراری اردوغان توسط مرسی برای بازی دادن ایران است.

مرسی بعد از به قدرت رسیدن تا هفته ها به مسائل داخلی و بررسی اوضاع کشورش می پرداخت و در خصوص سیاست خارجی آتی مصر اظهار نظرچندانی نکرد ولی در تصمیمی عجیب ورود ایرانیها را به کشورش ممنوع اعلام کرد که می بایست این موضوع در مجالی دیگر کالبد شکافی شود.

بصورت کلی. طبیعی است که او از تصمیمات شتابزده بپرهیزد چرا که کشورش در یک موقعیت حساس و تاریخی قرار دارد . او با ملتی انقلابی طرف است که به کوچکترین تحرک امریکا و اسرائیل واکنش نشان میدهند و به خیابانها می ریزند. در ماجرای چندی پیش جوانان مصری سفیر اسرائیل را شبانه به تلاویو فراری دادند و پرچم اسرائیل را پایین کشیدند و آتش زدند.

از این سو اجلاس غیر متعدها اولین بهانه ای بود که مصر و ایران را دوباره کنار هم قرار دهد . مصر که حالا ریاستش بر غیرمتعهدها به پایان می رسید باید ریاست را در تهران به احمدی نزاد تحویل میداد، رسانه ها اخبار ضد و نقیضی از آمدن و نیامدن ها میدادند و از قاهره زمزمه هایی مبنی بر نیامدن مرسی به تهران بگوش می رسید.

نهایتا بعد از اجلاس مکه قرار شد مرسی برای سفری 3 ساعته به تهران بیاید و مقامات کشورمان یکی پس از دیگری پشت تریبون می آمدند و از لبخندهایشان مشخص بود این سفر اتفاق می افتد و یخ قطع روابط تهران قاهره بعد از سالها ذوب میشود . مرسی در تهران ریاست را به احمدی نزاد تحویل می دهد و در برنامه کوتاه سفرش. در حاشیه اجلاس با رییس جمهور کشورمان دیدار می کند .

بعد از آن مصر از ایران دعوت می کند تا وزیر خارجه کشورمان برای نشست چهار جانبه حل مشکل سوریه، راهی قاهره شود.

صالحی در مصر با شبکه دولتی این کشور گفتگو می کند و صراحتا می گوید برای چندمین بار از دولت مصر می خواهیم روابط را در حد سفیر برقرار کنیم.

این دستپاچگی مقامات کشورمان تحلیلگران، کارشناسان و دلسوزان نظام را به این فکر فرو برده که خدای نکرده نکند دستگاه دیپلماسی باز هم در محاسباتش دچار اشتباه شود و پوست هندوانه ای که چندی پیش ترک ها زیر پای دستگاه دیپلماسی انداختند اینبار با انبه های! آبدار مصری تکرار شود!
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
0
0
نه تنها مرسي ، اردوغان ديگري است بلكه تمام رهبران كشورهاي آزاد شده از ديكتاتوري اردوغانهاي ديگري هستند زيرا خواست ملتهاي آنان آزادي ، عدالت وحركت به سوي پيشرفت است.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
0
0
نویسنده محترم باید یاد بگیرد که قرار نیست ما با کسانی دوستی کنیم که دقیقا مثل ما حرف بزنند به هر حال همه با هم نکات اشتراک و افتراقی دارند که مشتراکات را پایه همکاری قرار می دهند
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
0
0
در اینجا ذکر چند نکته قابل تامل است:
1- اولا آنکار پایتخت سیاسی ترکیست نه استانبول پس باید بگیم برادران آنکارایی!
2 - همین آقای اوغلو با تئوری تنش زدایی با کشورهای منطقه از بهترین دیپلمات های دنیاس که به بهترین نحو ممکن منافع ملی کشورش را در خارج از مرزها جستجو می کند.کاش ما هم دستگاه دیپلماسی این چنینی را داشته باشیم.
3-همه منتظر بودند دیدگاه های مرسی را در خصوص منطقه و جهان بشنوند و همه از زبان خود و نه مترجم رسانه ملی شنیدند که در اجلاس نم چه گفت.
5-این ضعف دستگاه دیپلماسی ماست که در طول 33 سال آقای مرسی خلیج فارس را خلیج عرب می نامند.آیا همه اینها پیام هایی جدی به تهران نیست.
4- اما چیزی که اینجا مهم و مسجل است رفتن بشار اسد است.پس از رفتن سقوط رژیم اسد جمهوری اسلامی چه پاسخی برای مردم سوریه دارد؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
0
0
دقیقا با نظر نویسنده موافقم. اون دوست عزیزکه به نظر نویسنده ایراد گرفتن بهتره چشمانشون رو به حقیقت باز کنن. آرمانگرایی بدترین چیزی است که دستگاه دیپلماسی کشور رو با بن بست مواجه میکنه. آقای مرسی به فکر ایران و سیاست هاش نیس .به فکر قدرت گرفتنه. به فکر رهبری جهان عربه. جمهوری اسلامی باید از تجربه اردوغان عبرت بگیره .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
0
0
یکی از تحلیل هایی که شاید در آینده بشنویم اینه که بیداری اسلامی یا بهار عربی به ضرر ماست .این هم اولین نشونه ش
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین