کد خبر: ۲۱۲۴۹۶
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۹
تحلیل مکالمه روحانی - اوباما از منظر رسانه ای

خبررسانی بود یا ذوق زدگی؟

کمترین آشنایی با کار رسانه ای و خبری از این واقعیت گواهی می دهد که مکالمه « روحانی- اوباما» واجد عناصر مختلف خبری و از این نظر حایز اهمیت بوده است و این اطلاع رسانی به خاطر جنس خبر است و نه شیفتگی و وادادگی و ذوق زدگی.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: انعکاس گسترده خبر مکالمه تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا در رسانه های داخلی و خارجی و تفسیر و تحلیل های متفاوت در این باره از جانب برخی از محافل و رسانه های افراطی به «شیفتگی، وادادگی و ذوق زدگی» تعبیر شده است.

حال آن که کمترین آشنایی با کار رسانه ای و خبری از این واقعیت گواهی می دهد که مکالمه « روحانی- اوباما» واجد عناصر مختلف خبری و از این نظر حایز اهمیت بوده است و این اطلاع رسانی به خاطر جنس خبر است و نه شیفتگی و وادادگی و ذوق زدگی. البته انکار نمی توان کرد که در تفسیرها و تحلیل ها ممکن است رگه های آشکار و پنهان این صفات دیده شود اما اصل خبر به معنی اخص و واقعی کلمه «خبر» است.

درباره «خبر» تعاریف مختلفی ارایه شده اما در یکی از مدرن ترین تعاریف آن که مورد قبول استادان علوم ارتباطات است، این گونه تعریف می شود: «فرآیند ارزش گذاری عناصر رویداد عینی، با توجه به مصالح فرستنده و نیاز مخاطب».

مکالمه روحانی – اوباما نیز یک رویداد عینی است که با توجه به مصالح فرستنده و نیاز مخاطب به آن پرداخته شده است.

عناصر 7 گانه خبر از این قرارند: نزدیکی(مجاورت)، برخورد( نزاع)، بزرگی (از حیث عدد و رقم)، شهرت،دربرگیری و شمول، شگفتی و استثنایی و خلاف قاعده بودن و دست آخر: تازگی.

بر اساس عنصر اول زلزله در کشور همسایه اهمیت بیشتری دارد تا سومالی، یا چالش دولت و مجلس واجد عنصر برخورد است و از منظری دیگر تعداد کشته های یک زلزله را می توان مصداق«بزرگی» خبر دانست. موارد دیگر نیز روشن است.
 
حال به خبر مکالمه روحانی – اوباما می پردازیم:

درست است که این رخداد در نیویورک بوده و حسب ظاهر دور می نماید اما چون یک طرف آن رییس جمهور ایران است بسیار نزدیک (ملموس) به حساب می آید. درباره عنصر دوم نیز سابقه نزاع دو کشور بر سر موضوعات مختلف جذابیت دارد. این خبر در عین حال «بزرگ» است.نه به خاطر این که متضمن تلفات و خسارات ( مانند زلزله ) باشد بلکه به سبب اهمیت و میزان توجه به آن.

عنصر «شهرت» هم که به وضوح پیدا و هویداست و نیاز به توضیح ندارد. درباره «شمول» یا دربرگیری نیز این توضیح کفایت می کند که بر قیمت دلار در ایران تاثیر گذاشت (اقتصادی)، همراه با بازگشت یک کالای به سرقت رفته تاریخی به کشور بازگشت (فرهنگی) و موارد دیگر. دو عنصر شگفتی (به خاطر استثنایی و نه قاعده بودن) و تازگی (زمان وقوع) نیز در آن وجود دارد.

با این وصف روشن می شود که همه یا اکثر عناصر 7 گانه خبر در این خبر خاص مستقر یا مستتر است و توجه به آن و انعکاس ویژه در رسانه ها امری کاملا موجه به حساب می آید.

تا اینجا صرفا از منظر رسانه ای تحلیل شد. به لحاظ تاریخی اما می توان به یاد آورد که پس از ماجرای دانشگاه کلمبیا در یکی از سفرهای محمود احمدی نژاد به نیویورک در داخل برخی چنان ذوق زده شده بودند که آن را«فتح الفتوح» یا «بزرگ تر از فتح فاو» دانستند و حالا مدعی شده اند.

اگر ناسزا و اهانت شنیدن فتح الفتوح است تلاش برای گشایش گره های روابط فی مابین به قصد گشایش در زندگی مردم چرا باید ذوق زدگی و وادادگی تعبیر شود؟ مگر آن که برخی تنها برای اخباری از جنس مواجهه در دانشگاه کلمبیا ارزش خبری قایل باشند.
 
منبع: عصر ایران
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین