آفتابنیوز : آفتاب: الف نوشت: بعد از آنکه روزنامه کیهان و نیز برخی نویسندگان آن هم چون آقای فضلینژاد بر صحت تیتر و مطلب کیهان اصرار ورزیدند و نیز مطلبی که درسایت الف منتشر شد و در آن به این موضوع پرداخته شد، دکتر ظریف در کامنتی در سایت الف اعلام آمادگی کرد که متن سخنانش در کمیسیون امنیت ملی بدون هرگونه سانسوری منتشر شود تا حقیقت ماجرا روشن گردد. گرچه اکنون دیگر توپ در زمین کمیسیون امنیت ملی مجلس است اما ذکر خاطراتی از زبان دکتر ظریف درباره برخوردهای روزنامه کیهان با وی، میزان صداقت این روزنامه را بیشتر مشخص خواهد کرد.
در ادامه مطلب این سایت خبری آمده است:
رویداد اول که پیرامون دستگاه سی.تی.بی.تی است و در سال ۸۱ به وقوع پیوسته است: «متاسفانه از ابتدای دولت آقای خاتمی دروغپردازیهای گستردهای به راه افتاده بود. گروهی را متهم کردند که بدون مجوز مقامات کشور اقداماتی انجام دادهاند. برای مثال روزی روزنامه کیهان تیتر بزرگ زد: اینجا چناران است با ما به سی.تی.بی.تی بیایید و زیر آن در همان صفحه اول نوشت: گروهی که به باند نیویورک در وزارت خارجه معروفند در جاده کرج چالوس یک ایستگاه جاسوسی درست کردهاند که اطلاعاتش مستقیم به وین میرود. این از آن دروغپردازیهایی بود که ظاهرا فردای آن روز بعد از تماسی که از بالاترین مرجع کشور با کیهان گرفته شد، مجبور شد بنویسد که این کار با هماهنگی مقامات کشور انجام شده است.» (صص ۱۸۸ و ۱۸۹ از کتاب آقای سفیر، نشر نی)
رویداد دوم که مرتبط با نمایندگی دکتر ظریف در سازمان ملل است:
«در بهمنماه سال ۱۳۸۰ بین من و آقای دکتر خرازی برای رفتن به نیویورک توافق صورت گرفت. ظاهرا آقای دکتر خرازی هم همان موقع موضوع اعزام من را به رهبری هم گفته بودند. بعدها رهبری به من فرمودند که همان روز من به آقای حجازی گفتم که بهترین گزینه برای نیویورک شما هستید ... به هر حال همان روز که من با ایشان ملاقات کردم، روزنامه کیهان در صفحه اول خود نوشته بود: گروهی در وزارت خارجه سعی می کنند ظریف را با استفاده از روش های دبیرخانه ای علی رغم مخالفت مقامات عالیه نظام به نیویورک بفرستند. کیهان فردای آن روز مجبور شد عذرخواهی کند. در دو مورد کیهان نسبت به من تهمت زده و من همیشه میگویم که از مسئول آن نمیگذرم ...» (صص ۱۹۳ تا ۱۹۵ از کتاب آقای سفیر، نشر نی)
شاید مناسبترین جملات برای ختم این وجیزه همان چند خطی است که وزیر خارجه پس از ذکر این رویدادها در کتاب اشاره میکند: «نمیدانم این چه شرعی است و ایشان چه متشرعی است که از کسی که به او تهمت زده است معذرتخواهی نمیکند و حلالیت نمیطلبد. البته کماکان نیز این دشمنی و عداوتشان با بنده ادامه دارد.»