به گزارش ایسنا، همیشه گفته میشود که اکران در سینمای ایران تابع توافق میان مثلث تهیهکننده، پخشکننده و سینمادار است و در واقع همیشه بیان این جمله دستاویزی برای پاسخ به منتقدان سیستم اکران در بخش خصوصی بوده است.
مالکیت سرگروههای سینمایی برای کجاست؟
به گزارش ایسنا، احتمالا بخش عمدهای از کلاف سر در گم ماجرای اکران را باید در میان مالکان سرگروههای سینمایی جستجو کرد؛ مالکانی که با در اختیار داشتن نبض اکران، میتوانند تاثیرات زیادی در مسیر رو به رشد یا رو به افول سینمای ایران داشته باشند.
سینما آزادی: قطعا پرقدرتترین سرگروه سینمایی کشور، مجموعه سینما «آزادی» است که بیشترین درصد فروش سالانه سینمای ایران را به خود اختصاص میدهد. صاحبان بسیاری از فیلمها برای آنکه بتوانند درصدی از فروش خود را تضمین کنند، ترجیح میدهند فیلمشان در این سینما اکران شود.
این مجموعه متعلق به حوزه هنری (با درصد مالکیت بیشتر) و شهرداری تهران است که سه سال قبل (سال 90) با توافق یکدیگر اجازه اکران چندین و چند فیلم را در این سینما ندادند و نهایتا با مدیریت مملو از اشکال وزارت ارشاد و سازمان سینمایی، دعواها آنچنان بالا گرفت که حواشی عجیب و غریبی برای سینمای ایران بوجود آمد.
سینما استقلال: این سینما نیز به عنوان یکی دیگر از سرگروههای سینمایی، متعلق به حوزه هنری است و مدیر این نهاد دولتیِ پرقدرتِ فرهنگی برای آن تصمیمگیری میکند.
سینما استقلال یک سینمای تک سالنهی قدیمی است اما به دلیل آنکه چند صد متر بالاتر از میدان ولیعصر (عج) و در منطقهای پرتردد واقع شده، همچنان یکی از سینماهای پرفروش تهران محسوب میشود.
حوزه هنری در ماجراهای سال 90 و حواشیای که منجر به پایین کشیده شدن چند فیلم از روی پرده شد، اجازه نداد سینما استقلال چند فیلم را اکران کند. به طور کلی هر فیلمی که بخواهد روی پرده سینماهای «آزادی» و «استقلال» برود باید مجوز مسئولان حوزه هنری را بگیرد؛ مسئولانی که همچنان معتقدند که رفتارشان در جلوگیری از نمایش بعضی از فیلمها در سینماهای تحت مدیریتشان، حمایت از سینمای طراز جمهوری اسلامی است.
سینما آفریقا: چند متر آنطرف از سینما «استقلال» در شمال میدان ولیعصر (عج)، سینما «آفریقا» واقع شده که این دو سینما رقابت تنگاتنگی با یکدیگر در فرسوده شدن دارند!
مالکیت این سینمای قدیمیِ تک سالنه در اختیار بنیاد مستضعفان بود. طبق دستور مقام معظم رهبری، بنیاد مستضعفان باید سینماهای خود را به حوزه هنری واگذار کند و طبیعتا این سینما را باید سومین سرگروهی دانست که تصمیمگیری برای آن احتمالا در آیندهای نزدیک در اختیار مدیران حوزه قرار میگیرد.
سینما فرهنگ: سینما فرهنگ که به لطف کمفروغ و فرسوده بودن مجموعه سینمایی «عصر جدید» از چند ماه قبل به جرگه سرگروهها پیوسته، متعلق به بنیاد سینمایی فارابی است و یکی از فروشترین سالنهای تهران (و البته کشور) محسوب میشود.
این سینما دو سالن دارد و به لطفا بازسازیهای مکرر و قرار گرفتن در منطقه پرتردد قلهک مشتریان زیادی دارد. طبیعتا هر فیلمی بخواهد در این سینما روی پرده برود، باید با مدیرعامل بنیاد فارابی به توافق برسد؛ اتفاقی که جای برخوردهای سلیقهای با فیلمها را باز میکند و موجب خروج بازی از قاعدهی منطقی خود میشود.
سینما قدس: تنها سرگروهی که مدیریتش در اختیار بخش خصوصی است، این روزها به میمنت اکران شهرموشها2 به روزهای پررونق گذشته برگشته است.
این سینمای بسیار قدیمی و نسبتا فرسوده در گوشهای از میدان ولیعصر (عج) و در منطقهای پرتردد واقع شده است.
فیلمسازان برای اکران فیلمشان باید با چه کسی مذاکره کنند؟
همانطور که گفته شد، اکران در سینمای ایران تابع توافق تهیهکننده، پخشکننده و سینمادار است و اگر تهیهکنندهای بخواهد فیلمش را اکران کند، به طور معمول باید با یکی از پنج گروه سینمایی به توافق برسد؛ گروههایی که تصمیمگیری درباره سه تا از آنها در اختیار مدیریت حوزه هنری است و مدیریت یکی دیگر را هم مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی برعهده دارد.
هر دو نهاد مذکور، بودجههای زیادی در حوزه فیلمسازی دارند و تولید در این حوزه از وظایف اصلیشان است. حال با این وضعیت طبیعی نیست که نهادهای مذکور، در هر شرایطی فیلمهای خودشان را برای اکران در سرگروههایشان دارای اولویت بدانند؟!
البته چنین پرسشی بارها و بارها مطرح شده اما هربار پاسخی در پی نداشته است. به عنوان مثال، سینما «عصر جدید» که متعلق به حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی است و تا چند ماه قبل یکی از سرگروههای سینمایی بود، در دوره گذشته اکرانهای خوب خود را به فیلمهای دفتر این دو تهیهکننده اختصاص میداد که این روند با توجه به سوابق گروههای سینمایی،طبیعی است.
واقعا به لزوم حضور بخش خصوصی در سینما معتقدیم؟
در سالهای گذشته، حمایت از بخش خصوصی و واسپاری امور به آنها یکی از شعارهای ثابت مسئولان فرهنگی و اجرایی بوده اما در بعضی از موارد، شرایط به گونهای پیش رفته است که بعضی مدیران با سرعت هرچه تمامتر، خلاف جهت تحقق این شعار حرکت کردهاند.
سینماگران در اینباره چه میگویند؟
در روزهای گذشته، خبرنگار ایسنا در اینباره با چندتن از سینماداران و سینماگران هم گفتوگو کرده است.
محمدقاصد اشرفی که هم رییس انجمن سینماداران است و هم پردیس سینمایی «ماندانا» در بخش خصوصی متعلق به اوست، دراینباره گفت: «در حال حاضر بخش خصوصی چندانی در سینما نداریم، بخش خصوصی ما در تولید و نمایش نابود شده و سینما بیشتر از هر زمان دیگری دولتی است. ما جایگزینی برای سینماهای سرگروه نداریم. به همین دلیل است که سالهای سال سرگروههای سینمایی هیچ تغییری نکردهاند»
وی ادامه داد: «سرگروههای «استقلال»، «آفریقا»، «قدس» و «آزادی» تقریبا در یک محدوده هستند و جزو سینماهای پرمخاطب محسوب میشوند. نکته بسیار مهم درباره جایگزین کردن یک یا دو سینما بجای آنها، این است که در صورت انجام چنین اقدامی، ممکن است دو سه سینما مجبور شوند فیلمهای یکسان به نمایش بگذارند که این کار به همین اقتصاد نحیف سینما هم ضربه خواهد زد. اگر سالن مناسبی در اختیار داشتیم که میتوانستیم آن را جایگزین سرگروههای سینمایی کنیم، حداقل به طور آزمایشی و برای محک زدن این کار را میکردیم اما متأسفانه سینماهای فعلی قابلیت سرگروهی ندارند».
محمدرضا صابری هم به عنوان سخنگوی انجمن سینماداران و مدیر سینما «استقلال» بیان کرد: «اگر به قبل از تدوین آییننامه سال 92 یا 93 شورای صنفی نمایش بازگردیم، میبینیم که بارها درباره سرگروهی سینماهای مختلفی بحث شده است اما هیچیک حاضر به پذیرفتن این مسئولیت نیستند. مگر شورای صنفی نمایش بود که «عصر جدید» را از سرگروهی کنار گذاشت؟ خیر! آقایان فرحبخش و علیخانی به عنوان مالکان آن سینما به ما نامه زدند و گفتند که اگر سرگروهیشان ادامه داشته باشد، ادامه حیات این سینما کلاً زیر سؤال میرود. آقای نصیری بهعنوان مالک سینما «قدس» بارها و بارها به شورای صنفی نمایش نامه زدهاند که نمیخواهند دیگر سرگروه باشند یا سینما «آزادی» با اینکه میدانیم یکی از پرفروشترین سینماهای کشور است بارها به انجمن سینماداران درخواست داده است که دیگر مسئولیت سرگروهی را نداشته باشد تا بتواند آزادانهتر فیلمها را اکران کند»
وی افزود: «سرگروه بودن در سینمای ایران دیگر یک امتیاز نیست چوم سینما را موظف میکند که قوانین را به صورت مو به مو اجرا کنند و آزادی عمل مدیر سینما کاملاً گرفته میشود».
رضا سعیدیپور مدیر سینما «آزادی» قانون فعلی سرگروهها را ظلم به سینمادار دانست و اظهار کرد: «مشکل پردیسهای سینمایی برای سرگروهی این است که شورای صنفی نمایش میگوید باید بهترین و بزرگترین سالنشان را به فیلم سرگروه اختصاص دهند و اینکار شدیدا دست مدیر سینما را میبندد».
وی خاطرنشان کرد: «با این قانون، معلوم است که سینمایی مانند «اریکه ایرانیان» قبول نمیکند که سالن اصلیاش را به فیلم سرگروه اختصاص دهد چون دیگر نه میتواند فیلم پرفروش اکران کرده و نه کنسرت برگزار کند. حتی اگر الان به آقای اشرفی که رییس انجمن سینماداران است و مدیریت سینما «ماندانا» را هم دارد، بگویند که بهترین سالنش را به فیلم سرگروه اختصاص بدهد، اینکار را نخواهد کرد».
داریوش باباییان به عنوان یکی از اعضای کانون پخشکنندگان سینما در اینباره به خبرنگار ایسنا گفت: «متاسفانه شورای صنفی نمایش برای رسیدن به اهداف خود مشکلاتی داشت از جمله اینکه سرگروههای سینمایی عوض نشدند و برای دفاتر پخش هم برنامهریزی مناسبی نشد که البته دلیل آن، همان اختلاف قدیمی تهیهکنندگان بود که در آخر سال قبل به پخشکنندگان هم سرایت کرد اما ما درباره سرگروههای دولتی با شورای صنفی نمایش و... مذاکراتی کرده و پیشنهاداتی دادهایم تا این مشکل که اشاره کردید هم حل بشود».
مهدی رحمانی از فیلمسازان مستقل هم که از وضعیت توجه به بخش خصوصی در سینما انتقاد دارد، توضیح داد: «مسیر پخش و اکران در سینمای ایران یک جاده انحصاری است که در آن به فیلمهای مستقل و بخش خصوصی کاملاً بیتوجهی میشود. اگر بخواهید اکران خوب در اختیار داشته باشید یا باید وابسته به یک جریان دولتی قدرتمند باشید و یا ارتباطاتی با جریان خصوصی که اکران را در اختیار دارد. در غیر اینصورت فیلمتان دچار مشکل خواهد شد و در خوشبینانهترین حالت، میتوانید در فضای خالی آنهم در زمانهایی نامناسب فیلمتان را روی پرده ببرید».
سیروس تسلیمی به عنوان یکی از اعضای کانون پخشکنندگان سینمای ایران وضعیت فعلی سرگروههای سینمایی را نامناسب دانست و خاطرنشان کرد: «به عنوان عضوی از کانون پخشکنندگان سینمای ایران باید بگویم که یکی از اهداف کانون این است که سازوکار جدیدی برای سرگروههای سینمایی ایجاد کند، چون حتی در بانکها هم هر چهار سال یکبار مدیران و کارمندان عوض میشوند که امکان لابی وجود نداشته باشد اما چطور است که بعضی از سرگروههای سینمایی 15-20 سال است که همچنان سرگروه هستند؟».