کد خبر: ۳۲۶۷۶۸
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۱

دعواهای بزرگ در فوتبال ایران

اختلاف و درگیری بزرگان فوتبال ایران یکی از دلایل ضعف این رشته ورزشی در کشور است.
آفتاب‌‌نیوز :
اپیدمی شکایت و شکایت‌کشی در فوتبال ایران با باز شدن پرونده شکایت امیر قلعه‌نویی از جواد نکونام و رفتن وی به دادگاه وارد مرحله جدیدی شد.

مسئله‌ای که در سال‌‎های اخیر بین بزرگان فوتبال ایران رایج است، و شاهد بوده‌ایم که چهره‌های مطرح این فوتبال با مصاحبه‎های جنجالی علیه یکدیگر، هواداران را از عمق رفاقت خود آگاه کرده‌اند. بی‌شک این مسئله می‌تواند یکی از علل ضعف فوتبال ایران تلقی گردد چرا که در وحدت و یکدلی بین بزرگان هر خانواده، آن خانواده را در رسیدن به اهداف خود یاری می‌کند اما همدلی در طیف سرمداران این رشته ورزشی در ایران حلقه گمشده است. در فوتبال روز دنیا و به خصوص باشگاه‎های معتبر اروپایی تمام پیشکسوتان، مدیران و اعضای باشگاه همراه با بازیکنان برای دست‌یابی به عناوین و افتخارات معتبر تلاش می‌کنند در حالی که بارها دیده شده است با به عهده گرفتن سکان سرمربی‌گری‌ تیم‌های مطرح ایرانی، پیشکسوتان همان باشگاه علیه رفیق خود موضع‌گیری‌هایی تند انجام می‌دهند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، در سال‎های اخیر حضور برخی فوتبالی‎ها در دادگاه و حتی زندان، فوتبال‌دوستان را رنجیده خاطر کرده است.

این موضوع برای نسل جدید فوتبال ایران می‌تواند به یک ناهنجاری تبدیل شود چرا که وقتی آنها می‌بینند بزرگان این رشته کمترین احترامی برای هم قائل نیستند، شاید در آینده‎ای نه چندان دور با پیش گرفتن همین رویه پیکر نحیف فوتبال ایرانی را به مسلخ بکشانند.

در این گزارش برخی از مهم‌ترین اختلافات فوتبال ایران را از نظر می‌گذرانیم:

استعفای دسته جمعی بازیکنان تیم ملی در زمان دهداری
در سال 1365 و در آستانه بازی‌های آسیایی 1986 سئول ناگهان، 14 بازیکن تیم ملی به دلیل مخالفت فدراسیون با تغییر پرویز دهداری سرمربی وقت تیم ملی تیم ملی استعفا دادند. احمد سجادی، محمد پنجعلی، اصغر حاجیلو، مرتضی فنونی‌زاده، شاهین بیانی، شاهرخ بیانی، حمید درخشان، مرتضی یکه، فرشاد پیوس، عبدالعلی چنگیز، ناصر محمدخانی، مهدی ابطحی، ضیا عربشاهی و غلامرضا فتح‌آبادی از بازیکنان مستعفی بودند. این استعفا سبب شد پرویز دهداری از بازیکنان جوان چون احمدرضا عابدزاده و مجتبی محرمی و نفراتی که سابقه کمتری در عرصه فوتبال ملی داشتند همچون سیروس قایقران استفاده کند. بی‌شک استعفای آن 14 بازیکن یکی از مهم‌ترین اختلافات تاریخ فوتبال ملی را رقم زد.

محمد مایلی کهن و علی پروین
 مایلی کهن و پروین که در زمان بازیگری به کابوس حریفان پرسپولیس تبدیل شده بودند و حتی در مقاطعی نیز به عنوان مربی و سرمربی سرخ‌پوشان پایتخت و تیم ملی فعالیت می‌کردند، به یک باره دچار اختلاف شدند تا جایی که مایلی کهن اتوبان رفاقت با پروین را یک طرفه خواند. این کدورت مدت زیادی ادامه یافت اما در حال حاضر طرفین روابط معمولی با یکدیگر دارند.

محمد مایلی کهن و علی دایی
 شاید بتوان از درگیری‌‎های کلامی آنها را به عنون مهم‌ترین دعوانی تاریخ فوتبال ایران یاد کرد. دایی و مایلی کهن بارها در مصاحبه‌های خود علیه یکدیگر شوریدند و حتی پا را از مسائل فوتبالی فراتر گذاشته و موضوعات خانوادگی و شخصی نیز از سوی یکی از طرفین در این مجادله‌ها باز شد.

پول‌پرست، یاوه‌گو، آقا قلدره، جاهل، نادان، خودشیفته، متکبر، الگوی تام کروز و برادپیت، گدا، کینه‌توز، جاه‌طلب القابی بود که مایلی کهن در بیانیه آتشین آبان 1389 خود علیه دایی به کار برد و البته آقای گل فوتبال ملی دنیا نیز در مقام دفاع از خود مطالبی را بر علیه مایلی کهن مطرح کرد.

حرکت مایلی کهن برای پوشیدن لباس رفتگر در دیدار ملوان و استقلال در لیگ سیزدهم در پاسخ به اظهارات دایی در برنامه 90 هیچ گاه از یاد فوتبال‌دوستان نمی‌رود.

بیانیه صادر کردن و گفته‌های این دو، تا جایی پیش رفت که محمد مایلی کهن چند روزی را به دلیل شکایت دایی در زندان اوین محبوس شد.

مایلی کهن و قلعه‌نویی
 در فروردین 1388 و پس از اخراج علی دایی از سرمربی‌گری تیم ملی فوتبال، علی کفاشیان با تشخیص کمیته فنی فدراسیون فوتبال محمد مایلی کهن را به عنون سرمربی تیم ملی انتخاب کرد. در آن زمان مایلی کهن هدایت سایپا را نیز عهده داشت. حواشی ایجاد شده روی سکوهای ورزشگاه آزادی در دیدار هفته 33 لیگ هشتم بین تیم‌های استقلال تهران و سایپا و فحاشی علیه سرمربی سایپا باعث شد وی پس از پایان این دیدار در بیانیه‌ای جنجالی از قلعه‌نویی به عنوان عامل اصلی تحریک تماشاگران نام برد و وی را به القابی همچون گروهبان قندلی، شعبان بی‌مخ، نوچه‌پرور، کوتوله، عوام فریب و ... خطاب کرد. این مسائل آتشی در روابط بین قلعه‌نویی و مایلی کهن انداخت و کار را به جایی رساند که این دو چهره ویژه فوتبالی به دلیل صحبت علیه هم در دادگاه حاضر شدند.

ناصر حجازی و امیر قلعه‌نویی
 استاد و شاگرد در برهه‌ای از حضور خود در استقلال به اختلاف رسیدند تا جایی که مرحوم حجازی در مصاحبه‌ای اعلام کرد شاگرد ناخلف من به مذاکره با بازیکنان تیم روبرو قبل از هر مسابقه می‌پردازد. این کدورت‌ها تا اواخر عمر حجازی ادامه یافت. پخش مستند "من ناصر حجازی هستم" نیز سبب دلخوری شدید قلعه‌نویی از سازندگان این مستند شده است.

صمد مرفاوی و امیر قلعه‌نویی
 پس از جدایی امیرقلعه‌‌نویی از استقلال در پایان لیگ هشتم، صمد مرفاوی دستیار همیشگی وی سرمربی‌گری استقلال را به عهده گرفت. اتفاقات دیدار برگشت سپاهان و استقلال در لیگ نهم منجر به شعله‌ور شدن اختلاف بین این دو رفیق قدیمی شد و صمد مرفاوی در یکی از مصاحبه‌های خود در آن فصل بیان کرد: من، ژنرال هستم و نه امپراطور. خیلی‌ها نمی‌خواستند من در این تیم بمانم ولی به دنبال جایگاه خودم بودم، در حالی که عده‌ای نمی‌گذاشتند کارم را انجام دهم.

مجتبی جباری و امیر قلعه‌نویی
 مجتبی جباری نیز از کسانی بود که نمی‎توانست نظراتش در مورد قلعه‌نویی را در دل نگه دارد و بارها علیه و صحبت کرد. وی یک بار در مصاحبه‌ای اظهار داشت: بالا بردن قلعه‌نویی با یک قهرمانی ظلمی است که ما به فوتبال می‌کنیم نباید قلعه‌نویی را آن قدر بزرگ کرد، اگر او بزرگ بود پس چرا در آسیا با استقلال ناکام ماند.

فرهاد مجیدی و قلعه‌نویی
 مجیدی در زمان بازیگری یکی از مخالفان سرسخت امیر قلعه‌نویی به شمار می‌رفت و می‌توان خداحافظی ناگهانی مجیدی از استقلال در لیگ سیزدهم را تا حدودی به اختلاف وی با قلعه‌نویی مرتبط دانست. مجیدی در یکی از صحبت‌های خود علیه قلعه‌نویی بیان کرد مثل آقایان نیستم که دلتنگ جاده تندرسی مجموعه انقلاب شوم گناه من از نظر آقایان این است که شاگرد مکتب ناصر حجازی بودم. متأسفانم که فوتبال ما به جایی رسیده که تمرین را با چاقوکشی شروع می‌کنند از کار کردن با افرادی که برای رسیدن به هدف‌شان مقدسات را به بازی می‌گیرند شرم دارم.

مهدی رحمتی و امیر قلعه‌نویی
 روابط رحمتی و قلعه‌نویی همیشه حالت سینوسی داشته و در حال حاضر نیز روابط این دو در بدترین روزهای خود به سر می‌برد. رحمتی پس از جدایی از استقلال در پایان لیگ سیزدهم قلعه‌نویی را فردی دانست که تنها به منافع خود فکر می‌کند و اصلی‌ترین دلیل خداحافظی‌اش از استقلال را شخص قلعه‌نویی ذکر کرد همچنین اعلام کرد تا آخر عمر مسببان جدایی خود از استقلال را نمی‎بخشم.

علی کریمی و علی دایی
 اختلاف این دو، اسطوره فوتبال ایران در جریان یک بازی سالنی جام رمضان کلید خورد هر چند دایی و کریمی در زمان همبازی بودن در تیم ملی کدورت آنچنانی نداشتند، اما ترک اردوی تیم ملی از سوی کریمی در زمان سرمربی‌گری دایی، بمب اختلاف بین این دو را منفجر کرد. از آن زمان تاکنون دایی و کریمی هیچ علاقه‌ای به آشتی نشان نداده و بارها علیه هم موضع‌گیری کردند تلاش‌های اهالی فوتبال برای صلح دایی و کریمی نیز نتیجه‌ای چون اتفاقات مضحک بین دو نیمه دیدار پرسپولیس و برق شیراز در ورزشگاه آزدی در لیگ هشتم در برنداشته است.

بازیکنان ملوان علیه نصرت ایراندوست
 قبول کردن سرمربی‌گری ملوان از سوی نصرت ایراندوست پس از مدت‎‌ها دوری و نتایج ضعیف ملوانی در هفته‌های لیگ چهاردهم منجر به تقابل اخلاقی بازیکنان و سرمربی ملوان گردید.

بازیکنان قوی سپید انزلی اعتقاد داشتند ایراندوست بهره‌ای از اصول مربی‌گری نوین نبرده و خواستار تغییر وی بودند.

جواد نکونام و امیر قلعه‌نویی
 اختلاف بین کاپیتان سابق تیم ملی و سرمربی سابق استقلال سبب شد نکونام در مصاحبه‌ای جنجالی علیه قلعه‌نویی دست به افشاگری زند. همین عامل دلیلی شد تا این دو نفر چند باری در دادگاه حاضر شوند.

محمد دادکان و محمدعلی آبادی
 اختلاف بین رئیس سابق فدراسیون فوتبال و رئیس سازمان تربیت بدنی وقت، یکی از مهم‎ترین دلایل نتیجه نگرفتن تیم خوب ایران در جام جهانی 2006 بود که در نهایت منجر به برکناری دادکان و تعلیق فوتبال ایران گردید.

علیرضا منصوریان و فرهاد مجیدی
 کاپیتان‌های اسبق استقلال سیاست دوری و دوستی را به خوبی پیش گرفته‌اند و ترجیح می‌‎دهند با فاصله گرفتن از یکدیگر حداقل در ظاهر نشان دهند که اختلافی با هم ندارند.

در این زمینه گفتگویی انجام دادیم با صادق ورمزیار کاپیتان خوش اخلاق استقلال در دهه 70

ورمزیار: توجه به بازیکنان پایه سبب ادب و نزاکت در فوتبال می‌شود.

صادق ورمزیار در گفتگو با خبرنگار ما در خصوص درگیری‌های کلامی در فوتبال کشورمان اظهار کرد: اگر ما قرار است در خصوص مجادله‌های کلامی و بی‌اخلاقی صحبت کنیم باید از منشأ و ریشه آن صحبت کنیم.

وی افزود: زمانی که از منشأ حرفی به میان می‌آید به طور حتم به فوتبال پایه و مدارس فوتبال پرداخته می‌شود.

ورمزیار ادامه داد: وقتی فرزندان ما از نونهالی به عرصه فوتبال راه می‌یابد و یک مربی با این ورزشکار کار می‌کند، همان اوایل ادب در فوتبال و شخصیت وی در زمین شکل می‌گیرد.

پیشکسوت فوتبال کشورمان بیان کرد: باید ببینیم که چه کسی را به عنوان مربی نونهالان گذاشته‌ایم و مدارس فوتبال ما به دست چه کسانی اداره می‌شود. متأسفانه 60 تا 70 درصد افراد به هیچ وجه صلاحیت مربی‌گری در پایه‌ها و امید کشور را ندارند.

وی اضافه کرد: یک بازیکن فوتبال شخصیت ورزشی‌اش در همین تیم‌ها و با همین مربیان شکل می‌گیرد که متأسفانه همه بی‌ادبی و بی‌نزاکتی در فوتبال به شخصیت، منش و ادب و هدف‌گذاری چنین مربیانی برمی‌گردد.

ورمزیار اضافه کرد: به عنوان مثال ما می‌توانیم به جاسم کرار اشاره کنیم که به مدت پنج سال در فوتبال کشورمان حضور دارد که با محرومیت‎های طولانی مواجه شده است. باید عنوان کنم وی شکل واقعی خود را یافته و تغییری نخواهد کرد.

پیشکسوت فوتبال کشورمان به راهکار حل معنی بی‌ادبی در فوتبال اشاره کرد و افزود: باید افرادی را به عنوان مربی اولیه فوتبالیست‌های پایه بگذاریم که هدف و منش و اخلاق‌مداری را در کنار فوتبال در دستور کار خود قرار داده است.

وی در پایان یادآور شد: امیدواریم مسئولان برای تحکیم ادب و نزاکت در فوتبال به رده‌های سنی پایه توجه بیشتری داشته باشند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین