آفتابنیوز : ایسنا نوشت : 12 سال پیش در چنین روزی، بم لرزید تا نوای «گلپونهها» خاموش شود و دیگر کسی با «حال آشفته»، «موسم گل» را یادآور نشود. او «سکوت» کرد و دیگر از «خزان و آرزو» نگفت. کمکم داشت «بوی نوروز» در فضا میپیچید که «بیکاروان کولی» رفت که رفت.
بسطامی که در 46 سالگی بدرو حیات گفت، در سال 1336 در شهرستان بم متولد شد
و از سن بسیار پایین به آواز خواندن علاقه نشان داد. او سالها ردیفهای آوازی را در
مکتب تهران و سبک استاد عبداللهخان دوامی را نیز نزد عمویش یدالله بسطامی فرا
گرفت و در 22 سالگی به جرگهی شاگردان محمدرضا شجریان پیوست. بسطامی
مدتها بعد در خانهی شجریان با زندهیاد پرویز مشکاتیان (آهنگساز و نوازندهی سنتور)
آشنا و این آشنایی به شروع همکاری بسطامی با گروه «عارف» منجر شد.
پرویز مشکاتیان دربارهی آشناییاش با ایرج بسطامی گفته بود: «اولینبار ایرج
بسطامی را در خانهی محمدرضا شجریان دیدم. در آن زمان ما «چاووش» را داشتیم.
بهخاطر شرایط اجتماعی آن زمان به خوانندههای بیشتری با صدای متفاوت نیاز
داشتیم. من پشت در کلاس آواز استاد شجریان نشسته بودم تا هنرجوها من را
نبینند.
از آنجا بود که از صدای بسطامی خیلی خوشم آمد. ایشان صدای خوبی داشتند و مثل همه آدمهای کویرنشین آدم خیلی مهربان و خوبی بود. بعد از کلاس مدتی با او صحبت کردم تا با نقطه نظراتش راجع به هنر و آواز و انگیزهی خواندش آشنا شوم؛ ولی آنقدر ساده یافتمش که مصمم شدم تا با او یک سالی در مورد قضایای پیرامونی سوای موسیقی به گپ و گفتوگو بنشینم.»
حاصل آشنایی بسطامی و مشکاتیان آلبومهای «افشاری مرکب»، «مژده بهار»، «افق مهر» و «وطن من» بود. «افشاری مرکب» که بهعنوان نخستین اثر بسطامی در سال 1368 منتشر شد، با چند شب اجرا در تالار رودکی هم همراه بود و موفقیتهایی را با این هنرمند که آن زمان 33 ساله بود، به همراه داشت.
همکاری بعدی بسطامی سال 1371 با گروه «دستان» و حمید متبسم شکل گرفت که حاصل آن انتشار آلبوم «بوی نوروز» بود. او آثار زیادی را در همکاری با حسین پرنیا، کیوان ساکت، محمدرضا درویشی و ... منتشر کرد. با این حال، معروفترین اثر این هنرمند همان «گلپونهها» است که پس از مرگش نیز شهرت بسیار پیدا کرد.
«گلپونهها» تنها اثر تصویری زندهیاد ایرج بسطامی است که به کنسرت گروه «همایون» در دههی 70 تعلق دارد.
ایرج بسطامی در سن 40 سالگی به اوج فعالیتهایش رسید و در طول 14 سال فعالیت، 11 آلبوم موسیقی از خود به یادگار گذاشت. آوازهای او بیشتر بر پایهی سنتور بود. با این حال بهدلیل مشکلات معیشتی، ایرج بسطامی از سالهای پایانی دههی 70 دیگر کار جدی نکرد.
خواهر زندهیاد ایرج بسطامی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا هنوز اثر منتشرنشدهای از برادرش در دست هست؟ اظهار کرد: هماکنون فایل صوتی خاصی در دست ما نیست. آنچه در دست هست، شامل قطعات کوتاهی است که در دستگاههای مختلف اجرا شده است و نمیتوان آنها را در یک مجموعه قرار داد. شاید هم در دست بعضیها آثاری باشد که بهدست ما نرسیده است.
فاطمه بسطامی بیان کرد: بارها هم اعلام کردهایم که اگر کسی از صدای ایرج، قطعاتی دارد، خانوادهی بسطامی را در جریان بگذار و بدون اجازهی بنیاد فرهنگی - هنری بسطامی هیچ اثری منتشر نشود.
او در پاسخ به این پرسش که آیا امسال مراسم یادبودی برای زندهیاد بسطامی در بم برگزار میشود؟ گفت: امسال مردم بم و جوانان علاقهمند به ایرج، خودشان مراسمی ترتیب دادند تا بر سر مزار او گردهم آیند. در واقع آنچه برگزار میشود به همت مردم بم است.
صدیقی تعریف دربارهی بسطامی گفته است: «جنس صدای او از جنسی بود که ما را وادار میکند، بگوییم صدای او شبیه هیچ خوانندهی دیگری نبود. او تنها شبیه خودش بود.»
محمدضا درویشی معتقد است: «ایرج با مرگ، به هنرش زندگی بخشید.»
محمدرضا شجریان نیز دربارهی آواز این هنرمند گفته است: «بسطامی! خداوند گوهری به تو داده و من میخواهم این گوهر را شکل بدهم. او 6 سال شاگرد من بود. تا میانهی دورهی عالی هم با من کار کرد. آیندهی خوبی برایش پیش بینی میکردم. گلی بود که خیلی زود پرپر شد. افسوس که او دولت مستعجل بود.»
زندهیاد پرویز مشکاتیان نیز دربارهاش معتقد بود: «ایرج خوانندهای بیبدیل در کار خود بود. صدایش پخته بود و کویری. راز ماندگاری ایرج در صدایش بود.»