آفتابنیوز : واژه "عدالت" در تعابير حضرت اميربا تعاريف و مفاهيمي بسيار ژرف همراه است تا جايي كه حضرت، عدالت و اجراي آن را به همه ي فلسفهي خلافت و زمامداري مسلمين ترجيح مي دهد. آنجا كه ميفرمايد قدرت و يا حكومت براي او از لنگه كفشي و يا آب بيني بزي بي ارزشتر است، مگر آنكه در سايه آن حق مظلومي از ظالمي گرفته شود.
و البته همين عدالت است كه مايهي كدورت و رنجوري كساني ميشود كه حسبا و نسبا با علي (ع) قرابت داشتهاند.
طلحه و زبير و يا به عبارتي "طلحه الخير" و "زبير سيف الاسلام" كم كساني نبودهاند، سابقه جبهه و جهاد و انفاق آنها اين القاب را برايشان به همراه آورد. آنها كه حتي در اين بيست و پنج سال خانه نشيني علي (ع) به او پشت نكرده اند اما عدالت علي (ع) آنها را رنجاند و وقتي علي يك استانداري را از سر سياستورزي هم كه شده به آنها نداد، طلحه و زبير را با شمشيرهاي آخته در مقابل خود ديد.
"عقيل" پدر "مسلم ابن عقيل" است. عقيل انسان "فشل" سريال امام علي (ع) تلويزيون ما نيست او علم انساب دارد. حضرت براي تزويج مجدد بعد از شهادت حضرت زهرا(س) و براي تربيت جنگاوري مانند ابوالفضل العباس (ع) و براي ياري حسين (ع) در روز عاشورا از عقيل ميخواهد زني شايسته و شير زن براي او بيابد. اما عقيل از رنج عدالت علي به اردوگاه معاويه پناه ميبرد و مينالد، حكايت كوزه عسل و چشيدن فرزند خردسال علي از آن قبل از تقسيم بين همگان و برخورد علي (ع) نيز زبان زد است، اما كار به جايي مي رسد كه به قول جرج جرداق مستشرق فرانسوي علي كشته عدالتاش ميشود...
رنجوري رانتخواران سياسي و اقتصادي هر دو جريان سياسي كشور و كوتاه شدن دست بسياري و البته نه همهي آنها از موقعيتهاي ويژه و بهرمندي از ميلياردها دلار درآمد نامشروع وامهاي كمبهره و ويژه، صف بلند بالايي از دشمنان و بدخواهان را در برابر احمدينژاد ايجاد كرده است. تا جايي كه احمدينژاد به زبان آمده و ميگويد ياران انقلاب در برابر عدالت مقاومت ميكنند. ورود او به حوزه رقابت سياسي تقسيم شده از قبل و پيروزي او، جريانات سياسي و رقبا و رفقا را علي رغم تضادهاي سنتي در يك جبهه قرار داده است.
مواضع ضد صهيونيستي او در چند روز اخير و آن هم در مجامع بين المللي و در شرايطي كه دنياي ظلم و جور و حتي سران آمريكايي در قرباني كردن ملت فلسطين و تقسيم غنايم، تفاهم آشكار دارند ميرود تا صهيونيستها را كه قرنهاست با فتنه انگيزي در بسياري از رفتارهاي تروريستي و حتي قتل خود يهوديها براي جريان سازي يد طولايي دارند به چاره انديشي جدي در برابر اين سخنان وادار كند.
و دست آخر براساس يك اصل پليسي كه در هر جنايتي بايد به دنبال كسي بود كه از آن جنايت نفع ميبرد نگارنده به اين نتيجه رسيده است كه شهادت احمدينژاد منافع همه رانتخوران و پشت پردههاي جريانات مافياي قدرت و ثروت و سياست و حتي بانيان بازيهاي منطقهاي و جهاني مانند صلح خاورميانه و يا خاورميانه بزرگ را تامين ميكند و در اين بلبشو احمدينژاد با بههم ريختن قواعد خاص مناسبات حفاظتي مسوولين و مردم در آستانه تهديدات جدي قرار بگيرد.
تا وقتي حرفهاي او را اثبات كنيم اتفاق فقط براي ملت مظلوم ايران مي افتد