آفتابنیوز : زمانی که در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی 4 زن به عنوان نماینده مجلس انتخاب شدند و با سختیهای فراوان کار خود را آغاز کردند، کم و بیش امیدوار بودند که در دوره های بعدی کرسیهای بیشتری از آن، زنان شود. در حالیکه تعداد نمایندگان زن مجلس در دورههای بعد ثابت ماند یا افزایش پیدا کرد اما اوج حضور زنان در خانه ملت به مجلس پنجم برمیگردد. در این دوره 14 زن از مردم رأی اعتماد گرفتند اما در دورههای بعد این روند سیرنزولی پیدا کرد؛ بگونهای که در مجلس هشتم به 8 نفر تنزل پیدا کرد.
به گزارش ایسنا، در چنین شرایطی زنان برای کاندیداتوری دوره دهم مجلس شورای اسلامی دست به کار شدند و حدود 12 درصد از ثبتنام کنندگان را به خود اختصاص دادند؛ اما پس از رد صلاحیتهای گسترده آنان، شاید کمتر کسی امیدوار بود که تعداد نمایندگان زن در مجلس دهم افزایش یابد، اما انتخابات 7 اسفندماه نتیجه شگفتانگیزی را رقم زد بطوری که نه تنها زنان بیشتری به ساختمان مجلس در بهارستان راه پیدا کردند بلکه به رکورد مجلس پنجم رسید. در حال حاضر14 بانو به عنوان نمایندگان مردم در خانه ملت انتخاب شدند و 8 بانو به دور دوم راه پیدا کردهاند که اگر تنها یک نفر از آنها در دور دوم رأی بیاورد، مجلس شورای اسلامی بیشترین تعداد نماینده زن را طی این سالها به خود خواهد دید.
نکته جالب درباره زنان راهیافته به مجلس زیر 40 سال بودن نیمی از آنان است که شامل فاطمه حسینی، مینو خالقی، زهرا سعیدی، حمیده زرآبادی، هاجر چنارانی و سکینه الماسی میشود و فریده اولاد قباد، فاطمه ذوالقدر، طیبه سیاوشی، پروانه سلحشوری، فاطمه سعیدی، سهیلا جلودارزاده و پروانه مافی بین 45 تا 58 سال سن دارند، بنابراین این نمایندگان میتوانند به نیازهای زنان و دختران دهههای مختلف بیش از پیش توجه کنند.
بیشتر زنان راه یافته به مجلس از لیست مورد حمایت دولت هستند که 11 نفر از آنان را تشکیل میدهد. هاجر چناران، سکینه الماسی و زهرا سعیدی نیز به عنوان کاندیدای مستقل به خانه ملت راه یافتند.هیچ زن اصولگرایی به مجلس راه نیافته البته از این جریان فکری شهلا میرگلوی بیات که از حوزه انتخابیه ساوه و زرندیه در مجلس نهم حضور دارد، به دور دوم راه یافته است.
زنان از 5 حوزه انتخابیه تهران(8 نفر)، اصفهان(3 نفر)، بوشهر، نیشابور و قزوین (هرکدام یک نماینده) موفق به جلب اعتماد مردم شدند.
به گزارش ایسنا، افزایش حضور زنان در مجلس را میتوان به فال نیک گرفت چراکه میشود امیدوار بود که آنان ضمن توجه به مطالبات قشرهای مختلف جامعه بتوانند خواستههای زنان و خانواده را در قوانین ساری و جاری کنند، به لوایح و قوانین برزمین مانده بپردازند و با عملکردشان چنان کارنامهای از خود بر جای گذارند که در انتخابات دورههای بعدی مجلس، مردم بیش از پیش به زنان اعتماد کنند اما اگر چنین اتفاقی نیفتند بیم آن میرود که عملکرد ضعیف نمایندگان زن و دیدگاههای افراطگرایانه باعث تضعیف جایگاه زنان در قوه مقننه شود و در پی آن شاهد تصویب قوانینی باشیم که با شرایط زنان و خانواده کمترین سنخیت را دارد.