آفتابنیوز : سید محمدرضا خوشرو - استاد ارتباطات - در گفتوگو با ایسنا دربارهی لزوم رعایت اخلاق رسانهای و راههای جلوگیری از بیاخلاقی برخی رسانهها، معتقد است: مسالهی مهم این است که متولیان فرهنگی و مسؤولان چگونه باید با بیاخلاقیهای برخی رسانهها برخورد کنند و چگونه میتوانند به جای بستن این نوع رسانهها آنها را تفهیم و توجیه کنند؛ از طرفی چگونه میتوان به جامعه سواد رسانهای را آموزش داد تا بستری برای دیده شدن رسانههایی که اینگونه بیاخلاقی میکنند، فراهم نشود.
او دربارهی بیاخلاقی رسانهها و اشاعهی منکر از سوی آنها اظهار کرد: بخشی از نحوه مواجهه رسانهها با رویدادهای مختلف، پیامدها، تبعات و بازنمایی برخی معضلات اخلاقی خود جامعه است. اینکه رسانهای با رویکردی که خلاف ادب عمومی و نهادینه شده در جامعه است برخورد میکند، به خاطر برخی معضلات اخلاقی است که در گوشه و کنار جامعه وجود دارد و ما در رسانههای عمومی آن را پنهان میکنیم. به هر حال بخشی از اینها مواردی است که خودمان دیده و شاهد آن هستیم و متأسفانه آنها را در سطح ویترین اجتماعیمان سانسور میکنیم.
این مدرس ارتباطات در عین حال بیاخلاقی را یکی از تکنیکهای جذب مخاطب برای رسانهها دانست و گفت: برخی رسانهها برای اینکه بخواهند بیشتر دیده شوند ناگزیرند از اینکه یک حرکت اعجابانگیز انجام دهند و این حرکت اعجابانگیز میتواند ناسزا گفتن باشد. به گونهای که سعی میکنند شخصیت یا جریانی را با الفاظی که برای مخاطب جذاب است برچسب بزنند و این برچسبزنی در فضای رسانهها با رویکرد جلب توجه میتواند منجر به افزایش مخاطب آن شود و خود بهانهای باشد تا آن رسانه تمسک به بیاخلاقی پیدا کند.
خوشرو با اشاره به اینکه بیاخلاقی برخی رسانهها و جریانسازی آنها در کوتاه مدت منجر به قبح زدایی و اشاعه بد اخلاقی در جامعه میشود، در عین حال معتقد است: این بیاخلاقی در طول زمان باعث میشود آن رسانه سرزبانها بیفتد و مخاطبان جدیدی پیدا کند؛ به نوعی که برخی از مخاطبان منتظر رویداد جدیدی از آن رسانه هستند تا بدانند به عنوان مثال در فلان رخداد جدید و موضوع مطرح شده، چه رویکردی را اتخاذ میکند؛ آن هم رسانهای که در سطح رسانههای رسمی، حرفهای و مطرح نیست.
این استاد ارتباطات در بخش دیگری از گفتوگو خود بیاخلاقی رسانهها را فقط مختص مطبوعات و ... ندانست و توضیح داد: حتی برخی از محصولات رسانههای دیگر مثل فیلمهای سینمایی، آنقدر ارزش هنری و ویژگیهای مخاطبپسند ندارند اما در درونشان از الفاظ و صحنههایی استفاده میشود که برایشان محرومیت ایجاد شود و این محرومیت است که برای آن فیلم حاشیه درست کرده و آن را مشهور میکند؛ صرفا برای اینکه بتواند دیده شود و گیشه داشته باشد؛ بنابراین متأسفانه اگر نظام سالمی در فضای رسانهای ما حاکم نباشد، رسانههای این چنینی و کوچک با استفاده از این تکنیکها خودشان را مطرح میکنند.
خوشرو در ادامه برخی بیاخلاقیهای رسانهها در فضای رسانهای را اینگونه تعبیر کرد که آن رسانهها و آن جریان از بعضی واکنشها و رویدادهای سیاسی و اجتماعی سرخورده شدهاند و با این بیاخلاقیها میخواهند خود را تخلیه کنند و اظهار کرد: از این منظر وجود این تیپ رسانهها میتواند مفید باشد؛ یعنی اگر جریانی در فضای سیاسی و اجتماعی جامعه شکست خورده باشد و تریبونی نداشته باشد که فریادی بزند، ممکن است ناراحتیهای خود را از یک جای دیگر بروز بدهد که آسیبهای آن به مراتب بیش از یک تریبون رسانهای خواهد بود؛ بنابراین در شرایطی که مدعی هستیم جامعه چندصدایی است و آزادی بیان تا حدودی وجود دارد، این تا حدودی باید به منصه ظهور هم برسد.
این مدرس ارتباطات همچنین با اعتقاد بر اینکه همه رسانهها نمیتوانند برای جوامع الگو باشند. یادآور شد: ما حجم نشریاتی داریم که زرد هستند. از تیترهایشان برای کوچکترین معضلی که کنج یک خانه افتاده است، تیتر نیم صفحهای و ابرتیتر میسازند و آن را آنقدر بزرگ میکنند که گویا جامعه ما با این گونه مسائل عجین است؛ بنابراین با این رسانهها نمیشود کاری کرد، چرا که آنها هم یک نوع حرکت ژورنالیستی در حد زرد و غیرحرفهای هستند و در برخی جریانها مسالهای را آنقدر بزرگ میکنند که مصداق اشاعه فحشا و منکر هم میشود؛ به عنوان مثال اگر اتفاقی در جریان هنری کشور روی داده است، آن رسانه با الفاظی که استفاده میکند مصداق اشاعه منکر میشود که از نظر دینی این کار درست نیست؛ بنابراین برای اصلاح آن باید از راههای درست اقدام کرد نه اینکه آن را تیتر کرد و با برچسب زدن اگر کار منکری اتفاق افتاده است شما کار منکرتری را اشاعه بدهید.
او سپس با اعتقاد بر اینکه رسانهها نماینده گروههای پشت صحنه خودشان هستند، یادآوری کرد: جریانی که سرخورده است برای اینکه بخواهد دیده شود، با استفاده از تکنیک بیاخلاقی برخی معضلات اخلاقی جامعه را نمایندگی میکند. همه ما ناراحت هستیم که نباید به چنین بیاخلاقهایی در جامعه تریبون داده شود تا اینگونه قبحشکنیها و بیاخلاقیهایی را به فضای عمومی جامعه سرایت بدهند و ناامنی فرهنگی، اجتماعی ایجاد کنند. وقتی شما به گروهی توهین میکنید باعث میشوید رسانهتان پربیننده شود و در مقابل تقابلهایی با گروهی که به آن توهین کردهاید ایجاد میشود و همه اینها در شرایطی اتفاق میافتد که کشور ما در منطقه و شرایطی حساس است و نیاز به وحدت دارد و تاکنون این وحدت بوده است که امنیت را به وجود آورده است. حال اگر جریانهایی خواسته یا ناخواسته به گروهی برچسب بزنند برای اینکه دیده شوند دو دستهگی در جامعه ایجاد میکنند. در شرایطی که کشور نیاز به انسجام، وحدت و یکپارچگی دارد.
خوشرو در ادامه درباره وجود چنین جریانها و بیاخلاقیهای رسانهای معتقد است، اگر مدعی آزادی بیان هستیم نمیتوان کاری کرد اما به عنوان متولیان فرهنگی راههایی برای جلوگیری از این بیاخلاقیها در جامعه وجود دارد.
او گفت: دستاندرکاران این جریانها باید از سوی متولیان و مسؤولان فراخوانده شوند. مسؤولان به جای اینکه آنها را ببندند آنها را تفهیم و توجیه کنند و بگویند بنا به دلایل متقن، با تشریح پیامدهای منفی آن برای کلیت جامعه، اینگونه اظهارات در فضای رسانهای درست نیست. از طرفی ما معضل سواد رسانهای در جامعه را داریم. به گونهای که نباید اجازه دهیم رسانهای برای اینکه دیده شود از فحش و ناسزا استفاده کند. این امکان را باید از جامعه بگیریم. جامعه باید به آن سطح سواد رسانهای برسد که اگر با چنین جریانهایی مواجه شد بداند که این جریان میخواهد دیده شود. یعنی به عبارت دیگر بایکوت این گونه جریانها و رسانهها بهترین کار از سوی مخاطب است.
محمدرضا خوشرو در پایان با اعتقاد بر اینکه متأسفانه برخی از شبکههای اجتماعی هم برای مطرح شدن از تکنیک بیاخلاقی برای جذب مخاطب استفاده میکنند، یادآور شد: باید رفتار عمومی ما اصلاح شود تا در مواجهه مخاطب با اینگونه رفتارها، بایکوت رسانه ای به جای اشتراک گسترده رسانهای شکل بگیرد.