آفتابنیوز : مرد افغان که پس از تعرض به زن جوانی در افغانستان به ایران گریخته بود، در
جنوب تهران به دام همشهریانش افتاد و بهطرز فجیعی به قتل رسید.
سعید یکی از این افغانهای انتقامجو پس از دستگیری به شرح ماجرا در حضور
کارآگاهان پلیس پرداخت و گفت: یکی از دوستانم به نام «شیرآقا» یک شب با من
تماس گرفت و گفت میخواهد به مرد جوانی که از هموطنان ما است گوشمالی بدهد.
پرسیدم ماجرا چیست که برایم گفت: مردی جوان در افغانستان به زن برادرم
تجاوز کرده و بعد به ایران گریخته و مشغول کار شده است.»
همه ما جزو افرادی بودیم که بهطور غیر قانونی از
افغانستان وارد ایران شده بودیم و در جنوب تهران زندگی میکردیم. وقتی
دوستم گل آقا این ماجرا را برایمان تعریف کرد، همگی تصمیم گرفتیم مرد
متجاوز را بیسر و صدا از صحنه روزگار محو کنیم.پس از این توافق، «شیرآقا»
مرد متجاوزی را که به زن برادرش تعرض کرده بود، یک شب به خانهاش دعوت کرد و
از من و دوست دیگرمان خواست در این میهمانی شرکت کنیم و همان شب نقشه قتل
را به انجام برسانیم.آن شب شیرآقا با میهمان متجاوز چنان بامهربانی رفتار
کرد که هیچ شکی به ما نبرد.صبح آن شب برایش آب روی اجاق گرم کردیم و از او
خواستیم موهای سرش را بشوید. بعد در حیاط منزل کمی آب روی سرش ریخیتم و
آنقدر شامپو زدیم که کف شامپو تمام صورتش را پوشاند. بهطوری که مطمئن شدیم
چشمهایش چیزی نمیبیند.
بعد از آن شیر آقا با چاقویی که در همان نزدیکی پنهان کرده بود چند ضربه به
پاهایش زد و بعد هم من با چاقو ضربههایی به شکمش زدم که باعث مرگش شد.پس
از آنکه همسایهها از وقوع این جنایت به کلانتری خبردادند مأموران به محل
حادثه رفتند و سعید به اتهام قتل دستگیر شد. چند نفر دیگر هم که آن شب در
میهمانی حضور داشتند بازداشت شدند. ولی شیر آقا موفق به فرار شد و اثری از
او در ایران و افغانستان بهدست نیامد.با گذشت 9 سال از وقوع این جنایت،
سرانجام سعید هفته گذشته از زندان به دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد
تا محاکمه شود.
اما در دادگاه منکر قتل شد و گفت: آن شب در خانه شیرآقا حضور نداشته و
مرتکب قتل هم نشده است.سپس متهم به قتل، سناریوی دیگری را برای قضات دادگاه
مطرح کرد و گفت: بقیه متهمان که با من در زندان بودند همگی به من گفتند
تو قتل را گردن بگیر تا ما آزاد شویم و بعد از آن ما همگی به تو کمک
میکنیم تا از این مخمصه نجات پیدا کنی. از آنها پرسیدم که چهبگویم و آنها
گفتند تو این داستان را تعریف کن که به همراه صاحبخانه فراری این قتل را
انجام دادهای. من نیز از آنجا که شهادت همسایه ضد من بود تصمیم به
همینکار گرفتم تا اینکه امروز فهمیدم قرار است مرا محکوم به قصاص کنید.
باور کنید فرد دیگری قاتل بوده و من حتی آن روز در آن ساختمان نبودم.پس از
این دفاعیات از سوی متهم به قتل، قضات دادگاه- اصغر عبداللهی- رئیس و قاضی
کیخواه – مستشار- وارد شور شدند تا رأی خود را دربارهاش صادر کنند.
منبع:ایران