آفتابنیوز : یکی از عمده ترین این تحولات تقویت جریان نئولیبرالیسم اقتصادی در امریکاست که سبب گردیده سیاست خارجی امریکا در سال های پیش رو بیشتر تابع قواعد اقتصاد سیاسی باشد تا قواعد حقوق بین الملل. از دهه 1980 مشخصا از زمان ریاست جمهوری ریگان در امریکا و تاچر در انگلیس، جریانی ایجاد شد که اقتصاد دانان سیاسی به آن نئولیبرالیسم می گویند.
مفهوم نئولیبرالیسم بازگشت دوباره به شعارهای اقتصادی و سیاسی لیبرالیسم و حمایت از کوچک شدن دولت است. مخالفت با دولت رفاه نیز یکی دیگر از شاخصه های این جریان رو به رشد است. این جریان طرفدار حذف یارانه ها و واگذاری تصمیمات سیاسی بیشتر به بازار است. از نظر آنها جامعه باید فرصت بیشتر و نه برابری بیشتر ایجاد کند.
به بیان دیگر این جریان را می توان به صورت گرایش بیشتر به سمت افزایش نقش شرکت های چند ملیتی در نظام سرمایه داری تعبیر کرد. برخی از متفکران نئومارکیست نظیر رابرت کاکس از این فرایند با نام انتقال حاکمیت از دولت به شرکت های چند ملیتی در نظام سرمایه داری یاد می کنند. از نظر این عده دولت امریکا در حال تبدیل شدن به کارگزار و عامل شرکت های چند ملیتی بوده و درصدد حمایت از منافع این شرکت ها در یک سطح جهانی و در چارچوب هنجارهای پذیرفته شده بین المللی است. تحت این شرایط آثار و پیامدهای سیاسی این تحول عبارت خواهند بود از:
1- سیاست جهانی و سیاست خارجی امریکا در سال های پیش رو بیشتر تابع قواعد اقتصاد سیاسی خواهد بود تا حقوق بین الملل؛
2- دولت امریکا بیش از گذشته در برابر حاکمیت سرمایه و نظام سرمایه داری تضعیف خواهد شد ودرصدد تامین اهداف نظام سرمایه داری خواهد بود.
3- افزایش قدرت بازار در جامعه امریکا و به تبع آن سطح نظام بین الملل شکاف های طبقاتی و اجتماعی درون امریکا و برخی کشورهای دیگر را افزایش خواهد داد که نتیجه این امر قدرت گرفتن بخشی از نخبگان طرفدار کوچک شدن دولت است.