اجتماعی » عمومی
کد خبر: ۴۸۱۵۳۱
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۲
حمله زن قمه‌کِش به بقال محل به‌خاطر یک تخم‌مرغ/ «تصادف» پدر را بعد ۱۵ سال به پسر رساند
خاتون از بقال محل تخم‌مرغ خرید و به خاطر اینکه یکی از تخم‌مرغ‌ها شکسته بود با بقال دعوایش شد، با قمه‌ای که در خانه داشت به سراغ بقال آمد و...
آفتاب‌‌نیوز :
اخبار حوادث همیشه و در تمامی برهه‌های تاریخ مخاطبان «پَروپاقرصی» داشته و از دهه‌های گذشته تا به امروز همچنان در زُمره پربازدیدترین اخبار قرار داشته است، از سالیان دور نیز تعداد زیادی از خوانندگان، روزنامه را می‌خریدند تا صفحه حوادث آن را بخوانند.
اکنون نیز با حضور خبرگزاریها و سایتهای خبری، هرروزه بخش قابل توجهی از پربازدیدترین اخبار هر رسانه‌ای به اخبار حوادث تعلق می‌گیرد و صفحه حوادث روزنامه‌ها همچنان پربازدید و پابرجاست.
برای بازخوانی حوادث و پرونده‌های جنایی در دهه‌های گذشته به‌سراغ اخبار حوادث یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور در دهه 50 رفتیم و در قالب سلسله گزارشهایی به بازخوانی این پرونده‌ها البته با ادبیات و «قلم حوادث‌نویسی» خاص آن ایام (بدون دخل و تصرف در نحوه تنظیم آن) می‌پردازیم.
در ادامه به بازخوانی حوادث و وقایع جنایی دهم شهریور 1355 می‌پردازیم.
پسر گمشده بعد از 15 سال با پدرش تصادف کرد
با یک حادثه رانندگی در جاده اصفهان - تهران پدری پس از 15 سال فرزند گمشده‌اش را یافت.
حادثه در برخورد یک اتومبیل سواری به رانندگی سید محسن با یک کامیون در نزدیکی مِیمه رخ داد و طی آن راننده سواری و دو سرنشین آن به نام‌های علی‌اکبر و سیدهوشنگ آسیب دیدند، مجروحان حادثه در بیمارستان ثریای اصفهان روی سه تخت در کنار هم بستری شدند، بعد از اینکه مجروحان بستری در بیمارستان حالشان بهتر شد، بین هوشنگ و سیدمحسن بر اثر آشنایی و مهارت در رانندگی مشاجره‌ای درگرفت و هوشنگ به منظور اثبات آگاهی از فن رانندگی گواهینامه رانندگی خود را به سید محسن نشان داد، سید محسن پس از دیدن گواهینامه هوشنگ ناگهان فریادی کشید و از هوش رفت.
سیدمحسن را وقتی به هوش آوردند مرتب می‌گفت: «پسرم کجاست، پسرم کجاست» سیدمحسن ماجرا را اینطور تعریف کرد: هوشنگ فرزند من است که 15 سال پیش او را در آبادان گم کردم، تقدیر چنین بود که با یک حادثه رانندگی بعد از 15 سال جست‌وجو پسرم را در جوار خود بیابم، خبر یافتن هوشنگ مژده خوبی است برای مادرش که در غم از دست دادن پسرمان بیمار شده است.
اتهام زن قمه‌کش جنایی اعلام شد
دادیار تحقیق دادسرای ناحیه سه، اتهام زن قمه‌کش را که به خاطر تخم‌مرغ شکسته بقال سر کوچه را از ناحیه دست فلج کرده بود جنایی تشخیص داد و رسیدگی به این پرونده را در صلاحیت دادسرای تهران دانست.
پرونده برای رسیدگی به روحانی؛ بازپرس شعبه 16 دادسرای تهران ارجاع شد و قرار است بازپرس فردا از خاتون تحقیق کند، خاتون 6 ماه قبل چون یکی از تخم‌مرغ‌هایی که بقال محله به او فروخت، شکسته بود با بقال دعوایش شد و با قمه‌ای که در خانه داشت به سراغ بقال آمد و او را از ناحیه دست به شدت مجروح کرد.
پرونده این حادثه که در دادسرای ناحیه سه در حال رسیدگی بود با اعلام نظر پزشکان قانونی دایر بر نقص عضو، جنایی تشخیص داده شد.
شوهر شاکی مجرم شناخته شد
بازپرس دادسرای تهران برای متهمان پرونده ربایندگان تازه‌عروس کیفرخواست صادر کرد.
چندی قبل مردی به نام مراحم شکایت کرد سرنشینان یک اتومبیل سواری او و زن جوانش را به عنوان مسافر سوار کردند تا به کرج برسانند ولی در میان راه با بستن دست و پای وی، همسرش را با خود بردند.
مأموران با دستگیری عباس یکی از سرنشینان اتومبیل موفق شدند راننده و سرنشینان دیگر اتومبیل را به اسامی احمد و اسد دستگیر کنند.
ربایندگان تازه عروس تحول دادسرای تهران شدند و نبوی؛ بازپرس شعبه 10 دادسرای تهران دستور بازداشت آنها را صادر کرد، در تحقیقات بعدی معلوم شد «مراحم» شوهر «افروز»، زن جوان روستایی را با همکاری دو زن دیگر به فحشاء کشانده بود.
براساس پرونده، بازپرس مراحم و اقدس و سعادت را به اتهام به فحشاء کشاندن افروز و احمد و اسدالله و مصطفی را به اتهام تجاوز به عنف گناهکار شناخت و برای آنها کیفر خواست صادر کرد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
انتشار یافته: ۳
ناشناس
| 
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۹
پاسخ
اگر اين شير زنان ايراني اختلاس را درك ميكرد ، ماستها كيسه ميشد ناشناس
| ۱۵:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۹
پاسخ
این چرندیات چیه؟بس کنید.کم مصیبت و فحشا داریم؟ ناشناس
| ۱۵:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۹
پاسخ
کار شما هم بالاخره به این سیاه بازیها ختم شد. خداوند شفا بدهد سر عقل بیایید. بگردید در روزنامه های چهل سال پیش ببینید هر روز چه اخباری از پیشرفت و افتتاح کارخانجات چاپ می شد نه اینکه با هزار جعل و تحریف یک خبر تخم مرغ شکستگی پیدا کنید و به خورد مردم بدهید. ما هنوز امنیت جامعه مان یادمان هست. هیچ ماشینی قفل فرمان نداشت. هیچ خانه ای نرده روی دیوار نداشت. زورگیری نبود. اختلاس نبود. 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید