آفتابنیوز : محمدرضا زائری در یادداشتی نوشت: چیزی در باره خطبه های نماز جمعه این هفته تهران نوشته ام و حالا دچار تردید شده ام که آیا باید عذرخواهی کنم؟ آیا شتابزده حکم کرده ام؟ آیا انصاف را فرونهاده ام؟
وقتي دارم كتاب مي خوانم ولي از خودم مي پرسم آيا بايد عذرخواهي كنم؟ وقتي بر سر سفره مي نشينم، حتى وقتي نماز مي خوانم از خود مي پرسم!
من از امامان جمعه به طور كلي آزرده ام، اما اين چه ربطي به آقاي صديقي دارد؟ من از برخي موضعگيري هاي آقاي صديقي دلخورم، خوب اين چه ربطي به اين خطبه خاص دارد؟ من از بخش هاي ديگر همين خطبه گله مند هستم، باشد اما اين چه ارتباطي با مضمون كلي نقد من دارد؟
وقتي براي چندمين بار مي خوانم و مي شنوم و مي انديشم مي بينم وزن توصيف ايشان از آشوب طلبان و اغتشاش گران چنان نبود كه من نشان داده ام و هرچند معتقدم باز هم استفاده از اين عبارت در شرايط كنوني حساسيت برانگيز بوده و خوشايند نيست اما پس از تماشاي فايل ويدئويي سخنان جناب آقاي صديقي احساس مي كنم سياق گفتار طبيعي است و برداشت من ناروا و نوشته من بي انصافي و از اين بابت بايد به صراحت از ايشان عذرخواهي كنم.
گرچه براي جبران قضاوت يكسويه خود بخش هاي ديگر سخنان ايشان را منتشر كردم اما بسياري از دوستان مؤمن و انقلابي ام اين را كافي ندانسته و از من خواسته اند به صراحت عذرخواهي كنم. راستش حتى اگر حق با من بود باز هم جانب همراهي اين دوستان را فرونمي گذاشتم و در مقام انتخاب بي ترديد ميان جبهه ايمان و انقلاب و حفظ شأن نفس خود نظر اين دوستان را برمي گزيدم.
امروز دوستان منتقد من از موضع دينداري و شور انقلابي بر من مي تازند و من -گرچه از برخي رفتارها و گفتارها و بعضا توهين هايشان آزرده ام- يك تار موي ايشان را به همه عالم نمي دهم.
به صراحت اين عذرخواهي را تكرار مي كنم تا خداي من نيز بداند كه در برابر بندگان صالح او از موري كمترم و براي همراهي و همدلي با باورهاي انقلابي شان از برداشتهاي شخصي ام مي گذرم.
اگر انتقادي دارم كه همچنان خواهم داشت، اگر تند و تيز مي نويسم، كه همچنان خواهم نوشت، اگر اعتراض مي كنم، كه همچنان خواهم كرد... همه از موضع حرص بر اين ارزشها و براي صيانت از اين انقلاب است.
آزردگي و آشفتگي من از ظلم ها و دروغ ها و نامردمي ها و فسادها و ويژه خواري هايي است كه به نام دين و به اسم انقلاب روي مي دهد و هر روز هزار هزار از جوانان مان را از اسلام و نظام انقلابي مان بيزار مي كند.
برافروختن من از بي دين شدن جماعتي است كه دير يا زود پدران و مادران همين جامعه اند و اينك با رفتار ما نه بي تفاوت و بي دين، كه ضد دين و انقلاب هستند و قرار است نسل آينده را پرورش دهند.
برآشفتن من نه از دين گريزي اين نسل بلكه از دين ستيزي شان است، آن هم وقتي كه امامان جمعه امروز تهران هيچكدام نخواهند بود تا نتايج رويكرد امروز خود را در رفتار و كردار آنان ببينند.
من از عملكرد مسؤولان در برابر مردم شكايت دارم، از كارنامه قوه قضاييه شرمسارم، از ادبيات حاكميت در برابر مردم معترض دلگيرم، از خبر مرگ مشكوك چندجوان در بازداشتگاهها و بي اعتنايي همين جبهه انقلاب و ايمان به چنين خبري حيرت زده ام، از رويدادهاي ماهها و سالهاي آينده كه نتيجه طبيعي غفلت هاي امروز ماست وحشت دارم، اما همه اينها لحن آن يادداشت مرا توجيه نمي كند.
اين است كه فكر مي كنم بايد از آقاي صديقي عذرخواهي كنم و مي دانم ايشان با سينه اي گشاده و رويي گشوده چون گذشته اين اعتذار را خواهند پذيرفت.
منبع: خبرآنلاین