آفتابنیوز : برای
حرف دل گاهی تردید میکنیم. مینویسیم تا حال و هوایمان دگرگون شود. در
یک لحظه رونقی از حس و حال، ما را به ضیافت شعر دعوت می کند. حسی که تو را
به آغوش دنیای پرتلاطم ذهن میکشاند تا دمی "با خود به سر بردن" را به
آرامشی ناب فراخواند. زیباترین وجه این حس و حال تنها در دوران کودکی رخ
میدهد. اندیشه معصومانه کودکی است که اسرار ناگفتهها را با زبان شعر
میسراید. در بازی با کلمات، مست میشود تا در شعر سرودن، دلبستگی به
واژهها چیده شود.
متن ذیل، دلنوشته دیگری از بهجت مهدوی است که آفتاب نیوز منتشر میکند.
_______________________________________________________________________
فصل عاشقانه
صدای ساز و نیایش تو پیچید
در گوشها
نجوا کرد قوی سپید در گوشم
بیدار شو رویا
سپیدی نشسته بربیکران آسمان
دوید قطرهای از باران در آغوش گلها
برکه غرق طراوت و گل آبی شد
صدای ساز با آوای گلهای داودی در آمیختند
داوود خواند
گل سرود شعر
پرستو پرید بر نتها
قمری به غزل خوانی پرداخت
در وصف نیایش و قنوت،
گلهای سپید و آبی
نه زمستان بود و نه پاییز
نوید فصل عاشقانهای را به دلها میدهد
آن پرستو...!
بهجت مهدوی
دل نوشته های نیلوفرانه