فیلم آفتاب بر همه یکسان میتابد راجع به تولد دوباره است از شورهزار آغاز و به گلستان ختم میشود. رافعی کارگردان این فیلم درباره هدف از ساخت این فیلم تصریح کرد: بزرگترین هدف من از انتخاب این موضوع برای ساخت این بود که تماشاگر بعد از دیدن آن احساس خوبی داشته باشد. وی افزود: در اطراف ما معجزات کوچکی اتفاق میافتد که همیشه از کنار آنها بیتفاوت میگذریم. شاید سخت با شد به سراغ مفاهیمی رفت که قبلاً دستمالی و خراب شده اند ولی من این جسارت را به خودم دادم و وارد این مسیر شدم. به عقیده من نباید در برابر فیلم آفتاب بر همه یکسان میتابد موضع گرفت بلکه باید خود را رها کرد تا بتوان از آن لذت برد.
"نادر مقدس" کارگردان فیلم ایستگاه بهشت نیز در جلسه نقد و بررسی این فیلم گفت : فیلمم را یک فیلم ماورایی و یا معناگرا نمیدانم و با اینکه شخصیت اصلی این فیلم در بخشی از فیلم روح است ؛ اما در این بخشها با واقعیت و دنیای واقعی نیز درگیر است و حتی شکل و لباس و رفتار او نیز تغییر نمیکند چون قرار نبوده این شخصیت ، شخصیت دیگری شود و این قرار نیست شخص دیگری شود و کسی او را نمیشناسد شرط اولیه فیلم است و بر اساس قوانین کلاسیک سینما می توان بر پایه این شرط فیلمنامه را نوشت.
نادر مقدس در ادامه درباره بازسازی یک شخصیت نابینا در فیلم با تطابق بازی شهاب حسینی در نقش سروش، اظهار کرد: نابیناها حضور حرفهای و خوبی در دنیای ما دارند مثلاً آنها هنگام دیدن شما نمیگویند ببخشید شما را ندیدیم بلکه میگویند خیلی خوشحال شدم شما را دیدم و این دیالوگ شخصیت سروش در فیلم است و این دیالوگ نیز از واقعیت زندگی نابینایان نشات گرفته است و شهاب حسینی نقش سروش را پس از ۲ ماه حضور در مرکز نگهداری نابینایان بازی کرد و بسیار به رفتار آنها دقت میکرد ؛ مثلاً او در فیلم مثل نابیناها با عجله حرف میزد.