آفتابنیوز : احمدرضا، اين لقب «عقاب آسيا» از کجا آمد؟
لطف مردم بود چون مطمئناً بنده خودم اين لقب را براى خودم نگذاشتم... تقريباً بعد از مسابقات آسيايى 90 پکن بود که مردم به جهت لطفى که داشتند، اين عنوان را براى من انتخاب کردند.
خيلىها دوست دارند بدانند احمدرضا عابدزاده الان چه مىکند؟ جداى از کارهاى بيزنسى که دارم، معمولاً بعدازظهرها 3 تا 5 ساعت بدنسازى مىکنم.
عقاب آسيا تا چه حد به طلسم يا شانس معتقد است؟ منظورتان چيست؟
اين سئوال را از آن جهت پرسيدم که شما در سيزده دربى حضور داشتيد در حالى که در هيچکدام از آنها بازنده نبوديد. فکر مىکنيد دليلش چه بود؟ طلسم؟ شانس؟ يا حقيقتى ديگر...؟! بنده چه در زمانى که بازى مىکردم و چه حتى حالا شايد خيلى از کارهاى عادى که خيلى از بازيکنان انجام مىدهند را براى خود ممنوع کردهام. شايد بسيارى از بازيکنان باشند که تا ديروقت بيدار باشند اما بنده از همان اول سعى مىکردم بيشترين تمرکز خود را روى ورزشم بگذارم. بنده برنامهاى که داشتم اينطور بود که در روز سه بار تمرين مىکردم. يک بار صبح که به عنوان تمرين صبحگاهى به مدت يک ساعت تمرين داشتم و بعد از آن هم از ساعت 10 تا 12 تمرين مىکردم و بعدازظهر هم به همراه تيم سر تمرين حاضر مىشدم. برنامهاى که هنوز که هنوز است کمابيش حفظ کردهام. شايد مهمترين دليل موفقيت من اين بوده که همه توان خود را به بازى معطوف مىکردم و با تمام وجود در خدمت تيم بودم. اينکه شما مىگوييد شانس بوده يا طلسم، من قبول ندارم.
به نظر احمدرضا عابدزاده بهترين دروازهبان تاريخ فوتبال ايران کيست؟ اين را بايد از مردم بپرسيد. (با خنده)
خب شما هم يکى از همين مردم هستيد. به نظر من نمىتوان به اين سادگى اين سئوال را جواب داد. بايد به سوابق، نتايج و افتخارات هر بازيکن مراجعه کرد و پاسخ گرفت. از نظر من آقايان حجازي، قليچ، اصلي، سلطانى و غلامپور همه دروازهبانهاى خوبى بودند.
در بين صحبتهايتان اشاره کرديد که در روز حدود 7 ساعت ورزش مىکنيد که شايد به جرأت بايد گفت بازيکنان شاغل در ليگ هم اينقدر تمرين نمىکنند. واقعاً براى همه سئوال است که شما با چه انگيزهاى اينقدر تلاش مىکنيد؟ ببينيد، اين براى من دقيقاً يک جور اعتياد شده است. من عاشق ورزش کردن هستم و مانند يک تفريح به آن نگاه مىکنم و اگر يک روز تمرين نداشته باشم، حالم بد مىشود و نمىتوانم بخوابم. اين حالت را از 12 سالگى داشتهام و از همان زمان اينگونه عشق ورزش داشتهام.
در مورد بيمارى شما و مشکلى که برايتان به وجود آمد، شايعات فراوانى هنوز که هنوز است به گوش مىرسد. يک بار براى هميشه بگوييد اين شايعات چقدر درست است.
شايد خيلىها شنيده باشند که مثلاً عابدزاده مست بوده يا معتاد شده بوده و يا در فلان مهمانى حاضر شده بوده که دچار سکته و مسائل بعد از آن شده است. من بايد بگويم کسانى که اين شايعات را درست مىکنند، همه را به کيش خود مىپندارند. خدا مىداند که من از همان اول فقط دنبال ورزش بودهام. علت بيمارى من را مىتوانيد از دکتر عباسيون يا دکتر رازى و از پزشکان بيمارستان کسرى که در آن بسترى بودم، بپرسيد. من از پزشکان که علت اين بيمارىام را پرسيدم، گفتند اتفاقى که براى من افتاده، ممکن است در هر يک ميليون نفر براى شخصى رخ دهد. گويا يکى از رگهاى مغز من دچار لختگى خون شده که علت آن ناشى از فشار عصبى فراوان و همچنين فشارى که در زمان بازى کردنم روى اعصابم وارد مىآمده، بوده است.
کداميک از مربيانت تأثير فراوانى در زندگىات داشتهاند؟ اين را که به شما مىگويم، شايد خيلىها ندانند. من براى خودم دو عکس را تابلو کردهام؛ يکى عکس آقاى دهدارى و يکى هم عکس على پروين. شايد روزنامهها بگويند که من به جهت کنار گذاشته شدنم از پرسپوليس، از آقاى پروين ناراحتم اما بايد بگويم اينها همه حرف است و من واقعاً و از صميم قلب جداى از مرحوم دهدارى به آقاى پروين علاقه بسيارى دارم.