سردار حسین رحیمی- فرمانده انتظامی تهران بزرگ - در حاشیه اجرای طرح «کاشف» گفت: سارقان بازداشت شده در طرح کاشف تاکنون به ۲ هزار و ۴۰۰ فقره سرقت اعتراف کردهاند و ۵۶ درصد آنها سابقهدار هستند.
بازداشت روانشناس قلابی
این مرد شیاد خود را مشاور و روانشناس معرفی میکرد و پس از تعرض به زنان از آنها اخاذی میکرد.
چگونه طعمههایت را شناسایی میکردی؟
با گوشی تلفن همراهم بهصورت اتفاقی شماره میگرفتم. اگر زن جوانی پشت خط بود، با او صحبت میکردم، اما اگر مرد بود تماس را قطع میکردم.
به زنها چه میگفتی؟
به دروغ خودم را مشاور، روانشناس و روانکاو معرفی و اعتمادشان را جلب میکردم سپس از آنها میخواستم برای مشاوره بیشتر به مرکز خیریهام بیایند.
اما مرکز خیریهای در کار نبود، من خانهای را اجاره کرده بودم و آنها را به خانه میبردم. بعد از آزار و اذیت دختران و زنان جوان، بدون آنکه آنها متوجه شوند فیلم میگرفتم.
بعد هم تهدید میکردم که اگر به من پول و طلا ندهند عکس و فیلمهایشان را در فضای مجازی منتشر خواهم کرد.
شگرد دیگری هم داشتی؟
به سوژههایم میگفتم که شما افسردگی دارید و برای از بین رفتن این افسردگی و استرس باید انرژی درمانی شوید. به آنها میگفتم طلا انرژی مثبت دارد و هر چه طلا داخل خانه دارید داخل کیسهای گذاشته و به پارکی در نزدیکی خانهتان بروید. راه رفتن با طلا داخل پارک باعث انرژی مثبت و از بین رفتن استرس و افسردگی میشود. آنها هم کاری را که گفته بودم انجام میدادند. به آنها میگفتم آدرس محلی را که هستید به من بدهید تا از دور ببینم انرژیهای منفی از بدنتان خارج شده است یا نه. آنها هم طبق خواستهام آدرس پارک را میدادند و من با چاقو به سراغشان میرفتم و طلاها را از آنها سرقت میکردم.
مدرک تحصیلیات چیست؟
دیپلم هم ندارم، اما سادگی برخی زنان و دختران مرا به هدفم میرساند.
چگونه دستگیر شدی؟
مالباختههایی که در پارک از آنها سرقت کرده بودم از من شکایت کردند و پلیس هم مرا دستگیر کرد.
سرقت با آبجوش
مرد جوان که با همدستی یک افغانستانی از خانم دکتری سرقت کرده بود درباره شگردش چنین گفت:
قصدمان سرقت بود. در یکی از سایتها آگهی خانم دکتر روانشناسی را دیدم که بهدنبال همخانه بود. با او قرار گذاشتم. به همراه دوستم که افغانستانی بود به خانه خانم دکتر رفتیم. وقتی از تصمیم ما با خبر شد شروع به سر و صدا کرد. من هم آبجوشی را که داخل چایساز بود روی صورتش ریختم.
بعدش چه شد؟
صورتش خیلی سوخت در بیمارستان بستری شده، اما وسایلش را من سرقت نکردم. همدستم این کار را انجام داد.
کلاهبرداریهای فروشنده موتورسیکلت
مرد کلاهبردار با جعل فیشهای بانکی از فروشندگان اینترنتی کلاهبرداری میکرد.
چطوری کلاهبرداری اینترنتی انجام میدادی؟
طلا و اجناس با ارزش را اینترنتی سفارش میدادم و فیش پرداخت پول را جعل میکردم و برای فروشندگان ارسال میکردم.
چگونه جعل میکردی؟
با برنامهای که داخل گوشی تلفن همراه است. پولی واریز نمیکردم فقط عکس فیشهای جعل شده را برایشان میفرستادم. وقتی به من میگفتند پولی به حسابمان نیامده است؛ با این بهانه که با تأخیر پول به حساب واریز میشود آنها راضی میشدند تا طلاها و اجناس را با پیک برایم بفرستند.
چرا این کار را میکردی؟
به خاطر شیطنت. من وضع مالیام خوب است و مغازه موتورفروشی دارم. بعد از مدتی پشیمان شدم. حتی تصمیم داشتم وکیل بگیرم و پولها را به صاحبانشان برگردانم.