کد خبر: ۶۱۵۸۴۶
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۰

درس‌های لردگان

اتفاقات و درگیری‌های لردگان را باید در ادامه رویدادهای قبلی در سال‌های اخیر و حتی تا حدی تاریخی‌تر نگاه کرد. این یادداشت در مقام توضیح بخشی از ابعاد آن است.
آفتاب‌‌نیوز :

عباس عبدی، فعال سیاسی، ‌در یادداشتی نوشته است: ابتدا به نظر می‌رسد که ادعای رسمی وزارت بهداشت درباره علت شیوع ایدز یا ویروس اچ‌آی‌وی در روستای مزبور قابل قبول‌تر از ادعاهای غیررسمی آن باشد. بعید است که ادعاهای مطرح شده میان افراد محلی درباره خطای انسانی یا اقدام آگاهانه در آلوده کردن مردم قرین به صحت باشد. در هر حال اینها نکاتی است که قابل اثبات و رد است و باید منتظر گزارش‌های رسمی و متقن بود تا قضاوت قطعی کرد. با این حال به چند نکته باید اشاره کرد.

درس‌های لردگان

۱- حدود ۳۰ سال پیش اولین مورد ایدز در ایران دیده شد ولی چنان فضایی علیه ایدز راه افتاده بود که گویی این بیماری، عذاب و بلای آسمانی است که فقط برای افراد و جوامع فاسد نازل شده است و امریکایی‌ها هستند که در حال پرداخت صورت‌حساب این گونه گناهان خود هستند. ایدز را آنچنان تابو کردند که حتی اقرار به وجود یک موردش در جامعه ایران نیز پذیرفتنی نمی‌نمود، چه رسد به اینکه به مردم آموزش دهند تا دچار این بیماری نشوند. آن‌ گونه مواجهه نادرست با ایدز، موجب نادیده گرفتن آن و در نتیجه رشد غیرمنتظره آن در ایران شد و در شرایط شیوع اعتیاد در ایران و استفاده از سرنگ‌های مشترک یک جهش افزایشی را در آمار ایدز دیدیم. اثرات آن نحوه برخورد هنوز هم هست که شاهدش در محرمانه کردن آمار و اصل بیماری ایدز در یک روستا و پنهان کردن بیماری از سوی مردم یا کوشش برای انداختن مسوولیت به گردن استفاده از سرنگ آلوده است.

آن سیاست منجر به همراه کردن بدنامی با داشتن بیماری ایدز شد و روند پیشگیری و درمان را با اختلال مواجه کرد؛ در حالی که بسیاری از افراد ایدزی هیچ گناهی ندارند و فقط چوب این طرز تفکر را می‌خورند. بیش از اینکه از این بیماری زجر بکشند از برچسب خوردن آن در عذاب هستند. از همان زمان بارها تذکر داده شد که ایدز را تابو نکنید که زیان خواهیم دید.

۲- نتیجه برخورد نادرست با این بیماری موجب غفلت از آموزش درباره ایدز و شیوه‌های پیشگیری از آن شد که هزینه‌های جبران‌ناپذیری را برای کشور داشته است. نمونه‌اش جلوگیری از توزیع سرنگ مجانی میان معتادان است که یک مقام مهم سابق که مرحوم شد عامل این امر بود. گویی که این را اتلاف منابع می‌دید. می‌پرسیدند که چرا به معتادان سرنگ مجانی داده شود!؟ یا کوشش برای جلوگیری از آموزش مربوط به ایدز در نظام آموزشی کشور را اکنون و در حوادث لردگان شاهدیم که چگونه مردم چوب فقدان آموزش را می‌خورند و در یک محیط بسته روستایی به یکباره شاهد تعداد قابل توجهی مبتلا به ایدز هستیم. آن مشکل فرهنگی و این مشکل آموزشی با یکدیگر جمع می‌شوند و یک فضای غبارآلود را در مواجهه با مساله ایجاد می‌کنند.

۳- در کنار اینها، فقدان رابطه منظم و نهادمند میان مردم و حکومت واجد اهمیت است. اگر چنانچه مردم یک روستا و یک شهر نهادهای مردمی و قابل قبول خود را داشته باشند، به طور طبیعی در هر مساله‌ای می‌توانند از طریق آن نهاد مطالبات و مشکلات خود را به صورت مدنی با دولت طرح کرده و پاسخ لازم را بگیرند، نه اینکه اولین اقدام اعتراضی آنان، حمله و هجوم به ساختمان دولتی مورد نظر باشد. انجمن‌ها و نهادهای مردمی قدرتمند و به رسمیت شناخته شده، همه مسائل و مشکلات را با گفت‌وگو و تفاهم حل خواهند کرد و خواسته‌های مردم را در یک چارچوب مدنی به دولت منتقل می‌کنند. اگر ادعاهای وزارت بهداشت در مورد موضوع لردگان درست باشد که به نظر می‌رسد درست باشد، این ایراد برجسته‌تر خواهد بود که چرا نتوانستند یک رابطه منطقی و متوازن با مردم ذی‌نفع برقرار کنند تا کار به اینجا کشیده نشود؟....

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین