آفتابنیوز : آفتاب: «ممكن است هنوز كساني باشند كه ميپندارند بيشتر و بهتر از عامه مردم ميفهمند و مصالح را تشخيص ميدهند و به مصلحت جامعه ميدانند كه سليقه و تفكر آنان بايد حاكم شود و به هر قيمتي همه از آن بايد تبعيت كنند؛ ولي اين امر مورد قبول وجدان روزگار ما نيست»؛ این شالوده سخنان سید محمد خاتمی بود که روز سه شنبه و در دیدار با اعضای شورای مرکزی حزب اراده ملت عنوان شد.
رییس جمهور پیشین ایران در این دیدار با تاکید بر این نکته که «يك دستاورد تاريخي دوم خرداد، تقويت اين احساس بود كه مردم خود را منشا تاثير و رايشان را اثرگذار يافتند» گفت: «پذيرش حاكميت مردم بر سرنوشت خود را ميتوان روح زمانه دانست كه به صورت وجدان عام درآمده است و نشانه تكامل فكري بشر طبق مشيت خداوند است».
وي افزود: «اين اصل مورد قبول اسلام است و در صدر اسلام در زمان پيامبر و نيز امام علي (ع) ميتوان آن را در تاسيس و بنياد نظام اسلامي مشاهده كرد و در ميان نظريهپردازن اسلامي حداقل تا قرن هفتم هجري به نحوي مساله رضايت مردم در مشروعيت و فعليت حكومت و رد و نفي زور و غلبه به عنوان پايهي حكومت مشروع مورد اتفاق بوده است؛ درست كه در آن روزگاران حزب و تشكيلات به صورت امروزي آن وجود نداشت؛ ولي گزينش و تاكيد كساني كه نماينده وجدان جامعه به حساب ميآمدند شرط استقرار حكومت مشروع بود و امروز بيان و رفتار حضرت اميرالمومنين (ع) به صورت آشكار وجود دارد كه پذيرش حكومت را مبتني بر حضور و وجود نظر مساعد و موافق جامعه ميداند».
رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها تصریح کرد: «به نظر ميرسد يكي از علل آن چه بر حكومتهايي مثل حكومت حضرت امير گذشت، آمادگينداشتن ذهني جامعه براي پذيرش اين اصل بوده است كه سبب شد خلافت اسلامي خيلي زود به امپراطوري خودكامه تبديل شود. به هر حال اصل حاكميت انسان بر سرنوشت خود اصل مهمي است كه دستكم به لحاظ نظري در دنياي امروز پذيرفته شده است و اين امر در شرق و غرب يكسان جاريست؛ بهطوري كه حتي ديكتاتورترين حكومتهاي امروز هم به نحوي خود را نماينده ملت و حاكم از طرف مردم ميدانند».
خاتمی خاطر نشان ساخت: «خوشبختانه در انقلاب اسلامي بر اساس اين بينش كه ريشه در ارزشهاي اسلامي دارد، اين امر پذيرفته شد و ما جمهوري اسلامي را پذيرفتيم كه در آن انتخاب و راي مردم منش بنيادين دارد و در قانون اساسي هم بر آن تكيه شده است؛ گرچه ممكن است هنوز كساني باشند كه ميپندارند بيشتر و بهتر از عامه مردم ميفهمند و مصالح را تشخيص ميدهند و به مصلحت جامعه ميدانند كه سليقه و تفكر آنان بايد حاكم شود و به هر قيمتي همه از آن بايد تبعيت كنند؛ ولي اين امر مورد قبول وجدان روزگار ما نيست. قانون اساسي ما هم با پذيرش جمهوري اسلامي، تفكيك قوا و نظام مردمسالار آن را نفي ميكند و شايد بتوان يكي از محورترين شاخصهاي اصلاحات اخير در اين يك قرن و نيم گذشته را همين امر دانست».
رييس بنياد باران با بیان این نکته که «ما در مرحله گذار تاريخي قرار و به گذشت زمان نياز داريم» تاکید کرد: «در اين مرحله نقش حكومت و قدرت رسمي در شكلگيري اين فرهنگ و استقرار مردمسالاري و فعاليت و نشاط احزاب و تشكلها بسيار مهم و شرط عبور موفق از اين مرحله دشوار تاريخي است، مشكل آنجاست كه حاكميت اين را درك نكند، بلكه آن را نخواهد و به جاي تسهيل و ايجاد زمينه خود مانع ايجاد كند و راه را بر فعاليت جريانهايي كه به هر حال ممكن است سليقهي آنها را نپسندد، ببندد و يا اگر با اقبال مردم آن جريان موفق شد، با موانع و مشكلات روبه رو شود».
رييسجمهور پیشین ایران افزود: «بايد زمينه هرگونه بدبيني در جامعه را از بين برد. ناهماهنگيها و ايجاد محدوديت در حضور جريانها و تشخيص صلاحيتها، در اختيار قرارنگرفتن يكسان امكان فعاليت آزاد براي همه و نظاير آن ميتواند آن بدبيني را دامن بزند و مردم را از صحنه خارج كند؛ البته بايد كوشيد تا انتخابات برنامهمحور باشد تا شخصيتمحور و مردم به برنامهها راي بدهند و نيز مطمئن باشند براي پيادهشدن برنامه مورد قبول، مانع و مشكل ايجاد نميشود».
خاتمي با تاکید بر لزوم فعالیت حزبی، گفت: «امروز بايد بكوشيم به صورت جبههاي كار كنيم و ياد بگيريم چگونه با هم كار كنيم. اميدوارم در جريان انتخابات اصلاحات بتواند با توافق هرچه بيشتر و حتي به صورت ائتلاف وارد صحنه شود. انشاءالله جريان مقابل نيز به ائتلاف برسد؛ يعني همه جريانهاي نزديك به هم در كنار هم براي يك هدف فعاليت كنند، بيآن كه هويت و مشخصات خود را فراموش كنند و با ايجاد رقابتي سالم و نيز برداشتن محدوديتها مردم بتوانند واقعا دست به انتخاب بزنند كه در اين صورت برنده اصلي مردم هستند».