سرویس بین الملل- روزنامه واشنگتن پست با اشاره به شکست سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران مینویسد: "برخلاف هدف دولت ترامپ از وضع تحریمها علیه ایران، تهران پای میز مذاکره برای توافقی دیگر نیامد.
به گزارش آفتابنیوز؛ فشار حداکثری باعث از بین رفتن نفوذ ایران در کشورهای همسایه و منطقه نشد. ایران جا پای خود را در یمن، عراق، لبنان و سوریه از طریق نیروهای نیابتیاش حفظ کرد و در برخی مواضع حتی قویتر از قبل نیز شده است.
دولت ترامپ پس از ترور ژنرال سلیمانی از احیای بازدارندگی در قبال ایران سخن گفت. این در حالی است که پس از آن اقداماتی از سوی نیروهای وابسته به ایران انجام شدند. از نظر ایدئولوژیک مشخص است که هدف دولت ترامپ در نهایت ساقط کردن نظام سیاسی ایران بود اما این امر روی نداد. در عوض، از نظر تاکتیکی جناحهای تندرو در ایران تقویت شدهاند؛ آن هم در حالی که سال آینده انتخابات ریاستجمهوری در ایران برگزار خواهد شد.
علیرغم فشارهای اقتصادی، ایران فعالیتهای هستهای خود را افزایش داده است. این فشارها تنها زندگی مردم عادی در ایران را دشوارتر ساختهاند.
واقعیت آن است که اقدامات ترامپ باعث انزوای بیشتر امریکا و نه ایران شد؛ چرا که اروپاییها با مواضع او در قبال ایران همراه نبودند.
نگرانی بزرگ از احتمال اقدام نظامی ترامپ علیه ایران در روزهای باقیمانده به پایان ریاست جمهوری اوست چرا که سیاست فشار حداکثری او علیه ایران نتیجه مثبتی نداشته است".
نشریه "نشنال اینترست" مطرح کرد
فشار حداکثری، موفقیت حداقلی؛ چرا امریکا نیازمند تنظیم دوباره رویکرد خود در قبال ایران است؟/ چرا کارزار فشار حداکثری ترامپ شکست خورد؟
نشریه "نشنال اینترست" نیز در مقالهای تحلیلی با اشاره به این که دولت تازه امریکا باید در رویکرد خود نسبت به ایران تجدیدنظر کرده و ارزیابیای مجدد داشته باشد، مینویسد: "علیرغم آنکه ترامپ در ماه ژانویه کاخ سفید را ترک خواهد کرد، تبعات سیاست او در قبال ایران پابرجا مانده است. پیامدهای کارزار فشار حداکثری او مخاطراتی را برای دولت بایدن خواهد داشت.
"حسن روحانی" رئیس جمهوری ایران گفته که امریکا باید اشتباهات سیاست ترامپ در قبال آن کشور را جبران کند. در واقع، کارزار فشار حداکثری ترامپ بیس از آن که به نفع منافع امریکا باشد به ضرر اهرمهای آمریکا تمام شده است. سوال اصلی در اینجاست که چرا و چگونه سیاست فشار حداکثری ترامپ در قبال ایران شکست خورد"؟
این نشریه در ادامه مینویسد: "اشکال کارزار فشار حداکثری در سه حوزه بود: نخست دوازده خواسته مطرح شده از سوی پمپئو وزیر خارجه امریکا و در کل دولت ترامپ، منافع امنیتی ایران را هدف قرار میداد. ایران بر روی موشکها و نیروهای نیابتی خود سرمایهگذاری کرده است. این در حالی است که خواست دولت ترامپ از ایران خواسته بود به کشوری مانند نروژ تبدیل شود، این در حالی است که هیچ تضمین امنیتیای به ایران ارائه داده نشده بود. سپاه با دیده تردید به امریکا مینگرد و معتقد است که امریکا درصدد تغییر نظام سیاسی در ایران است. سپاه بازیگری مهم در عرصه سیاست ایران است. در نتیجه، مشخص بود که ایران دوازده شرط را نخواهد پذیرفت.
دلیل دوم شکست این کارزار آن بود که ایران توانست از طریق بخش تولید داخلی و تنوع بخشیدن به اقتصاد در برابر تحریمها مقاومت کند. با این وجود، اگر هم هدف امریکا فشار بر مردم عادی ایران نبوده باشد واقعیت آن است که تحریم بیش از آن که باعث ضربه زدن به برنامه موشکی ایران شده باشد، باعث کمبود انسولین در آن کشور شد. این تبعات ناخواسته تحریمهای امریکا بود. در مقابل اما دولت ایران توانست با تکیه بر تولید داخلی با تحریم تسلیحاتی امدیکا مقابله کند. در نتیجه، تحریمهای امریکا ضربه اصلی را به مردم عادی ایران وارد ساخت و به هدف اصلی خود دست نیافت.
نکته دیگر آن که علیرغم آنکه بایدن برای بازگشت به دیپلماسی با ایران برنامهریزی کرده است، سازوکارهای جاری تحریم علیه ایران مانعی بر سر راه او خواهند بود و با چالشهای بورکراتیک و اداری مواجه خواهد شد. تحریمها به نتایج مدنظر دولت ترامپ منجر نشدند؛ نه ایران خواستههای او را پذیرفت و نه مسیر مذاکره تسهیل شد؛ تنها تنش میان دو کشور افزایش یافت. اگر امریکاییها خواستار پایان دادن به جنگهای بیپایان پس از دو دهه هستند باید کارزار فشار حداکثری که حداقلیترین نتایج را به همراه داشته کنار گذارند. از سرگیری دیپلماسی روند راحتی نیست اما رها شدن از شر کارزار زور که در دو سال گذشته علیه ایران اعمال شده اولین گام خواهد بود".
آمریکا اتفاقا برای دوشیدن شیوخ منطقه هم که شده اصولا نیاز به دشمنی با ما
)))نه جنگ ونه صلح(((دارد !...وبرای همین دوشیدن بود که ترامپ برجام را
لغو کرد والا آمریکا از هسته ای ما چرا باید بترسد وقتی خودش صدها وشاید
خیلی بیشتر بمب اتم و،،دارد
که صادرات ایران چند برابر زیر قیمت قبل به دستش می رسد .