با نگاهی به جدول فروش فیلمهای سینمایی در سالهای اخیر متوجه میشویم که تنها چند اثر سینمایی در این میان وجود دارند که در گیشه فروش قابل توجهی داشتهاند. این اتفاق در حالی افتاده است که با افزایش تورم و گرانیها، فروش برخی از فیلمهای سینمایی نتوانسته حتی هزینه اولیه خود را بازگرداند. با این شرایط همچنان شاهد طلب دستمزدهای کلان از سوی بازیگران نه چندان مطرح در سینما و تلویزیون هستیم و سرمایهگذارانشان به دلایلی مجبورند به این دستمزدها تن بدهند.
چند هفته پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه بازیگر سریال تلویزیونی «بچه مهندس» برای حضور در فصل سوم این مجموعه در خواست دستمزد کلانی داشته است تا جایی که تهیهکننده با او قطع همکاری کرد. به تازگی نیز پیشنهادهای میلیاردی و عجیب و غریبی از طرف برخی از بازیگران سریال «پایتخت» شنیده میشد که البته صحت و سقم آن تایید نشد.
اما در هر صورت این پرسش مطرح است که ملاک دستمزد یک بازیگر باید چه مواردی باشد تا شاهد هرجومرج و درخواست دستمزدهای کلان نباشیم؟
در همین ارتباط با مجتبی فرآورده و محمدحسین فرحبخش که هر دو تهیهکننده، کارگردان و از اعضای هیات مدیره اتحادیه صنف تهیهکنندگان هستند گفتوگو کردیم.
فضای رقابتی عامل مهم افزایش دستمزدهای بازیگران
فرآورده درباره طلب دستمزدهای عجیب برخی از بازیگران و چرایی درخواست چنین مبالغی گفت: «این بلبشوی دستمزدی که به وجود آمده است بیشتر به دلیل ناهمگونی و عدم ساختار در نظام سینمایی کشور و ناهماهنگی و ساختار مشترک بین سازمان صداوسیما، نظام سینمایی و نمایش خانگی است. با توجه به اینکه این سه بخش با یکدیگر رقابت تنگاتنگی دارند، بخشی زیادی از افزایش دستمزدها در این رقابت اتفاق میافتد. هر یک از این بخشها تصور میکنند باید به هر قیمتی که شده بازیگران مطرح را جذب کنند. به همین دلیل درخواست دستمزدهای بالا در این رقابت شکل میگیرد.
فرآورده ادامه داد: در سالهای گذشته تحقیقاتی را در رابطه با فروش فیلم بازیگرانی که به تصور مخاطبان عام، به عنوان سوپراستار مطرح میشوند، انجام دادیم و معلوم شد عموم این افراد در ته جدول فروش فیلمها قرار گرفتند. یعنی اینگونه نیست که چون این افراد سوپراستارند بنابراین فیلمهایشان هم پرفروش است. بسیاری از این افراد به تصورشان چون در فلان فیلم مهم یا پرفروش بازی کردهاند پس باید دستمزدهایشان هم زیاد باشد در حالی که این معیار دقیق و درستی نیست. فروش فیلم شامل مجموعهای از موارد است که مهمترین آن قصه فیلم است.
عنوان سوپراستار در سینمای ما شوخی است
این تهیهکننده درخصوص ملاک تعیین دستمزد بازیگران بیان کرد: مسالهای که در حال حاضر در موضوع دستمزدها بسیار شایع شده، بیتوجهی برخی از همکاران تهیهکننده است که در تلویزیون، نمایش خانگی و سینما به این دستمزدهای کلان تن میدهند.
با همه احترامی که برای بازیگران کشور قائلم اما به این اندازهها مبنای فروش ندارند که بخواهیم چنین ارقامی را برایشان در نظر بگیریم.
اگر به جدول فروش فیلمها در پنج سال گذشته دقت کنید متوجه جایگاه فیلمهایی که سوپراستارها در آنها ایفای نقش کردهاند، میشوید. البته اساسا چیزی به عنوان سوپراستار در کشوری مانند ما که غالب فیلمهایمان فقط در کشورمان نمایش داده میشود، شوخی است.
سوپراستار برای سینمایی مانند سینمای آمریکاست. این واژه به هنرپیشههای آمریکایی اطلاق میشود. متاسفانه ما واژهها را میگیریم و از آنها بار منفی دریافت میکنیم. کسی که در مجموعه جهان خواهان و مخاطب دارد سوپراستار تلقی میشود. در مجموعه کشوری که هشتاد میلیون جمعیت دارد و سالانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ فیلم ساخته میشود و کل سینماروهایش تقریبا دو و نیم درصد کشور است، به نظر من سوپراستار شوخی است.
دستمزدهای کلان و تهیهکنندگانی که به آن تن دادند
فرآورده در پاسخ به این پرسش که نقش تهیهکنندگان را در به وجود آمدن مشکلات تعیین دستمزد بازیگران تا چه اندازه تاثیرگذار میدانید، گفت: تهیهکنندگان صد درصد نقش دارند. کسانی که این شرایط را رقم زدهاند همان تهیهکنندگان هستند که به دستمزدهای کلان تن دادهاند. به طور معمول، این تهیهکنندگان افرادی هستند که بضاعت هنری ندارند و تلاش میکنند با آوردن چند بازیگر چهره، خود را تثبیت کنند. به طور حتم متهم ردیف اول در به وجود آمدن این اتفاقات تهیهکنندگان هستند.
ضرورت تعیین حدود کف و سقف دستمزدها
دو سالی است که کانون فیلمنامهنویسان حداقل نرخ دستمزد فیلمنامهنویسان را اعلام میکند. اتفاقی که میتواند ابعاد مثبتی را برای نویسندگان فیلم، سریال و آثار نمایش خانگی به همراه داشته باشد. هر چند ممکن است این اتفاق در اوایل شکلگیریاش ضمانت اجرایی نداشته باشد اما میتواند یک کف و سقف حدودی برای دستمزد فیلمنامهنویسان مشخص کند.
فرآورده درباره اعمال و اجرای این نرخ مصوب برای دستمزد بازیگران گفت: به طور قطع باید دستمزدها یک سقف و کف داشته باشد. به عبارتی، میزان حداقلی و حداکثری داشته باشد. پرداخت دستمزد از آن حداقل به پایینتر و از آن حداکثر به بالاتر در نظام تولید فیلم، اخلال ایجاد خواهد کرد. اتحادیه صنف تهیهکنندگان و اتحادیه صنف بازیگران میتوانند بنشینند و با همفکری صاحبنظران به یک جمعبندی برسند.
حذف عنصر اصلی از سینما
محمدحسین فرحبخش که فیلمهای پرفروشی در کارنامهاش دارد، درباره ملاک تعیین دستمزد بازیگران گفت: میزان دستمزد بازیگران باید براساس قدرتی که سینمای ایران در فروش و گیشه دارد، باشد.
متاسفانه دستمزدها خارج از قدرت سینمای ایران است. یکی از دلایل طلب دستمزدهای بالا از طرف بازیگران این است که تهیهکنندگان ما حقالعملکارند.
به عبارت دیگر، برخی نهادها میآیند، سرمایهگذاری میکنند و پولهای خارج از حوزه سینما که گاهی پولهای کثیفی هم هستند میآورند و چنین دستمزدهایی را پرداخت میکنند. این اتفاق که از جانب تهیهکنندگان است به دلیل سیاستهای سینمایی است و به دهه ۶۰ مربوط میشود. تهیهکننده که عنصر اصلی سینماست از سینما حذف شده و چون این اتفاق افتاده هر کسی میآید و هر پولی که دلش میخواهد میگیرد.
تهیهکنندهای که سالی چهار تا پنج فیلم تولید میکند و پولش برای خودش نیست و جای دیگری تامین میشود، اصلا با نرخ کاری ندارد. بلکه تنها میخواهد درصد خود را بگیرد و کاری ندارد که بقیه چه میزان دستمزد دریافت میکنند. تنها راه چاره تقویت بخش خصوصی استتقویت بخش خصوصی؛ تنها راه چاره این تهیهکننده درخصوص چگونگی برونرفت از این مشکل تصریح کرد: برای دستمزد بازیگران نمیشود نرخ تعیین کرد. نرخ را فروش سینما تعیین میکند. این میزان فروش فیلمها با نرخهایی که تعیین میشود در همه رشتهها به خصوص بازیگری اصلا همخوانی ندارد. دلیل آن هم این است که بخش خصوصی وجود ندارد. هر کسی هر میزان دستمزدی که دلش بخواهد میگیرد.
تهیهکنندهای که سالی چهار تا پنج فیلم تولید میکند و پولش برای خودش نیست و جای دیگری تامین میشود، اصلا با نرخ کاری ندارد. بلکه تنها میخواهد درصد خود را بگیرد و کاری ندارد که بقیه چه میزان دستمزد دریافت میکنند. تنها راه چاره تقویت بخش خصوصی است و هیچ راه دیگری وجود ندارد.
تهیهکننده باید متخصص باشد و خود سرمایهگذاری کند نه اینکه با پول دیگران فیلم بسازد. تا زمانی که تهیهکننده با پول دیگران فیلم بسازد این مساله درست نمیشود.