کد خبر: ۷۲۲۲۵
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ - ۱۶:۲۲

مراسم «یوزپلنگان آقای نویسنده» برگزار شد

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: مراسم بزرگداشت بیژن نجدی با عنوان «یوزپلنگان آقای نویسنده» عصر روز گذشته (یكشنبه) برگزار شد.

به گزارش ایسنا، در این مراسم، محمود معتقدی با ابراز خوشحالی از توجه جوانان به بزرگان ادبیات معاصر، گفت: در دهه‌ی 70 بیژن نجدی را دو بار دیدم؛ یك‌بار در محل كارم در چهارراه ولی ‌عصر بود، كه تازه كتاب «یوزپلنگانی كه با من دویده‌اند» جایزه‌ی ادبی «گردون» را گرفته بود و دفعه‌ی بعد در فاصله‌ی چهارراه ولی ‌عصر در بیمارستان مدائن بود، كه او را در بستر بیماری دیدم. به دیدارش رفتم، اكسیژن به او وصل بود و دغدغه‌اش آثارش بود.

این منتقد ادبی و شاعر اظهار كرد: به گمانم، نجدی در ادبیات معاصر، علی‌رغم حضور كمی كه داشت، یك پدیده بود و نگرشی كه در فضای شعر و داستان داشت، چنان به هم تنیده می‌شود كه فضای شعر و داستان را نمی‌توان در نگاه او از هم جدا كرد.

معتقدی در ادامه یادداشتی را با عنوان "مردی به روایت باران" خواند، كه در آن با استناد به برخی از آثار نجدی، به تبیین نگاه او درباره‌ی شعر و داستان پرداخت.

او در بخشی از این یادداشت آورده بود: تفاوت نجدی شاعر با نجدی داستان‌نویس در این است كه در قلمرو شعر دارای قرائت‌های لغزنده و نابی است كه اندیشیدگی در شعرهایش برجسته‌تر از حركت‌های فرمیك و شكلی است. شعر نجدی از دردمندی و رنج جهان انسانی خبر می‌دهد، كه عناصر آن برگرفته از تصاویر پیرامونش است.

وی جهان‌بینی نجدی را برخاسته از آرمانگرایی شاعرانه‌ای دانست و افزود: صدای نجدی به دگردیسی فصل‌ها نزدیك است. اما چهره‌ی او در داستان به گونه‌ای دیگر به نظر می‌رسد. در داستان‌های نجدی، عنصر تخیل به جای روایت‌ به گونه‌ای سامان‌یافته قرار می‌گیرد و جهان‌بینی او را به تصویر می‌كشد.

معتقدی در پایان با استناد به داستان‌هایی از نجدی و خواندن بخش‌هایی از آن‌ها، به شرح و بسط آن داستان‌ها پرداخت و تأكید كرد: به گمان من، نجدی، مردی به روایت باران، به طور غم‌انگیزی بیژن نجدی می‌شود؛ مردی از حوالی انسان و عشق كه صدایش هنوز تازه است و به گوش می‌رسد.

همچنین در این مراسم، پروانه محسنی آزاد - همسر بیژن نجدی - با تأكید بر این‌كه من منتقد ادبی نیستم و تنها به عنوان همراه بیژن نجدی در این مراسم حضور دارم، یادآور شد: همراه ‌شدن با نجدی باعث شده كه از او بیاموزم و با بزرگان ادب معاشرت كنم.

وی نجدی را ذاتا شاعر دانست و افزود: صبح وقتی به اتاق كارش می‌رفتم، پر از شعر بود. البته برخی از این شعرها به طور كامل سروده نشده بودند و گاه چند شب روی یك شعر كار می‌كرد. اما درباره‌ی داستان، قضیه كاملا فرق می‌كرد.‌ او برای نگارش داستان، عمیقا به فكر می‌رفت، ساكت و كم‌حرف می‌شد، برنامه‌ریزی داشت، بی‌اشتها می‌شد و غمگین بود. او برای نگارش داستان به اتاق كارش می‌رفت، ویولون پرویز یاحقی را گوش می‌داد و می‌نوشت و در 24 ساعت نزدیك به نیم‌صفحه بیش‌تر نمی‌نوشت. همچنین دو یا سه پایان‌بندی می‌نوشت و پس از مشورت با من، یكی را انتخاب می‌كرد.

محسنی آزاد در ادامه یادآور شد: بعد از تمام ‌شدن داستان، آن را در دفتر 20برگی كه از بچه‌ها می‌گرفت، پاكنویس می‌كرد و در صفحه‌ی اولش می‌نوشت «تقدیم به همسرم» و به من می‌داد و پس از مطالعه‌ی داستان توسط من، بایگانی می‌شد و همواره پس از پنج یا شش سال، دوباره به كار كردن روی آن می‌پرداخت. مثلا داستان «شب سهراب‌كشان» از آن جمله داستان‌هایی است كه پس از شش سال، فضای شكل‌گیری آن چند بار تغییر كرد.

او با اشاره به این‌كه اصلا قرار نبود این داستان‌ها چاپ شوند، خاطرنشان كرد: یك روز احمد میراحسان به خانه‌ی ما آمد و خواست كه در هفته‌نامه‌ای كه در رشت منتشر می‌شد، تعدادی از شعرها و داستان‌های نجدی را منتشر كند. البته یادم هست سال‌های دهه‌ی 40 شعرهایی از نجدی در «خوشه» و «فردوسی» چاپ شده بودند. همچنین یادم هست شبی نجدی داستان «سپرده به زمین را» برای شمس لنگرودی خواند. وی از كتاب خوشش آمد و پرسید چرا تاكنون این‌ها را به صورت كتاب منتشر نكرده‌ای، و درواقع شمس لنگرودی معرف چاپ كتاب‌های بیژن نجدی بود.

همسر نجدی با بیان این مطلب كه كتاب «یوزپلنگانی كه با من دویده‌اند» در سال 74 به عنوان اثری بدعت‌گذار در ادبیات معاصر، برنده‌ی جایزه‌ی «گردون» شد، در ادامه به بیان خاطراتی از چگونگی شكل‌گیری برخی از داستان‌های نجدی پرداخت.

حمید عبداللهیان سخنانش را با جملاتی از نجدی درباره‌ی داستان آغاز كرد و گفت: نجدی مانند بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری از داستان‌نویسانی بود كه با شعر آغاز كرد و در عین حال، شاعری را در كنار نویسندگی ادامه داد. او شاعری است با حساسیت سهراب سپهری و نویسنده‌ای با تكنیك هوشنگ گلشیری و از سویی، هنرمندی است كه روی پای خود ایستاده و مقلد نبوده است. پیش از نجدی، كسانی دیگر تلاش كرده بودند داستان‌های شاعرانه بنویسند؛ اما هیچ‌كس نتوانست توفیق او را به دست آورد.

این منتقد ادبی با برشمردن كاركردهای زبان در داستان‌نویسی سنتی و مدرن، اظهار كرد: عناصر شاعرانه كه نجدی در داستان‌هایش به كار می‌گیرد، در پیوند زبان و تكنیك داستانی هستند و خللی ایجاد نمی‌كنند.

وی نجدی را از نسلی خاص از داستان‌نویسان ایرانی دانست كه در شرایط اجتماعی و تاریخی خاصی قرار گرفته است و تأكید كرد: سال‌ها رنج ‌كشیدن این هنرمند و سرانجام مرگش به علت بیماری سرطان، به او شناختی كامل از رنج بشری داده و این رنج با آن ابهام شاعرانه‌ی زبان داستان نجدی، از او نویسنده‌ا‌ی منحصر‌به‌فرد ساخته است.

عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم در ادامه با استناد به برخی از آثار نجدی و شرح و بسط و تحلیل آن‌ها، حس‌آمیزی، تصویرپردازی شاعرانه، استفاده از تشابهات زندگی روزمره، بیان نمایشی، توجه به فرم زبان و درست و بجا به كاربردن كنایه‌ها و مثال‌ها را از ویژگی‌های نثر بیژن نجدی دانست.

در این مراسم كه از سوی كارگاه داستان‌نویسی «یكی بود یكی نبود» و با همكاری خانه‌ی شهریاران جوان شهرداری منطقه‌ی دو تهران، در تالار اجتماعات شهرداری این منطقه‌ برگزار شد، نماآهنگی از عكس‌های بیژن نجدی به نمایش درآمد و همچنین موسیقی سنتی اجرا شد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین